اقتصاد مردم بنیان/ هشدار درباره لوزان اروپایی/ ۷ درس از ریخت و پاشهای ارز ۴۲۰۰ تومانی
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «اقتصاد مردم بنیان» منتشر شده و در آن چنین آمده است:ایجاد تمایل و اشتها در مردم برای واردکردن سرمایههایشان به بازار، اساساً زمانی محقق میشود که مردم مطمئن شوند با رعایت اصول و قوانین تجارت و تضمین سلامت شرایط رقابت، میتوانند بهاندازه سعی و تلاش و سرمایهای که به میدان میآورند، پیشرفت داشته باشند و همه مناطق کشور – از پایتخت گرفته تا نقاط محروم و دوردست – در یک سیکل سالم از فرصتهای یکسان برخوردار شوند.
در این بند، بر «محور قرار دادن رشد بهرهوری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویت رقابتپذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و بکارگیری ظرفیت و قابلیتهای متنوع در جغرافیای مزیتهای مناطق کشور» تأکید شده و بهاینترتیب، چنانچه اولاً وظیفه نظارت به دستگاههای مسئول سپرده شود و برابر با اصل ۴۴ قانون اساسی، فرصت مناسب برای نقشآفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی در این جهاد مقدس فراهم آورده شود و ثانیاً میدان رقابت بهاندازه کافی، فراخ و گسترده باشد، درنتیجه مردم مشاهده میکنند که اگر بجای سپردن پول و پسانداز خود در مشاغل و فعالیتهای غیر تولیدی، سرمایه خود را به عرصه تولید بیاورند، زمینه آنقدر مهیاست که مثلاً فعالیت در مناطق سرسبز و بارانی بهاندازه سرمایهگذاری در مناطق کویری به دلیل بکارگیری مزیتهای اقتصادی در مناطق مختلف کشور، سودآور و پربازده است. نکته آخر اینکه آنچه به آن اشاره شد، تنها گوشهای از توانمندیها و ظرفیتهای کشور برای جذب نقدینگی است و چنانچه عزمی برای رفع این معضل باشد – که هست – راههای فراوان دیگری برای برونرفت از بحران فعلی و ترسیم آیندهای امیدبخش وجود دارند که اقدام و عمل انقلابی دستاندرکاران ذیربط را میطلبد.
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «آتش به اختیار روی سیمهای خاردار» منتشر شده و در آن آمده است:نباید میدان جنگ تمامعیار اقتصادی را به دست افرادی ناتوان و ترسو سپرد. غیرت، مردانگی، توانمندی، شجاعت، خلاقیت و ابتکار، حرف اول مبارزه با دشمن را میزند. همانگونه که در دوران دفاع مقدس این فرماندهان توانمند و برخوردار از روحیه جهادی و انقلابی بودند که با پشتوانه مردمی جنگ را به پیش بردند در جنگ اقتصادی نیز میبایست فرماندهانی توانمند در عرصه اقتصادی عهدهدار مبارزه با جنگ تمامعیار دشمن گردند.
شکی نیست که جنگ تمامعیار اقتصادی دشمن جنگی زودگذر نخواهد بود بلکه جنگی فرسایشی و دامنهدار است که با هدف فشار، مهار و براندازی بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل گردیده است. دشمن در جنگ اقتصادی ابتدا استحکامات و اهداف بزرگ اقتصادی را هدف قرار میدهد و بعد با حمله به نقاط استراتژیک و تنگتر کردن حلقه مبارزه سعی دارد با عبور از جنگ اقتصادی و سیاسی کردن جنگ، اعتماد مردم به نظام را سلب کند. بدون شک همانگونه که ملت سلحشور ایران با توکل بر قادر متعال در طول ۴۰ سال گذشته چندین رئیسجمهور آمریکا و سردمدار رژیم صهیونیستی را به خاک مذلت سپردهاند در این مبارزه نیز ملت بزرگ و سلحشور ایران اسلامی شاهد دفن رئیسجمهور خودسر و نادان آمریکا و سردمداران منطقهای او خواهند بود.
اکنون زمان آن است که آقای روحانی به حرفهای خود عمل کند. اروپا با این رفتار عملا یک بار دیگر نشان داد پس پرده توافقاتی با آمریکا دارد و در پروژه تشدید تاثیر تحریمها بر ایران ذینفع است. کسی با مذاکره با اروپا مخالف نیست، اما حداقل ۲ کار باید کرد تا جلوی فریبکاری، وقتکشی و خلفوعده دقیقه ۹۰ اروپا گرفته شود. نخست اینکه در این مدت، به ازای هر تحریم واقعی که آمریکا از مردادماه به بعد بازمیگرداند، ایران باید بخشهایی از تعهدات هستهای خود را متوقف کند. این امر هیچ منافاتی با تداوم مذاکرات با اروپا ندارد. اقدام بسیار درست و دقیق آقای روحانی در راهاندازی کارخانه UCF اصفهان و آغاز تولید انبوده UF۶ خام، باید با گامهای دیگر در حوزههای مرتبط با غنی سازی و آب سنگین تکمیل شود. دوم، شرط پذیرش هرگونه بسته از سوی اروپا باید اثبات کارآمدی آن در عمل مقابل تحریمهای آمریکا باشد و تا زمانی که اروپاییها گامهای عملی را آغاز نکرده اند ایران نباید از تهدید خروج کلی یا جزئی از توافق پا پس بکشد.
