به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «آب در هاون نکوبید!» منتشر شده و در آن چنین آمده است:اینکه رهبر فرزانه و بصیر انقلاب اسلامی دشمنان را «نادان» توصیف میکنند، از این منظر نیز قابل واکاوی است که توطئه گران عبری، عربی، غربی، آزموده را بارها میآزمایند. طی روزها و ماههای اخیر در گفتار و رفتار آمریکاییها و اذنابشان شنیده و دیدهایم که همان طرح شکستخورده سال گذشته را بار دیگر میخواهند به بوته آزمون بیاورند، موجسواری بر مشکلات اقتصادی را دوباره تکرار کنند و سفاهت و بلاهت خود را بار دیگر نمایان سازند.
درحالیکه ایادی شیطان بزرگ در سال ۸۸ با همه عِدّه و عُدّه داخلی و خارجی به شکست بزرگ خود در به چالش کشیدن مشروعیت نظام در بستر شعار دروغین تقلب در انتخابات اذعان کردند، کوبیدن بر کوس تقابل نظام با مردم در شرایطی که طعم شیرین صلابت و صداقت فرزندانشان در نابودی تکفیریها و حفظ امنیت کشور را با همه قدرشناسی چشیدهاند، جز آب در هاون کوبیدن و تقلای بیحاصل، چه فرجامی دارد؟!این واقعیت که مردم، خود این نظام را ایجاد کردهاند و خود نیز نگاهبان آناند، غیرقابلانکار است. درنتیجه، دسیسهها و توطئههای دشمنان از ابتدا تاکنون، صلابت، حکمت، مدیریت بحران و مقاومت در برابر کوران حوادث را به همراه داشته و «آن روزی که ملت ایران بتواند در جایگاهی قرار بگیرد که دشمنان جرئت نکنند تهاجم نظامی و اقتصادی و امنیتی و سیاسی به او را حتی به مخیله خود خطور دهند، انشاءالله دیر نخواهد بود.» (رهبر معظم انقلاب در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین (ع) – ۹/ تیر/ ۹۷)
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «سر زد از افق مهر خاوران...» منتشر شده و در آن آمده است: بدون اغراق و خودفریبی رفتار و برخورد دیگر ملیتها، از مردم و مسئولان کشور میزبان گرفته تا طرفداران تیمها و کشورهای دیگر (حتی بعضی کشورهایی که تحت تاثیر سیاستهای استکباری یا ترس از آمریکا با ایران رابطه ندارند به ویژه کشورهای مسلمان مثل مصر، عربستان، مراکش، امارات و...)، و از مقامات رسمی و از داخل فرودگاه گرفته تا درون تاکسی و اتوبوس و مغازه و رستورانها و... با ایرانیان رفتاری محترمانه و حتی صمیمی و برادرانه داشتند.
در دو سه مورد (که برای حقیر اتفاق افتاد) بعضی کسانی که رانندگی میکردند از نگارنده یا همکاران سراغ ملیتمان را میگرفتند و، چون میفهمیدند ایرانی هستیم از اتومبیل پیاده میشدند با گرمی مصافحه و روبوسی میکردند. هر چقدر از مناطق شمالی به مناطق مرکزی مسلماننشین روسیه نزدیکتر میشدیم این مهربانی و نزدیکی بیشتر میشد و به افرادی همدل بر میخوردیم که سعی میکردند با فارسی نیمبند با ما ایرانیها حرف بزنند و برای تیممان آرزوی موفقیت کنند و از اینکه ایران ظلمستیز است،
داعش را تار و مار کرده است و... از ایران و ایرانی تمجید کنند و...در باره حضور
تیم ملی فوتبال ایران و آنچه در متن و حاشیه این حضور چهره بست و دیده شد سخن بسیار بیشتر از آنی است که بالاتر به اشاره آمد، اما آنچه شاید عصاره این تجربیات و خروجی این مشاهدات باشد این است که قدر کشور سرفراز و مردم قهرمان و فهیم خود را بدانیم.همه و به ویژه آنها که ردای مسئولیت به تن کرده و به امانت صاحب پست و جایگاهی هستند، خود را خادم و خدمتگزار مردم بدانند و آنچنانکه رهبری فرزانه انقلاب همواره و آخرین آن همین دو روز پیش تذکر داده و تاکید کردند: «.. از سهلانگاری، تنبلی،
اشرافیگری، تکبر نسبت به مردم و تکیه به جایگاه چند روزه ریاستی اجتناب کنند» و طوری عمل و مدیریت کنند که در شأن این مردم بزرگ و نجیب باشد و... در این صورت شک نباید کرد که پیروزیهای بزرگتر و... فردایی روشنتر در انتطار این ملک و ملت است...
و همچنین در یادداشت دیگری در همین روزنامه چنین نوشته شده است: مهمترین ویژگی برنامه «۲۰۱۸» از نظر فرهنگی و رسانهای، ناهمگونی و فقدان هویت است؛ این برنامه، یک محصول فرهنگی بیجهت است که از نظر محتوایی، شلخته به نظر میرسد. انصافا باید گفت که برخی لحظات برنامه، قابل توجه است. بخش آنالیز که به تحلیل تاکتیک تیمها یا فضای کلی مسابقات میپردازد، نکات آموزشی خوبی را در بر دارد. همچنین کارشناسان قدیمی برنامه، گاهی مواقع تفسیرهای تأمل برانگیزی را ارائه میدهند. اما همه جنبههای مثبت برنامه در چارچوب «فوتبال برای فوتبال» قرار میگیرد. این درحالی است که رسالت اصلی برنامهای، چون «۲۰۱۸» که قرارگاه اصلی فوتبال در سیمای جمهوری اسلامی طی روزهای جام جهانی محسوب میشود این است که در کنار تحلیلهای فنی، فوتبال را در خدمت آرمانهای ملی و ارتقای سطح فرهنگ عمومی مردم قرار دهد. یا حداقل به قول فردوسی پور، «فوتبال علیه دشمن» باشد. برنامه «۲۰۱۸» در این زمینه نه تنها دستاورد چندانی نداشته که بسیاری مواقع، برخلاف رسالت فرهنگی و رسانهای خود عمل میکند. طرح شوخیهای بعضا نازل و متلک پرانیهای پیش پا افتاده ازجمله مواردی است که این برنامه را به سمت یک مجموعه زرد و بیمحتوا سوق میدهد. مصاحبههای فردوسی پور با ستارههای تیم ملی، فاجعه هستند. بیشتر پرسشهای فردوسی پور از بازیکنان تیم ملی را مواردی، چون «فکر میکردی تیم ملی چنین نتایجی کسب کند؟»، «با چه کسی در تیم ملی صمیمیتر هستی؟» و... در بر میگیرد. یعنی جنس سؤالات فردوسی پور در این مصاحبهها در سطح ژورنالیستهای آماتور و تازه کار و گفت: وگوهای نشریات زرد است.
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است: امسال نیز منافقین طبق عادت هر ساله در نهم تیر ماه، نشست سراسری خود را با عنوان «گردهمایی بزرگ پاریس» یا همان نشست ویلپنت برگزار کردند؛ جلسهای که مانند دیگر نشستهای منافقین در طول ۱۵ سال گذشته باز هم با نیروهای اجارهای خارجی شامل کسانی با به طمع یک یا ۲ شب جای خواب و یک تور یک روزه رایگان پاریس (برای دانشجویان) پر شد. اما درباره اصرار سران منافقین برای تکرار چنین شوی بینتیجهای باید اینطور توضیح داد که منافقین نهتنها در این جلسه سالانه، بلکه در دیگر حرکتهای تبلیغی خود، تنها سعی دارند به منابع مالی و حمایتی خود یعنی سرویسهای اطلاعاتی دشمنان جمهوری اسلامی و مردم ایران نشان دهند هنوز نمردهاند و میتوانند به عنوان اپوزیسیون مخالف نظام ایران مورد توجه و حمایت قرار گیرند. این موضوع مهمترین دغدغه و مساله کادر مرکزی سازمان است که سالهاست در طیفهای اپوزیسیون و ضد انقلاب، صندلی برای نشستن ندارند.
چنین سازمانی بدون شک وقتی صحبت از براندازی نظام ایران و معرفی خود به عنوان آلترناتیو میکند، حتی برای ایرانیهای خارجنشین مخالف نظام جمهوری اسلامی نیز سبب تمسخر و مضحکه است. در واقع سازمان منافقین گروهی مملو از تناقضات رفتاری و گفتاری است که در هر ادعایی که درباره آزادی، حقوق زنان، زندانیان سیاسی و... میکند، خودش سابقهای طولانی از مصادیق نقض حقوق بشر را در کارنامه دارد.تجاوزهای گروهی به اعضای زن سازمان توسط سرکرده منافقین، محصور کردن اجباری ۳ هزار نفر از اعضا در پادگان اشرف در عراق برای مدت ۲۵ سال، شکنجه، زندانی کردن، قتل بیشمار اعضا در طول فعالیت سازمان و چندینهزار ترور علیه ملت بیگناه ایران در کوچه و خیابانهای شهرهای مختلف؛ کارنامه واقعی این گروه را تشکیل میدهد. حال چنین گروهی امسال هم در یک شوی تبلیغاتی سالانه تشکیل جلسه میدهد تا سرکرده آن برای آزادی ملت ایران و حقوق بشر سخنرانی کند و نسخه جدیدی از دموکراسی بپیچد!
روزنامه شرق نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته است:کودک به یک بیماری ارثی در سیستم حرکتی مبتلاست. دارویی اخیرا پیدا شده که شدت بیماری را اندکی کاهش میدهد. قیمت دارو برای یک ماه رقمی نجومی است که نمیتوان باور کرد. تعداد ماههای درمان هم روشن نیست. آقای ٤٨ سالهای است که از سال گذشته مبتلا به ایالاس شده. از یک داروی ژاپنی خبردار شده که گویا در درمان ایالاس به تأیید رسیده. باز هم اثر قطعی نداشته، ولی سیر بیماری را اندکی طولانیتر میکند.
در تنگنای اقتصادی کشور وظیفه من بهعنوان پزشک معالج در برابر چنین درخواستهایی چیست و چه خواهد بود؟ بهعنوان پزشک مدیر و برنامهریز چه؟ آیا باید چشم بر تمام حقایق واقعا موجود بست و به اصرار خواهان ارائه چنین درمانهایی شد؟ پس تکلیف بسیاری از درمانهای اساسیتر که روی هوا میروند، چیست؟ یا باید بهطور کلی منکر چنین درمانهایی شد و یکسره پاسخ منفی داد که در آن صورت حدی که درمانهای ضروری و غیرضروری را در ذهن من از هم جدا میکند کجاست و چگونه میتوان آن را تعیین کرد؟
یادداشت امروز روزنامه اعتماد نیز به توسعه اشتغالزایی در روستا اشاره کرده است و نوشته:صنایع فرهنگی از جمله صنایع ریشهدار در مناطق روستایی محسوب میشوند و به جرات میتوان گفت: زادگاه این صنایع محسوب میشوند. اگرچه صنایع فرهنگی گستره وسیعی را در برمیگیرند، اما مناطق روستایی بیشتر بر صنایع دستی متمرکز هستند. از آنجایی که روستاییان وقت آزاد بهنسبه زیادی بهخصوص به صورت فصلی در اختیار دارند، اکثرا بر زمینهای از اینگونه صنایع وارد میشوند. اینگونه مصنوعات یا مورد استفاده شخصی و خانوادگی قرار میگیرند یا اینکه به عنوان کمکخرج (در کنار درآمد اصلی از کشاورزی) مورداستفاده قرار میگیرند.
مواد اولیه موردنیاز صنایع دستی، بهوفور در مناطق روستایی موجود است، بهعلاوه اینکه نیازمند دانش فوقالعاده یا فناوری سطح بالایی نیز نیستند. شایان ذکر است این صنایع، زمینه اشتغال مناسبی نیز برای زنان به عنوان قشر عظیمی از جمعیت روستایی محسوب میشود و از یک طرف آنان را از فضای خانه دور نکرده و از طرف دیگر با شرایط جسمانی و روحی آنان سازگاری بیشتری دارد. صنعت گردشگری (توریسم) نیز از دیگر صنایع فرهنگی محسوب میشود که زمینه رشد فوقالعادهای در مناطق روستایی دارد. طبیعت زیبای مناطق روستایی همراه با جاذبههای سنتی روستانشینان، زمینه مورد علاقه گردشگران داخلی و خارجی محسوب میشود. توسعه این صنعت که با هزینه قابلتوجهای همراه نیست، در حاشیه خود باعث توسعه کسبوکارهای فراوانی خواهد شد. خدمات، زمینه فوقالعاده اشتغالزایی است که حوزه درحال رشدی در اکثر کشورهای جهان محسوب میشود بهطوریکه بسیاری از اندیشمندان، اقتصاد نوین را اقتصاد خدماتی مینامند. خدمات، زمینه بسیار مستعدی برای اشتغالزایی است، چون در یک اقتصاد روبهرشد و پویا، نمیتوان هیچگونه محدودیتی برای توسعه خدمات در نظر گرفت. به علاوه خدمات زمینه مناسبی برای خلاقیت و نوآوری افراد محسوب میشود. بخش عمدهای از کارآفرینیها در حوزه خدمات اتفاق میافتد. خدمات اجتماعی، خدمات بهداشتی، خدمات فنی، خدمات آموزشی، تجارت، خدمات اقتصادی و مالی، و خدمات ارتباطی از جمله مهمترین زمینههای قابلتوسعه و اشتغالزا در مناطق روستایی هستند. قطعا مشارکت دولت در این زمینه میتواند تسهیلکننده و تسریعکننده فرآیند توسعه خدمات در روستاها باشد.
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «الزامات مقابله با جنگ اقتصادی» چنین نوشته است:دولت ترامپ حرف از تابستان داغ و بی ارزش کردن پول ملی ایران میزند و از تورم افسارگسیخته و ایجاد نارضایتیهای عمومی و اجتماعی میگوید از طرفی، قیمت کالاهای سرمایهای همچون ارز و طلا در کمتر از چندماه نزدیک به سه برابر افزایش یافته ... مردم نگران و متعجب هستند. مسئولان و دولتمردان ابتدا اعلام کردند اتفاق اقتصادی رخ نداده و همه چیز تحتکنترل است و التهاب بازار منشأ روانی دارد و متأثر از سیاه نمایی رسانهای است! اما اینک پس از چند ماه رفته رفته ارزیابیها واقع بینانهتر و عوامل دیگری نیز در کنار جو روانی و توطئه دشمن دخیل دانسته و حتی صحبت از ترمیم اقتصادی کابینه مطرح شده است.فی الحال که بازار و اقتصاد راکد و بازار دلالی داغ است و آمریکا و اسرائیل برای شکست این مقاومت ۴۰ساله، وعدۀ یک ساله داده اند... چه باید کرد؟
افزایش انسجام داخلی و آن چه که رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی اخیرشان در دانشکده افسری سپاه بیان کردند «افزایش روز به روز پیوند با مردم» یکی از نکات کلیدی پازل مقابله با شرایط اضطراری است که هم اینک کشور درگیر آن است. بدیهی است دست یابی به انسجام لوازمی دارد، در کنار اصلاح برخی سیاستها و رفتار های سلیقهای و حزبی و سیاسی بسیاری از تریبونها حتی تریبونهای
نمازجمعه و رسانهها باید ادبیات و پیام خود را با این شرایط متناسب کنند. بدون تعارف مااکنون در شرایط جنگی قرار داریم، جنگی که البته دشمن خط مقدم آن را اقتصاد و تاثیر گذاری بر ذهنیت مردم و افکار عمومی قرار داده است و این شرایط اقتضائاتی در آزادی بیان خواهدداشت. خیلی از انتقادها قبل از بیان باید با این معیار سنجیده سپس بیان شود. احساس شکست، مقدمه تسلیم است.باید بدانیم هدف این جنگ برای آمریکا و جبهه
استکبار، تبدیل کردن ایران به سوریهای دیگر است؛ ویرانههای امروز سوریه نشان میدهد راهی جز مقاومت هوشمندانه نداریم.
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «سفر اروپایی رئیس جمهوری؛ تجلی قدرت نرم ایران» منتشر و در آن چنین آمده است:جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر آموزههای اسلامی و تعالیم قرآنی و برمبنای اسناد بالادستی از جمله قانون اساسی و فرامین و تعالیم رهبری، نظامی نرمافزاری است که بر پایه منابع قدرت نرم خود شکل گرفته و بیش و پیش از توان و قوت نظامی، متکی بر منابع متنوع و متعدد قدرت نرمافزاری خویش است. ازجمله منابع غنی نرمافزاری جمهوری اسلامی ایران که ملهم از مکتب و تعالیم متعالی اسلام است، منطق قوی، زبان گویا و کلام احسن است. دیپلماسی بهترین ابزار و عرصه برای تجلی و ظهور منطق، زبان و کلام احسن ماست.
بدیهی است قدرت نرم نظام اسلامی زمانی نافذ و مؤثر است که متکی و مبتنی بر قدرت و توان سخت افزاری باشد. از این روست که امروزه اندیشمندان عرصه روابط
بینالملل، قدرت نرم و قدرت سخت را به تنهایی کافی نمیدانند بلکه معتقدند کشورهای موفق در عرصه تعاملات بین المللی آنهایی هستند که موفق به ایجاد ترکیبی متوازن و متناسب از هر دو وجه قدرت سخت و نرم شوند که به آن قدرت هوشمند میگویند؛ و سرانجام اینکه، تا سر حد امکان بایستی به دیپلماسی فرصت و مجال داد چرا که «گفتگو در برابر گفتگو بهتر و ارجحتر از جنگ در برابر جنگ» است. مردم رشید ایران و نظام قدرتمند جمهوری اسلامی ایران، با کولهباری از ۴۰ سال حکمرانی و ۸ سال دفاع مقدس، از چنان بلوغ و کارآیی برخوردار است که به مدد منطق قوی، زبان گویا و دیپلماسی فعال و عزتمندانه خویش در دام مکر و حیله دشمنان نیفتد. هرچند توان و قدرت سختافزاری ایران تضمینی است برای صلح، ثبات و امنیت نه تنها برای مردم و کشور ایران، بلکه برای کشورهای همسایه و غیرمعارض در منطقه حساس غرب آسیا.
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:انقلاب اسلامی در چله خویش قرار گرفته و همزمان آماج سهمگینترین توطئههای دشمنان است؛ تیری که به همت و درایت خمینی کبیر از چله رهاشده و به فضل الهی از گردنههای سخت عبور کرده و خواهد کرد و پس از آن دیگر مهارناشدنی است و این مهم، جز با اتکا به نیروی جوان متعهد و وفادار به آرمانها امکانپذیر نیست. این سیاست مصرحی است که از لسان رهبری انقلاب در سالهای اخیر مکرراً بیان شده و در گفتارهایی نظیر جوان مؤمن انقلابی، خودجوش و آتشبهاختیار، بازتاب یافته است؛ متناظر و همزمان با اعلام این سیاست، متاسفانه بسیاری از نهادها و سازمانهای دولتی و غیردولتی، آن را عملیاتی نکردهاند و در برابرش مقاومت میکنند. آنهم در شرایطی که کشور نیازمند انسجامی مستحکم در برابر دشمنان است. سیاست رسمی جمهوری اسلامی تقویت «جوانان مؤمن و پرانگیزه و اهل اقدام» است، چرا که آنها تنها عناصریاند که میتوانند در میدان علم و سیاست و فرهنگ، استقلال و عزت کشور را دوچندان کنند و وعده داده شده که جوانان روزی را خواهند دید که «ملت ایران در جایگاهی قرار گیرد که دشمنان جرأت تهاجم نظامی، اقتصادی و امنیتی و سیاسی را نداشته باشند.» پس از امروز میبایست در این مسیر گام بردارند و حرکت کنند.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.