صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

گزارش روحانی از یک تخلف دولتی/ مردم را نشناخته اند/ روح زندگی در «گروه مرگ»

۲۴ تير ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۹:۴۹
کد خبر: ۴۳۶۲۵۲
روحانی به معاون حقوقی خود دستور داد با تجمیع و ارزیابی گزارش‌ها و تحقیقات انجام شده، ضمن اعلام جرم به مقامات قضایی، اقدام به طرح شکایت کیفری و هر اقدام حقوقی لازم دیگر برای احقاق حقوق عمومی کند.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «مردم را نشناخته اند» منتشر شده و در آن چنین آمده است: از سال ۵۸ تا به امروز کارنامه موفقی برای مواجهه قدرتمندانه با تحریم‌ها در حوزه صنایع نظامی و دفاعی پیش روی ما وجود دارد که علیرغم محدودیت‌های صددرصدی، این بخش حساس و مرتبط با امنیت کشور بدون هیچ اخلال و مشکلی در حال فعالیت است. نکته نغز خودکفایی کشورمان در صنایع نظامی آن است که با وجود تحریم‌های همیشگی و گسترده، هزینه تولید و نگهداری تسلیحات در قوای مسلح جمهوری اسلامی در قیاس با سایر کشور‌های منطقه خلیج‌فارس در آخرین رتبه قرار دارد، چراکه حوزه دفاع و صنایع نظامی ما از خصیصه «خود بنیاد بودن» بهره می‌برد.
 
 
نتیجه این سیاست آن است که کمترین هزینه و بیشترین آورده را در این بخش شاهدیم، اما در عرصه‌های بسیار ساده‌تر و بدون پیچیدگی‌های مختص نظامی مثل صنایع خودروسازی، کشاورزی و ... دچار گرفتاری‌های عدیده‌ای هستیم. علت این امر را باید در طرز تفکر بخشی از مسئولین جستجو کرد که اعتقاد به واردات و سرمایه‌گذاری خارجی برای حل مشکلات دارند و فکر می‌کنند که صرفاً با فروش نفت و واردات کالا‌های موردنیاز، مسئله حل می‌شود درحالی‌که اولاً از این رهگذر، صورت‌مسئله پاک می‌شود، نه خود مسئله و ثانیاً آسیب‌پذیری صددرصدی و درنتیجه، نارضایتی مردم را به همراه می‌آورد. برای فاصله گرفتن از این مهلکه سهمگین و رسیدن به ساحل امن اقتصاد خود بنیاد و مقاوم در برابر تلاطمات و طوفان‌ها لازم است ریشه مشکلات امروز کشور که همانا تکیه و اعتماد به خارجی‌هاست، جای خود را به اعتماد و اتکا به توانمندی‌های داخلی بدهد. متأسفانه فرصت طلایی چند سال گذشته بابت نشان دادن چراغ سبز به سرمایه‌گذاران خارجی برای واردکردن تجهیزات و فناوری به داخل، هدر رفت و بخشی از مسئولین، چشم خود را به روی فناوران وطنی چه در عرصه صنعت و کشاورزی و چه در حوزه تکنولوژی بستند. اما چنانچه همین امروز هم دست‌اندرکاران و مسئولین ذی‌ربط در تمام ارکان حاکمیت از تمام کسانی که دستی در چرخاندن چرخ اقتصاد دارند به جد حمایت کنند و نیرو و توان داخلی را ارجح بدارند، در برابر تحریم‌ها آسیب جدی نخواهیم دید و با ورود بی‌ریا و مخلصانه همه کارگزاران توطئه‌های دشمن خنثی خواهد شد.
 
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «اگر مائده دانمارکی بود!» منتشر شده و در آن آمده است: پلیس دانمارک، به خاطر ارسال ویدیوی رابطه جنسی پسر و دختری ۱۵ ساله برای یکدیگر، برای بیش از هزار جوان تشکیل پرونده داد. این افراد، متهم بودند که از طریق فیس‌بوک خود، «ویدیویی ناشایست از کودکان» را برای افراد دیگر ارسال کرده‌اند. (دقت کنید که این ویدیو را به‌صورت عمومی منتشر نکرده‌اند بلکه فقط برای همدیگر فرستاده‌اند.)در پاییز، ۱۰۰۴ نفر از طریق فیس‌بوک این فیلم را برای دیگران ارسال کردند که از سوی پلیس ردیابی شدند. گروهی از متهمان، زیر ۱۸ سال سن دارند و احضار آنها، از طریق تماس با والدینشان صورت گرفته است. گروهی از متهمان بالای ۱۸ سال نیز،مستقیما به پاسگاه‌های پلیس احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفته‌اند. در صورت اثبات جرم این افراد در دادگاه، انتظار می‌رود تا ۲۰ روز زندان مشروط در انتظار آن‌ها باشد. آنان همچنین تا ۱۰ سال در فهرست مجرمان «پورنوگرافی کودکان» قرار خواهند گرفت.
 