به همین خاطر است که در بسته پیشنهادی اروپا به ایران یکی از بندهای اصلی، تضمین سطح فروش نفت ایران است. اگر این اتفاق رخ دهد و ایران و اروپا بر سر آن به اجماع برسند بخشی از نفت ایران بدون اینکه شامل تحریمهای بانکی شود، از طریق کشورهای اروپایی خریداری شده و منابع حاصل از آن به صورت یورو به کشور باز خواهد گشت.ما امروز از نبود مشتری برای نفتمان نگرانی نداریم، اما با توجه به اینکه امریکا ار برجام خارج شده و تحریمهای آن کشور علیه ایران در حال بازگشت هستند، آنچه امروز بیشتر مورد بحث قرار گرفته چگونگی دریافت منابع حاصل از فروش نفت است که بخش قابل توجهی از آن از سوی اروپا با توجه به بسته پیشنهادی که ارایه داده قابل بازگشت است و سیاستگذاران کشور نیز راهحلهای دیگری را در این رابطه پیشنهاد کردهاند تا در دام تحریمهای امریکا علیه کشورمان نیفتند.
۷-اشتغال به مسائل روزمره و غافل شدن از ظرفیتهای عظیم کشور ۱.۶ میلیون کیلومتر مربعی ایران: این که چطور اقتصاد کشوری با ۱.۶ میلیون کیلومتر مربع، بهره مندی از منابع خدادادی زیرزمینی، بهره مندی از نور خورشید به عنوان انرژی پاک که بر بخش عظیمی از این سرزمین روزانه میتابد، قرار گرفتن در تقاطع ترانزیتی سه قاره، دسترسی به آبهای آزاد در دو سوی خود، و. این قدر به واردات متکی است، در خصوص اشتغال این قدر مشکل دارد، کمبود آب آن موجب تمسخر دشمنان از جمله رژیم صهیونیستی شده و ... بسیار جای تامل دارد. ما مردم این روزها از اقدامات خلاقانه در حوزه بهره مندی از نعمات خدادادی این سرزمین کمتر خبر میشنویم. گویی تمام هم و غم مسئولان اقتصاد و انرژی دولت به مسائل جاری معطوف شده و کار سازمانهای توسعهای نظیر سازمان برنامه نیز شاید در مهمترین اقدامات تنها به برنامه ریزی سالانه معطوف شده است. از این رو به نظر میرسد تزریق تفکرات نوین به بدنه اقتصادی دولت (به معنای عام)، یک ضرورت اساسی است. تفکری که البته با قیدهای اقتصادی بتواند برنامههای آینده و افق نگر را برای آینده کشور ترسیم کند.
اگر اروپا به این نتیجه برسد که ایران چارهای جز ماندن در توافق هستهای ندارد، رغبتی به سپردن تعهدات کافی و اطمینانبخش نخواهد داشت و اگر ایران تصور کند که اروپا نقش پلیس خوب را در طرح بزرگ امریکا علیه ایران ایفا میکند، به هیچ مقداری از تعهدات و امتیازات اروپا رضایت نخواهد داد. اگر قرار است این گفتگوها ثمربخش باشد، اروپا باید بپذیرد که جمهوری اسلامی ایران ترسی از کنار گذاشتن توافقی یکطرفه و زورگویانه که منافع و حیثیت ملی ایران را پایمال میکند، نخواهد داشت؛ حتی اگر در این راه مجبور باشد هزینههای سنگینی را پرداخت کند.در مقابل ایران باید بپذیرد که کشورهای اروپایی در توافقی مخفیانه با امریکا در حال توطئه علیه ایران نیستند. آنها واقعاً از امریکای ترامپ و دنیای وحشتانگیزی که او با قلدری، یکجانبهگرایی و تخریب همه عناصر نظم بینالمللی در حال بنا کردن آن است، هراسانند. تضمین برجام اکنون آوردگاه مشترک ایران و اروپا در مقابله با هرج و مرجی است که دولت امریکا نوید میدهد. اولین گام برای رسیدن به موفقیت، غلبه بر ریشههای دشواری اعتماد در دستیابی به تضمینهایی است که طرفین میتوانند آینده را بر بنیان آن بنا کنند.