صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

ترک انفاق چیست؟

۰۶ تير ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۶:۵۱
کد خبر: ۴۳۳۳۵۴۶
دسته بندی‌: مجله حقوقی ، عمومی
در روابط میان زن و شوهر برخی حقوق وجود دارد که صرفا مختص زن است.

خبرگزاری میزان – در روابط میان زن و شوهر برخی حقوق وجود دارد که صرفا مختص زن است. یعنی زن فقط حق دارد و شوهر فقط تکلیف به ادای این حقوق دارد مثل نفقه و مهریه. برخلاف مهریه، نفقه هیچ ارتباطی به شرایط مرد ندارد و برای تعیین آن فقط شرایط زن در نظر گرفته می‌شود.

در واقع شرایط و شأن اجتماعی زن و میزان هزینه‌های یک زن متعارف در سطح او، میزان نفقه را مشخص می‌کند. این مسئله هیچ ارتباطی به این که شوهر دارا یا ندار باشد ندارد همچنین برای مشخص کردن نفقه اصلا اهمیتی ندارد که زن چه میزان دارایی یا درآمد در اختیار دارد. البته در این باره تفاوت‌هایی بین نفقه همسر و سایر اشخاص واجب النفقه وجود دارد.

پس در تعریف ترک انفاق می‌توان گفت خودداری از پرداخت نفقه همسر، فرزندان و سایر افراد واجب النفقه. اما تعریف دقیق‌تر این عبارت نیازمند شاخت موضوع است.

نفقه چیست؟

نفقه عبارت است از هزینه همه نیاز‌های متعارف زندگی و متناسب با وضعیت شخص. نفقه آنچنان که در جامعه مشهور است حق است از حقوق زن که مرد مکلف به پرداخت آن است. حتی قانون گذاری نیز در تعریف این واژه، به نفقه همسر اشاره کرده و آن را در ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی این چنین تعریف می‌کند:

«نفقه عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث‌البیت که به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد و خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او به واسطه مرض یا نقصان اعضاء.»

پس نفقه عبارت است از همه نیاز‌های متعارف شخص متناسب با وضعیت او.

اشخاص واجب النفقه

در قانون و در مواد مختلف اشاره به افراد واجب النفقه شده است. این افراد را در سه دسته اصلی می‌توان تقسیم بندی کرد. بین نفقه، نوع پرداخت آن و تعیین میزان آن در این سه دسته تفاوت‌هایی وجود دارد که به هر یک اشاره خواهیم نمود.

همسر

مهم‌ترین و پرچالش‌ترین شخصی که در قوانین تکلیف به پرداخت نفقه به او وجود دارد همسر دائم است. در واقع اولین و مهم‌ترین شخصی که مرد مکلف به پرداخت نفقه به او می‌باشد همسر دائم است.

در رابطه با زوجه موقت نیز باید گفت که طبق ماده ۱۱۱۳ قانون مدنی نفقه در عقد موقت بر مرد واجب نمی‌باشد مگر اینکه در شروط ضمن عقد شرطی مبنی پرداخت نفقه معین شده و بر آن توافق شده باشد. به عبارت دیگر نفقه از وظایف و تکالیف مرد در عقد دائم است و شامل عقد موقت نمی‌شود مگر اینکه زن در حین عقد پرداخت نفقه را شرط کرده باشد.

همانطور که پیش‌تر ذکر کردیم ماده ۱۱۰۶ و ۱۱۰۷ قانون مدنی مرد را مکلف به پرداخت نفقه به همسر خود نموده است و همچنین مصادیق نفقه را هم مشخص نموده است. طبق آنچه در این مواد آمده است مرد مکلف به تامین همه نیاز‌های متعارف زندگی برای زن می‌باشد. ملاک تشخیص نیاز‌های متعارف در درجه اول وضعیت زن و شان اجتماعی و اقتصادی خود اوست. پس برای مشخص کردن میزان نفقه طبق این ماده نیازی به توجه به وضعیت مرد و سطح توان و دارایی او وجود ندارد. همچنین میزان درآمد و دارایی زن نیز در این مساله اصلا مورد توجه قانونگذار نیست. زیرا اصل استقلال مالی زن در حقوق ایران اصلی است که به شدت مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است.

بنابر اصل استقلال مالی، زن هرچه دارایی و درآمد داشته باشد متعلق به خود اوست و تاثیری در میزان نفقه و یا دریافت و عدم دریافت آن ندارد و مرد موظف است هزینه‌های متعارف زندگی زن را به هر میزان که نیاز باشد بپردازد و این مساله اصلا ارتباطی به این که زن درآمد داشته باشد یا نداشته باشد ندارد.

نفقه اقارب

طبق قانون و برای حمایت از نهاد مقدس خانواده پرداخت نفقه به برخی از نزدیکان واجب است و ترک آن ضمانت اجرا‌های متعددی دارد.

طبق ماده ۱۱۹۶ قانون مدنی: «در روابط بین اقارب فقط اقارب نسبی و در خط عمودی اعم از صعودی و یا نزولی ملزم به انفاق یکدیگرند.»

از ماده فوق این موضوع استنباط می‌شود که پرداخت نفقه به اقارب واجب است. اما نکته مهم‌تر این است که از بین همه اقارب فقط اقارب نسبی یعنی آن‌هایی که رابطه خونی و نسبی با شخص دارند واجب النفقه هستند همچنین از بین اقارب و نزدیکان نسبی نیز افرادی که در خط عمودی صعودی یا نزولی هستند برای شخص تکلیف به پرداخت نفقه ایجاد می‌کنند. یعنی پدر و مادر و اجداد هر قدر که بالا برود و همچنین فرزندان و نوه‌ها هر قدر پایین روند. پس بستگان همسر و حتی برادر و خواهر‌ها و فرزندان آن‌ها و همچنین خاله‌ها و عمه‌ها و عمو‌ها و دایی‌ها و فرزندانشان نیز واجب النفقه نیستند و شخص تکلیفی به پرداخت نفقه به آن‌ها ندارد.

نفقه فرزندان

همانطور که در بخش نفقه اقارب ذکر شد بستگان در خط عمودی نزولی که شامل فرزندان نیز می‌شود واجب النفقه هستند. یعنی در واقع نفقه فرزندان نیز تابع احکام نفقه اقارب است که قواعد آن تا حد زیادی با نفقه همسر متفاوت است.

پس پدر مکلف است در هر صورت نفقه فرزندان خود را بپردازد. حتی بعد از طلاق و حتی در صورتی که حضانت آن‌ها به حکم دادگاه به مادرشان واگذار شده باشد. در صورت ترک انفاق به فرزندان می‌توان از ضمانت اجرا‌هایی که برای آن مقرر شده استفاده کرد و پدر را مکلف به پرداخت نفقه نمود.

پدر برای فرزند پسر تا زمانی که شغل مناسبی پیدا کند و بتواند هزینه‌های زندگی خود را پرداخت کند و برای فرزند دختر خود تا زمانی که ازدواج کند و وارد زندگی مشترک شود تکلیف به پرداخت نفقه دارد. همچنین در صورتی که پسر بیکار شود یا دختر طلاق بگیرد و توانایی تامین ابتدایی‌ترین نیاز‌های زندگی مثل خوراک و پوشاک و مسکن را نداشته باشد، پدر طبق قانون باید بر طبق قواعد نفقه اقارب به آن‌ها نفقه پرداخت کند.

در میزان نفقه فرزند پسر و دختر علی الاصول تفاوتی وجود ندارد و در این راستا ملاک طبق قانون حد متعارف جهت گذران زندگی و استطاعت پدر است.

تفاوت نفقه همسر و نفقه اقارب چیست؟

همانطور که از میان بحث‌ها قبلی ما مشخص است بین نفقه همسر و نفقه اقارب تفاوت‌هایی وجود دارد که به آن‌ها خواهیم پرداخت.

ملاک تشخیص نفقه

هزینه متعارف زندگی

وضعیت شخص واجب النفقه

وضعیت مالی منفق (پرداخت کننده نفقه)

هزینه متعارف زندگی

در رابطه با ملاک تعیین نفقه بین ملاک‌های نفقه همسر و نفقه اقارب تفاوت‌های عمده‌ای وجود دارد. برای تشخیص نفقه همسر، باید وضعیت زندگی زن را بررسی کرد و هزینه‌های متعارف زندگی او را محاسبه نمود. یعنی همه نیاز‌های زندگی زن اعم از مسکن، خوراک، پوشاک، هزینه تحصیل، رفت آمد، خادم در صورت نیاز و هر هزینه دیگری که ممکن است جزو هزینه‌های متعارف به حساب آید. این هزینه‌ها متناسب با وضعیت زن و طبقه و شان اجتماعی او محاسبه می‌گردد؛ لذا در محاسبه میزان نفقه زن وضعیت شوهر و میزان درآمد او ملاک نیست. شوهر در هر صورت مکلف به پرداخت نفقه متناسب با شان و نیاز‌های همسری است که انتخاب کرده است.

اما نفقه اقارب طبق ماده ۱۲۰۴ قانون مدنی شامل همه نیاز‌های متعارف نیست بلکه صرفا شامل مسکن و البسه و اثاث البیت به قدر رفع حاجت است و میزان نفقه اقارب با توجه به تامین حداقل‌های زندگی و جهت ادامه حیات به صورت متعارف مشخص می‌گردد و شامل همه نیاز‌ها نمی‌گردد.

وضعیت مالی شخص واجب النفقه

تفاوت بعدی در وضعیت شخص واجب النفقه است. در رابطه با نفقه همسر چنانچه زن، خود درآمد یا دارایی داشته باشد این موضوع در تعیین میزان نفقه هیچ اهمیتی ندارد. در هر صورت شوهر مکلف به پرداخت نفقه می‌باشد حتی اگر درآمد زن بسیار زیاد باشد. اما در نفقه اقارب چنانچه شخص واجب النفقه درآمدی داشته باشد که کفاف گذران زندگی معمولی و حداقلی را بدهد دیگر نفقه بر شخص واجب نیست و امکان مطالبه آن هم وجود ندارد و عدم پرداخت آنر مشمول حکم ترک انفاق نخواهد شد.

وضعیت مالی منفق (پرداخت کننده نفقه)

در رابطه با نفقه زوجه، وضعیت شوهر هیچ اهمیتی ندارد و شوهر مکلف است تمام نیاز‌های متعارف زن را متناسب با نیاز و شان اجتماعی و اقتصادی او در حد متعارف برای او فراهم نماید و این موضوع هیچ ارتباطی با درآمد زن ندارد. زیرا زن طبق قانون مدنی ایران استقلال مالی دارد و حتی اگر درآمد زیادی هم داشته باشد بازهم مرد مکلف به پرداخت نفقه به او می‌باشد.

اما در رابطه با نفقه اقارب حتما به میزان درآمد و توان مالی فرد واجب النفقه توجه می‌شود و نفقه اقارب متناسب با توان مالی فرد تعیین می‌شود. چنانچه فرد واجب النفقه فاقد توان مالی لازم جهت پرداخت نفقه به اقارب خود باشد یا چنانچه با پرداخت نفقه اقارب خود در زندگی روزمره با مشکل مواجه شود از پرداخت این نوع نفقه معاف خواهد بود و عدم پرداخت آن مصداق ترک انفاق نخواهد بود. در واقع به بیان ماده ۱۱۹۷ قانون مدنی «کسی مستحق نفقه است که ندار بوده و نتواند به وسیله اشتغال به شغلی وسایل معیشت خود را فراهم سازد.»

مطالبه نفقه گذشته

طبق ماده ۱۲۰۶ قانون مدنی زن می‌تواند نسبت به نفقه گذشته هم به محکمه مراجعه و آن‌ها را مطالبه کند. یعنی زن می‌تواند تمامی نفقه‌ها پرداخت نشده خود را از شوهر مطالبه کند و علاوه بر آن برای نفقه آینده نیز او را مکلف به پرداخت نماید. در این خصوص طلب زن به موجب نفقه جزو طلب ممتازه محسوب می‌شود و چنانچه شوهر مفلس یا ورشکسته شود پرداخت نفقه زن نسبت به بقیه بدهی‌ها در اولویت می‌باشد.

اما درباره نفقه اقارب باید گفت چنانچه نفقه آن‌ها توسط شخص واجب النفقه پرداخت نشده باشد دیگر قابلیت مطالبه وجود نخواهد داشت بلکه صرفا می‌توان او را الزام کرد که در آینده نفقه را بپردازد. حال اگر حکم به پرداخت نفقه به اقارب صادر شود و شخص باز هم از پرداخت آن امتناع کند مشمول حکم ترک انفاق شده و با ضمانت اجرا‌های مربوط به آن با او برخورد قانونی خواهد شد.

ضمانت اجرای ترک انفاق

نهاد خانواده زیربنای جامعه سالم است و حفظ آن برای قانونگذار اهمیت ویژه‌ای دارد. در فرهنگ ایرانی اسلامی ما مرد جایگاه ویژه‌ای دارد و تکیه گاه خانواده است و وظیفه تامین نیاز‌های خانواده و هزینه‌های زندگی بر عهده او گذاشته شده است؛ لذا اگر مردی این وظیفه مهم را ترک نماید می‌تواند به بقای نهاد خانواده ضربه‌ای جدی وارد نماید. از این رو قانونگذار برای اینکه مرد این وظیفه خطیر را ترک نکند ضمانت اجرا‌های مختلفی برای ترک انفاق پیش بینی نموده است. این شمانت اجرا‌ها به دو دسته ضمانت اجرا‌های حقوقی و ضمانت اجرا‌های کیفری تقسیم می‌شوند. در ادامه به تفکیک آن‌ها را بررسی خواهیم نمود.

ضمانت اجرای کیفری ترک انفاق

قانونگذار با توجه به اهمیت موضوع انفاق در حفظ خانواده عدم پرداخت نفقه به افراد واجب النفقه را جرم انگاری نموده است. یعنی ترک انفاق را به عنوان یک جرم تلقی و برای آن مجازات مقرر نموده است. در این راستا ماده ۵۳ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ مقرر می‌دارد:

«هرکس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تادیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع کند به حبس تعزیری درجه شش محکوم خواهد شد. تعقیب کیفری منوط به شکایت شاکی خصوصی است و در صورت گذشت وی از شکایت در هر زمان تعقیب جزایی یا اجرای مجازات موقوف می‌شود.»

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *