اتفاقات ناخوانده کنکور چیست؟
اینجا آدمها برای ورود به دانشگاه باید هنرنماییهای ۱۲ساله دوره تحصیل را در روز کنکور و در مدت چهار ساعت نشان دهند. یک روز در ۳۶۵ روز سال که در آن امکان افتادن هر اتفاقی پیشبینی میشود.
به گزارش گروه فضای مجازی ،کافی است از کنکوریهای قدیمی دور و برتان بپرسید تا آنها برایتان از رخ دادن اتفاقاتی بگویند که حین برگزاری کنکور بگویند حوادث ناخواندهای به شمار میروند که توانسته اند صاحبانشان را غافلگیر و حتی روند آزمون دادنشان را متوقف کنند و در نهایت کاری کنند که یک داوطلب برای شکستن سد کنکور یک سال دیگر را منتظر بماند. این گزارش روایت تجربه زیسته آدمهایی است که با همین اتفاقات غیر قابل پیش بینی مواجه شده اند، ماجراهایی پیش پا افتاده که در آن بازه حساس شاید رخ دادنش بتواند اجرایی کردن برنامههای شما برای کنکور و آینده را به اندازه ۱۲ ماه به تعویق بیندازد.
تراژدی آبمیوه و پاسخنامه
عده زیادی هستند که روی این آزمون حساب ویژه باز میکنند تا جایی که کنکور برایشان به یک سکوی پرتاب تبدیل میشود که میتواند آنها را در رسیدن به آرزوهایشان کمک کند. برای همین هم تعداد قابل توجهی از آنها به اندازهای این امتحان را جدی میگیرند که بردن یا باختن در آن برایشان حکم مرگ و زندگی را پیدا میکند و دست آخر هم حجم بالای ترس و استرس کار دستشان میدهد. برای اینکه این اتفاق را با چشمان خودتان ببینید کافی است یک بار در قالب یک آدم بیرونی سری به حوزه کنکور محل زندگی خود بیندازید تا به محض بسته شدن درهای ورودی و دیدن مادرهای دست به دعا با بعد از چند دقیقه داوطلبان آمبولانس لازمی را ببینید که اضطراب زیاد کار دستشان داده و آنها را از ادامه تست زدن منع کرده است. اما فارغ از اینها همیشه حوادثی آماده رخ دادن هستند که نه فقط گواه جدی نبودن کنکور که میتواند گواهی برای جدی نبودن دنیا باشد. رویا کنکوری سال ۹۲ است او درباره یکی از همین وقایع غیر مترقبه که در روز کنکورش اتفاق افتاده است این طور تعریف میکند. «هیچ وقت فراموش نمیکنم روز کنکور وقتی بعد از جمع کردن پرسشنامههای عمومی و پخش کردن سوالات تخصصی وقتی کیک و آبمیوه را بین بچهها تقسیم میکردند نفر رو به رویی من حین زدن تستهایش تصمیم گرفت که آبمیوه اش را باز کند، اما موقع فرو کردن نی به قدری پاکتش را محکم گرفته بود که آبمیوه فواره زد و اول پاسخنامه بغل دستیاش و دست آخر پاسخنامه خودش را خراب کرد و تست زدنشان را زودتر از چیزی که باید متوقف کرد.»
خطر جابه جایی تستها و جوابها
وقتی اسم پاسخنامه کنکور را میشنویم بیشتر از اینکه عکس پاسخنامه خودمان جلو چشممان بیاید تصویر هولناک پاسخنامه آدمهایی که در هر آزمون چهار طرفمان مینشستند در ذهنمان تداعی میشود. پاسخنامههایی پر از گزینههای سیاه شده با مداد نرم مشکی که انگار کم دانستنهایمان را به رویمان میآورد. پر کردن پاسخنامه و انتخاب جواب مناسب از بین چهار گزینه موجود در سوالات، جزء جدانشدنی آزمون سراسری محسوب میشود. اما یکی از نکاتی که همیشه باید در پروسه کنکور به آن توجه داشته باشید این است که پاسخ هر تست را درست در جای خودش بزنید یا بعد از پاسخ به هر سوال از اشتباه نکردن خودتان مطمئن شوید. چون این دست اشتباهات به ظاهر کوچک میتواند عواقب جبران ناپذیری برایتان داشته باشد از اشتباه زدن یک کد رشته در دوران پسا کنکور تا چک کردن تستهای زده شده در جای خودشان. سعید دانشجوی سال ۸۹ است که خودش را از قربانیان همین اتفاق میداند، اشتباهی که میگوید در یک چشم بر هم زدن کنکور سال ۸۸ را برایش تمام کرد. «برای من شبیه تشت آب یخی بود که روی سرم ریخته باشند. دفترچه عمومی را تمام کرده بودم انقدر نگران کمبود وقت و زدن تستها بودم که یک دقیقه مانده به پایان کنکور به آخرین سوال از دفترچه که رسیدم دیدم که گزینهای که دارم پر میکنم با عدد سوال دفترچه ام متفاوت است. از یک جایی به بعد یک سوال را جا انداخته بودم و همه گزینهها جا به جا شده بود. کنکورهمان جا برایم تمام شد.»
تهدیدی به نام بحران مدیریت زمان
خطرات جواب دادن به سوالات کنکور فقط به پر کردن درست گزینههای پاسخنامه ختم نمیشود؛ بلکه گاهی نداشتن مدیریت زمان میتواند برایتان دردسر ساز باشد. مونا دانشجوی ورودی سال ۹۰ است. او درباره جاماندن در تست زنی هایش این طور میگوید: «من همیشه در آزمونهای آزمایشی هرچقدر برای دفترچه عمومی وقت کم میآوردم؛ ولی در عوض برای اختصاصی تا دلتان بخواهد وقت اضافه داشتم به خاطر همین از سوالات عمومی به بعد با خیال راحت ساعتم را کنار میگذاشتم وادامه میدادم از طرف دیگر همه مشاوران و معلمهای کنکور نزدیک آزمون اصلی یکی از موضوعاتی که حسابی روی آن تاکید داشتند این بود که هررویه و سبکی که در آزمونهای آزمایشی در پی گرفتهاید در کنکور سراسری هم عادتان را به هم نزنید و همان روش را پیاده کنید. من هم طبق همان عادت که هیچ وقت سر اختصاصی وقت کم نمیآوردم شروع کردم به تست زدن و توقف روی سوالات، به خودم که آمدم صدای بلندگو را میشنیدم که اعلام میکند تنها ۱۰ دقیقه به پایان وقت آزمون باقی مانده، آن وقت من بودم سه درسی که هیچ کدام از تست هایش را نزده بودم. قرار بود رتبه سه رقمی داشته باشم، اما همه چیز به هم خورد.»
ویروسها خبر نمیدهند
یکی از نکاتی که به شدت آن را به داوطلبان کنکور توصیه میکنند توجه به اوضاع جسمانی است. اینکه یک روز و حتی یک هفته قبل از برگزاری کنکور سراسری خواب مناسب و تغذیه مفید داشته باشید؛ یا حتی اگر داروی خاصی را مصرف میکنید حتما با خود به همراه داشته باشید. نیکو کنکوری سال ۸۸ است او ابتلا به این اتفاق را درباره یکی از همکلاسیهایش سر جلسه کنکور این طور روایت میکند. «روز کنکور وسط آزمون دوستم یادش رفته بود که قرصهای میگرنش را بخورد از استرس همین فراموشی سر دردش شروع شد تمام مدت کنکور فقط نگاهش میکردم که چه طور از درد کلافه شده بود. خیلی تلخ بود همه تلاشش در پیش دانشگاهی جلوی چشمهایم رژه میرفت.» از طرفی گاهی اوقات وجود در گیر شدن بیماریها فقط به شما بستگی نخواهد داشت گاهی پیش میآید که بعضی از ویروسها سر رسیدنشان را با زمان کنکور داوطلبان هماهنگ نمیکنند. خانم رایگانی درباره همین ویروسهای ناخوانده این طور میگوید: «سر آزمون المپیاد که از سرفه نفسم گرفت وسطش بیرون آمدم از طرف دیگر دو روز قبل از کنکور کارشناسی آبله مرغان گرفتم که رسما خانمان برانداز بود.»
وقتی تاریخ روز کنکور را اشتباهی میگیرید
کنار همه فشارها، ترسها و اضطرابهای احتمالی که ممکن است پیرامون کنکور برای اکثریت داوطلبان اتفاق بیفتد، میشود اقلیت کوچکی را هم پیدا کرد که گاهی شدت خوشحالی و بیخیالی آنها برایشان مشکل ساز میشود. رضا داوطلب کنکور سال ۸۶ است. کسی که میگوید تاریخ کنکورش را با یک روز دیگر اشتباهی گرفته است. «سال ۸۶ کنکور فنی حرفهای دادم با خودم شرط کرده بودم که حتما امسال قبول شوم، چون سال گذشته پشت کنکور مانده بودم؛ ولی با این حال هیچ وقت به یاد ندارم که در زندگیام به خاطر امتحان یا آزمونی دچار ترس یا استرس شده باشم. این اتفاق سر کنکور هم برایم افتاده بود. سال ۸۶، هم برای کنکور آزاد ثبت نام کردم هم برای کنکور سراسری. آزمون سراسری که تمام شد باید خودم را برای امتحان آزاد آماده میکردم؛ اما انقدر خوش خیال بودم که تاریخ کنکور آزاد را با اختلاف یک هفته اشتباه گرفتم وقتی فهمیدم که از آزمون جا ماندم برای اینکه طبیعی جلوه کنم (باخنده) یک هفته خودم را در اتاقم حبس کردم و به خانواده میگفتم که درس میخوانم؛ ولی درس خواندنی در کار نبود. من تمام وقت خودم را با فیلم و تلویزیون سرگرم میکردم. شکر خدا شانس آوردم و همان سال کنکور سراسری مکانیک تهران قبول شدم.»
منبع: مهر
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *