به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «درباره مواجهه با تحریمهای پیش رو» منتشر شده و در آن چنین آمده است:ازجمله اقدامات بر زمینمانده از حدود ۷ سال قبل، عملیاتی کردن قانون بهبود فضای کسبوکار است. اجراییسازی این قانون و قوانین مشابه و کاستن از مجوزهای دولتی و تداوم چنین اقداماتی میتواند در کوتاهمدت، در بخش خصوصی و اقتصاد کشور تحرک بیشتری ایجاد کند.
درعینحال باید توجه داشت که این قانون و قوانینی ازایندست، حتی اگر به مرحله عمل برسند باید از صدمات ناشی از درآمدهای کاذب و غیر تولیدی در امان نگهداشته شوند. به این مفهوم که همزمان با عمل به نسخه تجویزی مندرج در قانون بهبود کسبوکار، باید به نسخه پرهیزی ناامن سازی بازارهای غیر تولیدی اعم از خودرو، سکه و ارز هم مقید بود. سودجویانی که یکشبه چند صد میلیون و چندین میلیارد به جیب میزنند، باید از طریق اخذ مالیات درآمدهای اتفاقی نقرهداغ شوند و در طرف مقابل، برای کسانی که جهاد کرده و سرمایه خود را به جرگه تولید آوردهاند، تسهیلات بسیار جذاب و تضمینهای لازم تدارک گردد.
تحرک بیشتر مفسدین اقتصادی مقارن با افزایش تحریمها، یکی از مصائب اقتصاد کشورمان محسوب میشود و این در حالی است که در صورت مبارزه ریشهای و واقعی با فساد و شفافسازی، میتوان تابآوری اقتصاد را در مواجهه با تحریمهای جدید افزایش داد. در نبرد با هیولای هفتسر فساد، شفافسازی وامها، تسهیلات بانکها و هدایت منابع آنها بهسوی صنعت و کشاورزی، از اهمیت و جایگاه ویژه و بسزایی برخوردار است. اجرای این تدابیر میتواند متضمن روشن شدن موتور اقتصاد کشور باشد، با این شرط که نقطه ثقل تصمیمات و سیاستها بر توانبخشی به تولید داخلی متمرکز باشد و لا غیر. در میدان جنگ اقتصادی، انتظار از کشورهای حامی مهاجم یا طرفهایی که ژست بیطرفی گرفتهاند، خطای راهبردی است و باید چاره کار را فقط در داخل مرزها و در میان انبوه توانمندیهای بالقوه و بالفعل درونی جستجو کرد.
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «دولت تغییر میکند؟» منتشر شده و در آن آمده است:کاش مدیران دولتی در کنار توجه ویژه و آرزواندیشانهای که همچنان نسبت به دولتهای بدعهد غربی (مشخصا فرانسه و انگلیس و آلمان) میشود، گوشه چشمی هم به ظرفیتهای داخلی و تولیدکنندگان و بخش خصوصی داشته باشند؛ به میان آنها بروند و گلایههایشان را کف بازار و کارخانه بشنوند و ضمنا دعوت به بسیج و حمایت ملی کنند. چند وزیر و مدیر در چند ماه اخیر به میان تولید کنندگان و صنعتگران و بازاریان و بازرگانان رفتند و پای درددل آنها نشستند؟ بارها از فعالان اقتصادی حامی سابق برجام، خبر و اظهار نظر منتشر میشود مبنی بر اینکه «بعد از ۴-۵ سال، یک دولتمرد به میان ما نیامده که حرف حساب ما را بشنود و به کار ببندد» و «از طلا گشتن پشیمان گشتهایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید». دست کم میشود یک عکس یادگاری کف بازار و کارخانه گرفت و سرمایه اعتبار مدیریت خود کرد. چرا از همین نیز دریغ میشود؟
دو صد گفته، چون نیم کردار نیست. البته که افشاگری و آسیبشناسی مهم است، اما مهمتر از آن، کاربست تدابیر ایجابی و سلبی (حمایتی و مجازاتی) برای مقابله با فرصتطلبان و اخلالگران اقتصادی است. در مدیریت مقتدر و سالم، افشاگری محض معنا ندارد. دولت باید جلو هدررفت منابع و رانتخواری دانه درشتها را سد کند؛ و گرنه حمل بر همراهی یا ضعف و بیکفایتی خواهد شد. از آن طرف، پیشگیری و برخورد قاطع با متخلفان، آبرو برای دولت و هر دستگاهی میشود که شجاعانه و صادقانه به میدان آمده باشد.
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:چرچسوف، سرمربی روسیه پس از شکست دادن اسپانیا از عزمش برای پیمودن تمام راه تا فینال سخن گفته است، اما همانند بسیاری از روسها برای ولادیمیر پوتین که به دنبال تحقق رویای «روسیه جدید» (نوا راسیا) و ایجاد اتحادیه بزرگ اسلاو- ارتدوکس در شرق اروپا و منضم کردن آن به اتحادیه در حال توسعه اوراسیاست، روسیه تا همین جا بهخاطر میزبانی فوقالعاده، تبلیغات جهانی مثبت و زنده شدن غرور ملی بهرغم شرایط بد اقتصادی، قهرمان حقیقی جامجهانی ۲۰۱۸ بوده است. اگر دستاورد ژئوپلیتیک شب حماسی اسلاوی اول جولای را هم به این دستاوردها اضافه کنیم، پوتین راضیترین فرد از جام بیستم خواهد بود بویژه آنطور که قبلا هم نوشتهایم، جامجهانی ۲۰۱۸ حقیقی برای پوتین تازه از فردای فینال و زمانی که از زیر بار سنگین برگزاری و تامین امنیت بزرگترین رخداد ورزشی جهان خلاص میشود، شروع خواهد شد.
حماسه اسلاوی اخیر سلاحی راهبردی است در دستان او تا هژمونی روسیه را در دل اتحادیهای در حال فروپاشی تثبیت کند؛ اتحادیهای که حتی
رئیسجمهور فرانسه، رهبر سنتی آن در حال چانه زدن با
ترامپ، همتای آمریکایی اش برای خروج از آن است. انگلیس آن را ترک گفته و ایتالیا برای ترک آن آماده میشود. جامجهانی ۲۰۱۸ نیز با حذف آلمان و اسپانیا و پرتغال به عنوان قدرتهای مسلم فوتبال جهان، ژئوپلیتیک جدید قارهای مبنی بر غیب شدن اتحادیه اروپایی را بخوبی مینمایاند. حالا فقط بلژیک و سوئد به عنوان
نمایندگان واقعی اتحادیه اروپایی در جام باقی مانده اند و در حضور کرواسی، فرانسه،
انگلیس و حتی روسیه باانگیزه، کمتر کسی برایشان شانسی قائل است. در چنین شرایطی صدای پای هژمونی جدید اسلاوها در شرق اروپا بیش از هر زمان دیگری شنیده میشود. دیگر باید فاتحه دولتهایی را که به اتحادیه اروپایی دل بسته بودند نیز خواند.
روزنامه شرق نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته است:وقتی شرکتهای آمریکایی از پارسجنوبی رفتند، توتال فرانسه جایگزین شد و اروپاییها در این راستا تحریمهای یکجانبه علیه ایران را نپذیرفتند. در مجموع باید در واکنش به این قبیل اقدامات، تصویری قانونمندانه با دید انسانی مهیا کرد و فضا را بهنفع مردم ایران تغییر داد. خرد سیاسی همواره راهنما و الگو برای بهرهگیری از فرصتها در سیاست خارجی است و به نظر میرسد رئیسجمهور، محورهای سخنان خود در بین ایرانیان ساکن سوئیس و جلسه اتاقهای بازرگانی دو کشور را با محوریت این مسائل تنظیم کرده بود. بههرحال اگر اروپاییها این خطمشی را در پیش بگیرند و در مقام مخالفت با آمریکا برآیند و حتی به سازمان تجارت جهانی شکایت کنند، بنابراین این فرایند خروج آمریکا آثار منفی کمتری بر اقتصاد ایران خواهد داشت، اما این مسئله به اینکه اروپاییها تا چه حد به تعهد خود پایبند خواهند ماند و در برابر تهدیدات هر روزه دولت ترامپ علیه شرکتهای طرف اقتصادی با ایران چه تصمیماتی خواهند گرفت، مربوط است. تنها امید فعلی آن است که اروپاییها روی حفظ برجام پافشاری و تا حدودی در قبال آمریکا و ترامپ موضعگیری جدی حقوقی اتخاذ کنند که هم به نفع امنیت منطقه و اروپا و هم به سود مردم ایران است.
یادداشت امروز روزنامه اعتماد روش بازی ایران در جام جهانی را مقایسه کرده است با روش بازی ژاپن و نوشته:خیلی از کارشناسان معتقدند که اگر مراکش در گروه دیگری بود یا آن قدر بدشانسی نمیآورد و بازیکنانش اشتباهات فردی مرتکب نمیشدند، میتوانست به دور بعد برسد. در این گروه ما بالاخره به هر شکلی بود چهار امتیاز کسب کردیم. هم امتیاز با ژاپن. مساله بعدی این است که سبک بازی ژاپن حمله را در دستور کار خودش داشت، اما تیم ایران کاملا تدافعی بود و از حمله کردن عاجز. جمله تقریبا درستی است.
مساله سبک بازی به تفکرات سرمربی برمیگردد، یعنی بعضی مربیان در جهان تدافعی هستند و بعضی مربیان تهاجمی. نظرشان است. کیروش از آن دسته آدمهایی است که با رئال مادرید هدف اولش گل نخوردن بوده، با پرتغال همین طور و با ایران هم که طبیعتا نمیتواند چیزی غیر از این باشد. اما آیا ما واقعا هیچ برنامهای برای حمله نداشتیم؟ چند صحنه در بازی با مراکش، نمونهاش فرصتی که نصیب سردار شد، چند صحنه در اواسط نیمه دوم مقابل اسپانیا که بازیکنان ایران با توپگیریهای سریع و رفتن به حالت حمله اسپانیا را غافلگیر کردند و موقعیتهای نصفه نیمهای که مقابل دروازه پرتغال نصیبمان شد، نشان میدهد ما برای حمله کاملا عاری از برنامه هم نبودیم. منتها این برنامهها به کیفیت برنامههای دفاعی ما نبود. در عین حال باید توجه داشته باشیم که ژاپن با وجود زدن شش گل در چهار مسابقه، هفت بار هم دروازهاش در مسابقات باز شده. یعنی شاید الان کسانی در ژاپن باشند که بگویند ما از لحاظ تهاجمی بهترین تیم آسیا بودیم، اما در فاز دفاع بهتر بود که از ایرانیها یاد میگرفتیم.
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «سیاست ارزی؛ ستیز پرهزینه یا همراهی واقع بینانه؟» چنین نوشته است:کاش دولت و بانک مرکزی بیشتر وقت تلف نکنند، بپذیرند که اولا ارز هم مثل هر کالایی یک نرخ تعادلی (یا یک بازه تعادلی) دارد و ثانیا قدرت نظارتی دولت و حاکمیت، در برابر انبوه روشهای نوآورانه رانت خواری، محدود است و به این تقابل پرهزینه پایان دهند. راهکار هم روشن است؛ به کالاهای اساسی، با استفاده از منابع نفتی، ارز یارانهای اختصاص یابد و انبوهی از کالاهای غیرضرور -مثل سفر خارجی، خودرو، موبایل و ... - از فهرست حذف شود تا از بازار تامین منابع کنند. مخصوصا آن که این کالاها از محل برخی صنایع غیردولتی تامین ارز میشوند که از هم اکنون مقاومتهای آنها – یا رانت طلبی شان- برای عرضه ارز ۴۲۰۰ تومانی مشهود است. هرچه این ستیز زودتر تمام شود، هزینهها کمتر خواهد بود. البته باید آثار تورمی آن را بپذیریم، اما میدانیم که سیاستهای ستیزآمیز فعلی نیز، به دلیل دو قاعده فوق، ظرفیت زیادی برای مقابله با آثار تورمی ندارند و آثار تورمی، بیشتر از آن که واقعی باشند (با توجه به سهم حدودا ۱۰ درصدی واردات از کل تولید ناخالص کشور) روانی اند و این آثار روانی با هر بار عقب نشینی دولت و اعلام شکست در ستیز بی حاصل آغازشده، بیشتر خواهد شد. چه بهتر که این همراهی یک باره انجام شود نه چندباره و اصطکاکی.
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «بازار دوم ارز و گریز از جنگ با بازار» منتشر و در آن چنین آمده است:در شرایط اضطراری و غیرعادی اگر دولت ارز ارزان را که به نوعی ثروت ملی تلقی میشود برای تأمین کالاهای اساسی و مایحتاج ضروری مردم استفاده کند، هیچ منعی ندارد، ولی درصورتی که این منابع ارزی صرف تأمین کالاهایی شود که نیاز چندانی به آن نیست هزینه دو چندانی بر کشور تحمیل میشود. نگاهی به لیست کالاهای وارداتی با ارز رسمی که به تازگی از سوی بانک مرکزی منتشر شد به نیکی نشان میدهد که بخشی از این کالاها ضرورتی برای واردات با تخصیص ارز ارزان و یارانهای نداشت.
این درحالی است که رهگیری و نظارت بر کالاهای متنوعی که وارد کشور میشود نیز مقدور نیست. به همین دلیل شاهد عرضه محصولاتی براساس دلار آزاد در بازار هستیم که با ارز دولتی وارد کشور شدهاند. در واقع وجود سازوکار نادرست و غیربهینهای که دولت پیاده کرد باعث شده است تا همه مردم به فساد و سوءاستفاده از شرایط متهم شوند.انتظار از دولتمردان این است که با استفاده از سازوکار انگیزشی مناسب، مردم و
فعالان اقتصادی را به سمت شرایطی هدایت کنند که رسیدن به نفع شخصی را همراستا با منافع جمعی و همگانی ببیند. متأسفانه تعیین نرخ دلار در سطح ۴۲۰۰ تومان و اجبار به پذیرش این نرخ از سوی همه و اعلام به غیرقانونی بودن هر نرخی بالاتر از آن، باعث اختلال و سردرگمی در بازار و واگرایی بین منافع شخصی و منافع اجتماعی شد.
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:رییسجمهوری ایران در اروپا اعلام کرد که اگر نفت ایران صادر نشود، هیچ نفتی از خلیجفارس صادر نخواهد شد؛ این پاسخی واضح به خرابکاریهای مکرر سعودی و آمریکا در محیط اقتصادی ایران است. جمهوری اسلامی توانمندیهای وسیعی در اختیار دارد و از آنجا که درگیر یک جنگ چند سطحی است، میبایست همه مکانیزمهای قدرت خویش را بهکار بندد. یکی از ایرادهای وارد بر روند سیاست خارجی دولت کنونی در پنجساله اخیر، تمرکز تکعاملی به یک مشکل و بیتوجهی از ظرفیتهای سایر بخشهاست. نمونه بارز آن، عمق استراتژیک گسترده ایران در آسیای جنوبغربی است که آن را در قامت قدرت منطقهای مطرح کرده و متاسفانه از جانب برخی بخشهای دولتی، تنزیل داده شد به این ادبیات که بهجای هر قدرت منطقه، ما بهدنبال منطقه قدرتمند هستیم. به این اعتبار، فرصتهای زیادی از دست رفته، اما هنوز زمان باقی است و سخنان اخیر رییسجمهوری در دیدار با مدیران اجرایی با رویکرد داخلی و ایرانیان مقیم سوییس با رویکرد خارجی را میتوان تحرکی مثبت برای احیاء و بهروزرسانی ابزارهای متعدد کشور جهت حل مشکلات دانست. در شرایطی که حملات سخت علیه ایران (منهای برخورد نظامی مستقیم) فراگیر شده؛ تنها راهکار مقابلهبهمثل و حتی اجرای حملات پیشدستانه است. اجرای چنین راهبردهایی ضمن افزایش غرور ملی و اعتماد افکار عمومی، اقتدار کشور را نیز ارتقا میدهد و بهطور طبیعی در عقبنشینی دشمن و کاهش فشارها مؤثر خواهد بود.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.