۱۰۰۴ نوجوان و جوان در دانمارک تنها به دلیل ارسال یک ویدیوی جنسی برای یکدیگر تحت تعقیب و مجازات قرار می‌گیرند. این در حالی است که دانمارک یکی از بی‌قیدترین کشور‌ها در روابط جنسی است و مسائل دینی و مذهبی در آن کشور در پایین‌ترین سطوح نسبت به سایر کشور‌های اروپا قرار دارد. اما در همین کشور وقتی چنین مسئله‌ای رخ می‌دهد با ۱۰۰۴ نوجوان و جوان برخورد می‌شود و کسی هم اعتراضی نمی‌کند و کمپین تشکیل نمی‌دهد.در دانمارکِ لائیک، ۱۰۰۴ جوان و نوجوان به خاطر چنین جرمی احضار و تنبیه می‌شوند. تصور کنید اگر فردا بگویند ۱۰۰۴ جوان و نوجوان به دلیل ارسال ویدیویی مبتذل و جنسی (که ارسال آن در ایران هم جرم است) احضار شده و برایشان پرونده تشکیل شده، این جریان رسانه‌ای هتاک و بی‌حیا، چه قرشمال‌بازی و جنجالی به راه می‌اندازد؟!
 
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:روحانی به معاون حقوقی خود دستور داد با تجمیع و ارزیابی گزارش‌ها و تحقیقات انجام شده، ضمن اعلام جرم به مقامات قضایی، اقدام به طرح شکایت کیفری و هر اقدام حقوقی لازم دیگر برای احقاق حقوق عمومی کند. رئیس‌جمهور همچنین به وزیر صنعت، معدن و تجارت دستور داد طبق قانون پرونده همه افرادی که در موضوع فوق مرتکب تخلفی شده اند بدون هیچ ملاحظه‌ای به هیأت رسیدگی به تخلفات اداری ارجاع و با تشکیل کارگروه ویژه‌ای با مشارکت وزرای امور اقتصادی و دارایی، اطلاعات، ارتباطات و فناوری اطلاعات و رئیس‌کل بانک مرکزی نسبت به اعمال اصلاحات رویه‌ای و نهایی کردن سامانه‌ای یکپارچه برای کنترل واردات و صادرات کشور از مبدأ تا مقصد و ایجاد شفافیت لازم و جلوگیری از تکرار چنین جرائمی اقدام کند.
 
 
رئیس‌جمهور در ادامه از وزیر دادگستری خواست در رسیدگی به تخلفات تعزیراتی افراد و شرکت‌هایی که از طریق تقلب، گرانفروشی، احتکار و اخلال در نظام عرضه و تقاضا به منافع نامشروع دست یافته‌اند تسریع و نسبت به اعمال مجازات‌های مقرر اقدام کند. وی به وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز دستور داد از ترخیص باقیمانده خودرو‌های موضوع این پرونده جلوگیری کند و اطلاعات خودرو‌های ترخیص‌شده را برای اقدامات قانونی در اختیار مراجع ذی‌ربط قرار دهد. همچنین پرونده مالیاتی افراد و شرکت‌های دخیل در این جریان را با دقت مورد بازبینی قرار دهد و مالیات و دیگر حقوق دولتی پرداخت نشده مربوط به فعالیت‌های اقتصادی و تجاری آنان را در اسرع وقت وصول کند. در ادامه این رسیدگی، روحانی از معاون اول خود خواست برای جلوگیری از تکرار تخلفات مشابه و خشکاندن ریشه‌ها و عوامل فساد ساختاری، رسیدگی به لوایح «مدیریت تعارض منافع در خدمات عمومی» و «شفافیت» را در اولویت قرار دهد و نسبت به ارسال سریع آن‌ها به مجلس شورای اسلامی اقدام کند. رئیس‌جمهور همچنین از رئیس قوه‌قضائیه خواست با توجه به اینکه از نظر افکار عمومی تخلف در هر دستگاهی به اعتبار کل نظام و اعتماد مردم آسیب جدی می‌رساند، ترتیبی اتخاذ کند تا با دقت و سرعت و خارج از نوبت به این پرونده رسیدگی شود، مجرمان و متخلفان به مجازات قانونی برسند و اموال و سود‌های کلان نامشروع به بیت‌المال بازگردد.
 

روزنامه شرق نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته است: بلژیک به بهترین جایگاه خود در تاریخ جام جهانی دست پیدا کرد. بازی رده‌بندی جام جهانی ۲۰۱۸ روز گذشته در ورزشگاه سن‌پترزبورگ برگزار شد که بلژیک توانست با پیروزی ۲- صفر مقابل انگلیس به مقام سوم جام بیست‌ویکم برسد. تکلیف این بازی خیلی زود مشخص شد و توما مونیه در دقیقه چهارم بازی دروازه انگلیس را باز کرد تا بلژیک پیش بیفتد. انگلیس موفق نشد گل خورده را جبران کند. کاپیتان بلژیک ادن ازار هم در دقیقه ۸۲ به گل دوم رسید تا بازی شصت‌و‌سوم جام جهانی با برد ۲–صفر شیاطین سرخ اروپا به پایان برسد. توما مونیه دهمین گلزن مختلف بلژیک در جام جهانی ۲۰۱۸ بود. آن‌ها به رکورد فرانسه سال ۱۹۸۲ و ایتالیای سال ۲۰۰۶ رسیدند که ۱۰ گلزن متفاوت در جام داشتند. هری کین مهاجم شش‌گله انگلیس و راملو لوکاکو، مهاجم چهار‌گله بلژیک به دنبال این بودند با زدن گل در این بازی به آقای گلی جام برسند. دو بازیکن موفق به گلزنی نشدند؛ با‌وجود‌این هری کین با همین شش گل به احتمال فراوان آقای گل جام ۲۰۱۸ خواهد شد.
 

بلژیک پیش‌از‌این در جام جهانی ۱۹۸۶ به دیدار رده‌بندی رسیده بود که با باخت به فرانسه چهارم شد. سومی این دوره بهترین عنوان این تیم در تاریخ جام جهانی است. انگلیس هم پس از چهارم‌شدن در جام جهانی ۱۹۹۰ پس از ۲۸ سال دوباره در این جایگاه قرار گرفت. انگلیس که یک قهرمانی در سال ۱۹۶۶ دارد، در این جام با تیم جوانش نتایج مقبولی گرفت. به نظر می‌رسد هر دو تیم از رتبه‌شان راضی باشند.
 
یادداشت امروز روزنامه اعتماد به عوامل قطعی برق اشاره دارد و چنین نوشته: به تازگی برخی از منتقدان نیز معاهده پاریس و تعهد ایران در آن را دلیل بحران کنونی برق عنوان می‌کنند که اگر این دوستان کمی با این تعهد و مفاد آن مطلع بودند؛ می‌دانستند که این معاهده به هیچ عنوان ارتباطی به مقوله تولید و مصرف برق در ایران ندارد. تمام تلاش امروز مسوولان وزارت نیرو این است که با تدابیر مختلف، کاری کنند تا قطعی‌ها به حداقل برسد و برق کشور تامین شود. تدابیری مانند تغییر ساعت کاری ادارات که تاکنون باعث ذخیره ٦٠٠ مگاوات در تهران شده است که رقم قابل تاملی است. گرچه معتقدیم ادارات دولتی که سهم زیادی در مصرف برق کشور دارند، با اجرای دستور‌العمل‌های سختگیرانه‌تر می‌توانند نقش بسیار بیشتری در صرفه‌جویی برق داشته باشند.
 
در چنین شرایطی شاید بهترین راه‌حل، همدلی تمامی هموطنان و شهروندان و مسوولان و ارکان مختلف جامعه برای صرفه‌جویی و گذر از وضعیت کنونی باشد. البته هیچکس منکر این نیست که باید آسایش ورفاه برای تک‌تک شهروندان ایرانی مهیا شود ولی به هر حال با بحرانی مواجهیم که راه گریزی از آن نیست. چرا که چه بخواهیم و چه نخواهیم امروز کشور با بحرانی جدی در عرصه برق مواجه است که ناشی از مصرف بی‌رویه من و شماست، ضمن آنکه شایعه‌پراکنی‌ها و موج‌سواری‌های انجام شده نیز نمی‌تواند منجر به تولید برق بیشتری در کشور شود. پس ضمن پوزش از شهروندان بابت سختی ناشی از قطعی برق؛ امیدواریم همگی با همدلی و همفکری هم، از این بحران نیز با سربلندی بیرون آییم و با اصلاح الگوی مصرف برق خود طی روز‌های باقیمانده سال، شاهد عادی شدن شرایط و اتمام قطعی‌های برق در تهران و کل کشور باشیم.
 
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «ضرورت مدیریت دانش ارتباطات و رسانه در ایران» چنین نوشته است: نیاز است که حداقل بخش ناچیزی از بودجه‌های میلیاردی را که طی سال‌های گذشته در حوزه‌های فنی، مهندسی و پزشکی هزینه شده است، برای نجات رسانه‌های کشور و رفع این ایراد جدی هزینه کنیم. ضروری است که رئیس دولت تدبیر و امید، اعضای هیئت دولت، رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که مرکز تحقیقات بزرگی در اختیار دارد و مجلس شورای اسلامی به موضوع رسانه صرفا به عنوان یک ابزار برای تنظیم افکار عمومی نگاه نکنند. حالا که رئیس محترم جمهور کشورمان به این باور رسیده اند که رسانه‌های جمعی در کشور ما دچار نوعی آسیب شده اند، باید برای پرورش رسانه‌های اثرگذار زمان بیشتری اختصاص دهیم.
 

سواد رسانه‌ای فقط رژیم مصرف، تفکر انتقادی، قدرت تجزیه و تحلیل محتوا و اخلاق حرفه‌ای مصرف رسانه‌ای نیست. اگر چه همه این موارد برای عموم مردم لازم است، اما حتی پس از این که فرد به قدرت تولید محتوا رسید، باید به چیزی با عنوان مدیریت محتوا فکر کنیم. مدیریت محتوا به عنوان بالاترین حد سواد رسانه‌ای نیازمند مدیریت دانش عرصه ارتباطات، رسانه و فضای مجازی است مفهومی که هنوز وارد ادبیات عرصه سواد رسانه‌ای نشده است و نیاز به نظریه پردازی دارد. اما اجازه دهید به صراحت عرض کنم که اگر در جامعه شبکه‌ای به توان مدیریت اثر بخش و کارآمد محتوا نرسیم، نه تنها به زودی شاهد استحاله فرهنگی خواهیم بود، بلکه کم کم حتی باید با زبان فارسی هم به عنوان یک زبان شناخته شده در سطح جهانی خداحافظی کنیم و این زبان را به عنوان یک زبان محلی بشناسیم.
 
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «روح زندگی در «گروه مرگ»» منتشر و در آن چنین آمده است: مطالبه ملت برای زیستن در «گروه زندگی» بیرون از دنیای فوتبال امروز مشهود است. مردم انتظار دارند فقط در فوتبال به آرزوهایشان نرسند و تصورشان این است که برای تحقق این رؤیا باید تفکر زیستن در گروه زندگی جامعه جهانی را جدی گرفت. زیستن و رقابت کردن هوشیارانه در «گروه زندگی» این جهان، راهی به سوی شادی، امیدواری، انسجام و اتحاد مردم ایران است. این همان روح جام جهانی روسیه برای ما بود. ما سالیان سال است که یا از بزرگان هراسیده‌ایم یا آن‌ها را از خود هراسان کرده‌ایم. شرکت‌های تولیدی و تجاری ما در هراس از همکاری با شرکت‌های جهان، ترس‌هایی که مانع مشارکت‌های اقتصادی و تجاری شده‌اند، کوچک و نادیده باقی مانده‌اند. اقتصاد هم مثل فوتبال است: خودرو‌های ما در جهان دیده و خریده نمی‌شوند، اما اگر کنار بزرگان خودروسازی جهان بایستیم، به شرط آنکه به قواعد بازی‌های بزرگ تن دهیم – عین فوتبال – خودرو‌های تولید مشترک ما در جهان خریدار پیدا می‌کنند. عین بازی فوتبال، اول همه می‌آیند تا یک برند مشهور – مثل اسپانیای فوتبال – را بخرند، اما ما هم کنار آن‌ها سهم خودمان را می‌فروشیم. سایر کالا‌ها و خدمات ما هم در کنار نام‌های بزرگ دیده خواهند شد.
 

اقتصاد هم مثل فوتبال قاعده بازی خودش را دارد. اولین بار که کنار اسپانیا بایستید، سهمتان از تسلط بر بازی، تشویق تماشاگران، تحسین گزارشگران، دوربین عکاس‌ها و حق پخش تلویزیونی مسابقات و البته پاداش مادی مسابقه برابر نخواهد بود؛ اما این هزینه‌ای است که برای بزرگی باید بپردازید. شاید بخش مهم سهم شما آن است که در یک قاب با بزرگان دیده می‌شوید و انگیزه‌هایتان را برای هماوردی با آن‌ها بسیج می‌کنید و می‌فهمید که باید بجنگید و نمی‌توانید به زد و بند‌های فوتبال وطنی دل خوش کنید. شما در زمین دیگری تعریف می‌شوید. بگذارید نمونه دیگری را با هم مرور کنیم. اصغر فرهادی، نمونه‌ای از بین‌المللی شده‌های فرهنگ این سرزمین است. فرهادی اگر در مرز‌های این سرزمین باقی مانده بود، امروز دیده نمی‌شد، اما امروز جهانی شده است. او با سلبریتی‌های سینمای دنیا دیده شد و امروز بسیاری می‌کوشند تا در قاب تصویری باشند که فرهادی سازنده آن است؛ او اسباب بزرگی آماده کرده بود، وارد عرصه جهانی شد، با بزرگان دیده شد و امروز بزرگان با او دیده می‌شوند. من در دنیای موسیقی نیز حسین علیزاده و کیهان کلهر را نیز از شمار این جهانی‌شده‌ها به حساب می‌آورم.ما اگر از این زاویه به قرعه‌کشی امروز جام جهانی بنگریم و فوتبال را درسی برای زندگی بدانیم، از بودن با بزرگان استقبال خواهیم کرد؛ و حتماً تلاش می‌کنیم تا در بقیه عرصه‌ها نیز کنار بزرگان بایستیم. ما با بزرگان دیده می‌شویم و اوج می‌گیریم. کافی است از بزرگان نهراسیم و کاری نکنیم که از ما بهراسند.
 
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:هنگامی که از نقش رسانه‌ها و محوریت آن برای آگاه‌سازی افکار عمومی سخن گفته می‌شود، معمولاً فقط بخشی از چرخه انتقال پیام مورد توجه قرار می‌گیرد که مجرای انتقال است؛ حال آنکه رسانه بازتاب‌دهنده و بازنمایی‌کننده رویدادهاست و تا واقعه‌ای (در هر سطح و شکل و شمایلی) در بیرون متولد نشده باشد، عملاً کار چندانی از رسانه‌های مکتوب، دیداری و شنیداری برنمی‌آید. بخش زیادی از آن رخدادها، متکی به عمل بخش یا بخش‌هایی از حاکمیت است؛ قوای سه‌گانه، شهرداری‌ها، نیرو‌های مسلح، سازمان‌های عمومی و... هر کدام به‌صورت جداگانه یا مشترک.
هر روز اقداماتی انجام می‌دهند که اصطلاحاً «خبر» شده و نشر پیدا می‌کند. اگر این ساختار‌ها اولاً به وظایف‌شان درست عمل کنند و ثانیاً پیوست رسانه‌ای برای اقدامات‌شان داشته باشند، به راحتی می‌توانند رسانه‌ها و متعاقب آن، افکار عمومی را آگاه و همراه سازند. باید توجه داشت که این نحو هماهنگی مرتباً از ناحیه مخالفان و معارضان نظام، مورد خدشه و حمله قرار می‌گیرد و آن‌ها را درگیر عملیات‌های فریب می‌کند، اما نمی‌توان به‌خاطر عمل مخرب دشمن، سهل‌انگاری، بی‌تفاوتی و ناکارایی ساختار‌های مذکور در تدارک اقدامات رسانه‌ای را توجیه کرد. رسانه متهم است، ولی نمی‌توان او را بدون در نظر گرفتن رویداد‌های خلق‌شده توسط نهاد‌های بیرونی محکوم کرد و از آن توقع داشت که جور اقناع همگان را به تنهایی بکشد.
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *