مگذار این پرچم سرخ حسینی بر زمین بیفتد
بخشهایی از وصیتنامه شهید قنبری به شرح زیر است.
این چندمین وصیت نامه است که مینویسم و شاید سرنوشت این هم مثل بقیه پاره شدن باشد، اما این بار احساس میکنم که این وصیت نامه ماندنی است و زیاد عمر نخواهم کرد احساس عجیبی وجودم را احاطه کرده همه چیز از همه سو تغییر کرده است.
میبینم زمین و زمان از وجود من احساس سنگینی میکند، کوهها گویی که به سویم فرو میآیند، صبحگاهان خورشید با حالتی عجیب و غریب مرا مینگرد، ستارگان در گوشم نجوا میکنند، حالاتی غیر قابل وصف در خود مشاهده میکنم، عمر چندین ساله ام را جز یک خواب رویایی بیش نمیبینم، از این همه خیال، احساس شعف و خوشحالی میکنم در پوست نمیگنجم هرلحظه منتظر ملاقات با معبودم بسر میبرم.
دیگر نمیتوانم گریه ام را پنهان کنم، وقتی احساس میکنم که فردا بین من و او فاصله باشد بغض گلویم را میفشارد و بلاخره او که همیشه شاهد و ناظر بوده بر اعمال ما قطرات اشک لرزان توام با شرمساریم را میبیند که بر روی شنهای داغ و معطر جبهه میریزد.
خداوندا قلبم در فشار است تپشی عجیب قلبم را در سینه احاطه کرده، روحم در قفس است، دنیا و آسمان بر من تنگ شده است خدایا روحم و جانم را و بقول شهید چمران عشقم را بگیر، نمیخواهم دیگر احساس کنم که شعلههای سرکش عشق پاکم تا ستارگان نمیرسد.
خداوندا از تو پوزش میطلبم رحم کردی، عصیان کردم، دعوتم کردی، فرار کردم، عطا کردی، خطا کردم، عفو کردی، گناه کردم و اکنون، این دست کوتاهم بسوی تو دراز است دستم را بگیرو مرا بسوی خود فرا خوان.
الهی راضیم به رضای تو که خیر خواه صالحین و مومنینی مرا شرم میآید که رهبرم، سرور آزادگان و شهدا امام حسین (ع) با آن همه مظلومیت و با آن همه مصائب سخت جان دهد و من که غلام اویم در هوای سرد و غرق در آمال و آرزوها در بستر مرگ جان دهم؛ و توای برادر و خواهر، چشم بصیرت بگشا و به اطرافت نظر کن به جهان گذرا بیاندیش چه میبینی، غوغای عظیم زندگانی، دریای خروشان و امواجی توفنده و بی امان و قایقی بی سکان و سرگردان.
دنیا این است، آنهایی که در بهترین کاخها بودند بهترین خوراکها را خوردند و بهترین پوشاکها را پوشیدند چه شدند، آخرالامر گل کوزه گران، پس به دنیا و ظواهر فریبنده اش خیره مشو که این جهان عروس هزار داماد است، خودت را به هیچ چیز جز رضای پروردگار مفروش که شیطان در کمین است.
عدالت، حساب، کتاب و پرسش و بازخواست هست، برادران جبههها را گرم نگه دارید.ای ملت بزرگوار و شهید پرور، بخدا قسم این جنگ نعمت خیلی بزرگی است قدر این نعمت الهی را بدانید ببینید این عزیزان برادران و فرزندان و پدران شما که از جبهههای حق علیه باطل بر میگردند چقدر معصوم، مظلوم و نورانی اند.
نگاههای عمیق به چهرههای آنها بیاندازید، قلب این عزیزان را رنگ الهی گرفته رنگ قلبشان، قلب پاک همچون آیینه شان در ظاهرشان هم اثر گذاشته است.ای عزیزان بعد از برگشتن به خانه برای دیگران یک معلم و راهنما باشید، مبادا با اعمال و رفتار ناپسند مردم را به جبهه بدبین کنید که عذاب الهی سخت در کمین است.
بیشتر از هر چیز قرآن بخوانید که قلب را صفا میدهد و بدانید که قصد دشمنان این است که ما را از قرآن جدا کنند. نماز اول وقت را فراموش نکنید که هر چه هست همه از نماز است و اگر میخواهید خدا را خوب درک کنید و بشناسید و خدا را در دلتان جا دهید نماز شب را فراموش نکنید.ای خواهران و برادرانی که سر قبرم میآیید فاتحه و آیة الکرسی بخوانید، زیرا خیلی محتاجم و اگر گمنام شدم روبه کربلا کنید و فاتحه برایم بخوانید.
از شما میخواهم دنباله روی خون شهدا باشید و سپاه را تنها نگذارید که هر که سپاه را تنها گذاشت، اسلام را تنها گذاشته است.
حداقل هفتهای سه بار زیارت عاشورا را بخوانید، روحانیت خط امام را تنها نگذارید، مسجدها و نماز جماعت را ترک نکنید.
آخرین پیامم این است که همه یکی شوی، گروه گروه نشوید و همه برای یک هدف بزرگ که پیروزی و سرافرازی انقلاب اسلامی و آب و خاک عزیزمان میباشد تلاش کنید و بدانید که شما شیعیان علی ابن ابی طالب هستید و امروز در جهان نظیر ندارید.
برادرم و خواهرم تو انقلاب کردهای و جهان را به جنب و جوش انداخته ای، به خدا متصل شده ای، به ائمه (ع) پیوستهای خود را مباز، مغرور مشو، عقب نشینی مکن محکم باش تو علیه ظالمان جهان قیام کردهای و به تبع جهانی علیه تو به پا خاسته است.
توای رسالت حسین (ع) بردوش و پرچم پر افتخار اسلام بر دست، راهی را که شروع کردهای باید به انجام برسانی خون پاک و معطر شهداء، شاهد و یاور توست.
این پرچم سرخ حسینی را که امانت در دست توست محکم نگه دار، مگذار بر زمین افتد، از خدا بخواه تا تو را یاری نماید تا انتقام مظلومان و مستضعفان جهان را از مستکبران بگیری.