شورش علیه تلویزیون/ اولویت رفع فقر در خانه ملت/ همه برندگان اجلاس اوپک
برای یک بار هم که شده بیایید این موضوع را فیصله بدهیم. این خیال خام و سادهانگارانه را که فردوسیپور برای سازمان صداوسیما اعتبار جمع میکند باید از ذهن خارج کرد.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «اولویت رفع فقر در خانه ملت» منتشر شده و در آن چنین آمده است:توصیه اخیر رهبر انقلاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه «اولویت قوانین بر رفع مشکلات طبقات ضعیف باشد»، تنها یک رهنمود نیست، بلکه بازخوانی فرمایشات ایشان نشان میدهد نمایندهای که دغدغه رفع فقر و بهبود معیشت مردم را نداشته باشد، اعتبار و شایستگی مسئول تراز انقلابی را نیز از دست داده است: «بهترین کیست؟ بهترین، آنکسی است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگری خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافی گری و تجملپرستی است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافی گری باشد، مردم را به سمت اشرافی گری و به سمت اسراف سوق خواهد داد. (۲۲ اردیبهشت ۸۸) ... کسى که به مجلس مىآید، باید باتقوا باشد. اولین شرط تقواست: «ان اکرمکم عندالله اتقاکم». دیگر اینکه باید طرفدار محرومین باشد؛ بداند که در کشور محرومیت هست و سعى و همت او باشد که رفع محرومیت کند. باید ضد فساد هم باشد و با فساد مالى و اقتصادى بهشدت و بهجد، از بندندان و نه به لفظ، مخالف باشد، تا با فساد مبارزه کند.» (۱۸ دی ۸۲)
بر این اساس، بدیهیترین وظیفه نمایندگانی که بهحکم اعتماد موکلان خود به این جایگاه خطیر راهیافتهاند، مبارزه جدی و بدون اغماض با فقر و فساد از طریق وضع قوانینی است که به هنگام اجرا و نه بر روی کاغذ، گرهای از مشکلات مردم باز کند. طبیعی است که با مدنظر قرار دادن این نکته کلیدی، ریلگذاری سیاستها باید بهگونهای باشد که در مباحث اقتصادی، عواملی که قاطبه مردم و به ویژه فقرا را متضرر کرده و معیشت آنان را در تنگنا قرار میدهد، از مجرای تصویب نگذرند. اگر این دقتها به شکل جدیتری صورت میگرفت، شاید امروز شاهد مواردی همچون تبعیت کورکورانه از نسخههای غربی نظیر بازار آزاد، سرمایهگذاریهای خارجی و خصوصیسازیهای بیضابطه، ایجاد شکاف درآمدها و ثروتها در قالب فیشهای حقوقی نجومی و دستاندازی به بیتالمال و منابع عمومی کشور، قراردادهای اقتصادی بینالمللی مخل امنیت و تولید داخلی و عدم استفاده از ظرفیتهای درونی با پیامدهای فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی و البته سیاسی نبودیم. شکاف عمیق و بیعدالتی در معیشت و دارایی بین دهکهای بالا و پایین و پیامدهای آن نظیر مستی اشرافیگری از یکسو و فقر و محرومیت طبقاتی از مردم از سویی دیگر، زنگ خطری است که از تغییر سبک زندگی برخی از طبقات جامعه خبر میدهد، اما درعینحال، بیماریهایی هستند که بهطور حتم با پادزهر قوانین شفاف و برخوردار از صبغه عدالتخواهانه، درمان میشوند. در مقابل اگر چنین نشود و قوانینی که به مصلحت جامعه یا ناظر به مسائل ضروری و اولویتهای حال حاضر کشور نیستند به تصویب برسند، اقلیت مرفه، برای حفظ وضعیت موجود خویش، نسخههای آمریکایی و مدلهای وابستگی را برای رشد و توسعه اقتصادی و رفع فقر تجویز میکند؛ نسخههایی که هضمشدن در هاضمه اقتصاد جهانی یا به تعبیری نظام سرمایهداری آمریکا را راه علاج مشکلات معیشتی کشور میداند و راهکارهای پوسیدهای که باعث فقر مطلق در بسیاری از کشورها شدهاند را بزک کرده و به خورد افکار عمومی خواهد داد؛ و بالاخره اینکه قیام برای انجام این وظیفه خطیر ممکن نیست و وکلای ملت نخواهد توانست به معنای واقعی کلمه، ملبس به کسوت نمایندگی باشند مگر اینکه ویژگی «انقلابی گری» در آنها تبلور داشته باشد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «رفتار نمایندگان مجلس باید رفتار انقلابی باشد؛ برخورد باید برخورد انقلابی باشد. شما در سوگندی هم که یاد کردید، این سوگند را یاد کردید که انقلاب، نتایج انقلاب، فراوردههای انقلاب و فراوردههای نظام جمهوری اسلامی را حفظ کنید؛ چطور ممکن است؟ بدون انقلابی بودن که نمیشود حفظ کرد.» (۳۰ خرداد ۹۷)
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «درسهای مستطیل سبز» منتشر شده و در آن آمده است:دو روز دیگر تیم ایران آخرین بازی مرحله اول خود را مقابل پرتغال انجام میدهد. همه ایرانیها مشتاق موفقیت تیم ایران و رفتن آن به مرحله بعدی هستند. فارغ از هر نتیجهای که تیم ملی ایران بگیرد، ایران برنده نهایی این میدان است. چرا که یک بار دیگر و در سطحی چنین پرشور و جهانی ثابت کردیم که علیرغم همه محدودیتها و موانع، از قدرترین تیمها چیزی کم نداریم. بزرگترین پیروزی ما رسیدن به این خودباوری است. چهار سال پیش خوشحال بودیم که تنها یک گل از آرژانتین خوردیم و امروز ناراحتیم که چرا نتوانستیم با اسپانیا مساوی کنیم و حتی آن را شکست دهیم. گذشته از آن چهار لایی ماندگار، چه کسی فکرش را میکرد که قهرمان جام جهانی در مقابل ایران در فکر آن باشد که هر چه زودتر بازی تمام شود و ما در حسرت چند دقیقه بازی بیشتر؟! ما آن شب بازی فوتبال را باختیم، اما تیم ما و مردم برنده میدان امید و خودباوری شدند. این خودباوری و روحیه آرمانگرایانه را باید از مستطیل سبز به سایر بخشهای جامعه نیز تسری و توسعه داد. عرصههایی که در آنها با این روحیه و تلاش وارد شدهایم و نتایج خیرهکننده آن را دیدهایم کم نیستند؛ از صنایع موشکی و دفاعی گرفته تا دانش هستهای و نانو و پزشکی و...
از این روی، نابسامانی در برخی حوزهها و میدانها با وجود این همه پتانسیل، جای تعجب و البته تاسف دارد. بازی با اسپانیا ثابت کرد اولین گام برای پیروزی، زدودن کشور از افکار مدیریتی است که حد و اندازه ایران را در حد پختن قورمهسبزی و آبگوشت بزباش میدانند.
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:برای یک بار هم که شده بیایید این موضوع را فیصله بدهیم. این خیال خام و سادهانگارانه را که فردوسیپور برای سازمان صداوسیما اعتبار جمع میکند باید از ذهن خارج کرد. حقیقتا برخلاف فردوسیپور که توانسته از انحصار بیسابقه صداوسیما سوءاستفاده کرده و از انبان برنامههای زنده تلویزیون روز به روز فربهتر شود، صداوسیما از فردوسیپور اندوخته آنچنانی نداشته است. او بارها و بارها و بارها به شیوههای مختلف رفتارهایی از خود نشان داده که مانع تبدیل ظرفیتسازی برنامه ۹۰ به اعتباربخشی برای صداوسیما میشود. انگیزه و اراده این فرد در ضدیتنمایی و شورشگری علیه مدیریت سازمان صداوسیما چه دلیلی دارد؟ چرا هیچ رد پایی از سیاستگذاریهای سازمان صداوسیما در حوزههای مختلف فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، در برنامههای این فرد مشاهده نمیشود؟ چرا رسانههای ضد انقلاب برنامه ۹۰ را یک وصله ناجور به صداوسیمای جمهوری اسلامی و خود را متعهد به حمایت و تقویت این مجری میدانند؟ چرا اتمسفر برنامه ۹۰، همین ویژه برنامه جامجهانی و گزارشهای این فرد، هیچ نسبتی و سنخیتی با اتمسفر حاکم بر سیاستگذاریهای حاکم ندارد؟
بگذارید صریحتر هم بگوییم. اینکه فوتبال یک عرصه سیاسی است را کسی نمیتواند منکر شود و اینکه این ورزش بیشتر متعلق به کدام طبقات و توده است نیز واضح است؛ فردوسیپور در این عرصه کجا ایستاده است؟ همه ما میدانیم او کجا ایستاده است. ما میدانیم فردوسیپور دانسته یا نفهمیده، خلأ ارتباط مستقیم کدام جریان فکری با تودهها را پر میکند و تمایلات آن جریان را در بدنه فوتبال تزریق و یک فرهنگ فوتبالی و مختصات فوتبالدوستی جدید و متفاوت با گذشته را ترویج میکند. فردوسیپور دانسته یا ندانسته در حال تزریق گرایشات و امیال جریانی یک عده محدود به کالبد فوتبال ایران است.
فردوسیپور چه مار در آستین باشد، چه اسب تروا و چه موش انبار گندم؛ بهتر است تکلیف حرفهای که بر عهده ریاست سازمان صداوسیما و مدیریت جوان شبکه ۳ است درباره او انجام شود.رسالت سنگین مدیریت سازمان صداوسیما بر کسی پوشیده نیست؛ چه اینکه باید نابسامانیهای به ارث رسیده از گذشته نیز علاج شود. با این حال، اما شعر معروف مولانا وصف حال این ماجرای ماست:
ما درین انبار گندم میکنیم/ گندم جمع آمده گم میکنیم
مینیندیشیم آخر ما بهوش/ کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست/ و از فنش انبار ما ویران شدست
اولای جان دفع شر موش کن/ وانگهان در جمع گندم جوش کن
گر نه موشی دزد در انبار ماست/ گندم اعمال چل ساله کجاست
در یادداشت امروز روزنامه شرق هم چنین آمده است:توافق دیروز اعضای اوپک و غیرعضو اوپک به نوعی تأکید و تقویت توافق تثبیت تولید نفت بود، آنجا که کشورهای حاضر تأکید کردند رقم کاهش یکمیلیونو ۸۰۰ هزار بشکه مورد توافق رعایت شود و میزان کاهش بیشازحد که در حدود یک میلیون بشکه پیشبینی میشود، در بازار جبران شود. با این تصمیم هم توافق ۲۰۱۶ حفظ شد و هم یک میلیون بشکه نفتی که بیش از حد معین کاهش یافته و مورد تأکید برخی کشورها مانند روسیه و عربستان بود، محقق شد. چنانکه در سطور گذشته بیان شد، این توافق بهراحتی به دست نیامد. مذاکرات سخت، پیچیده و فشرده بزرگان نفتی در وین در سه روز، این توافق برد- برد را برای اعضا به همراه داشت، اما شاهکلید و نشست سرنوشتساز که این مهم را رقم زد، دیدار وزیران نفت ایران و عربستان ساعتی قبل از آغاز اجلاس رسمی وزیران نفت اوپک بود.
ظاهرا تاریخ دوباره برای اوپک و این دو کشور و تقریبا یکسالو نیم پس از توافق ۲۰۱۶ تکرار شد و ایران و عربستان در شرایطی که بدترین شرایط مناسبات سیاسی را در طول چند دهه اخیر تجربه میکنند، در موضوع و منفعت مشترکی به نام نفت به توافق میرسند. عربستان به تبعیت از سیاستهای خصمانه چندساله اخیر خود، قصد همراهی با تحریمهای آمریکا علیه ایران و اثربخشی آن را داشته و دارد. این کشور در نظر داشت شرایط را در اجلاس اوپک به سمتی ببرد که وضعیت تولید و عرضه نفت در بازارهای جهانی در ماههای آینده، از طریق کمک به جایگزینی نفت تحریمی ایران، متعادل باقی ماند. در مقابل ایران میکوشید از اهرم توافق ۲۰۱۶ و با تلاش برای حفظ آن، مانع از اجرای راحت تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران شود. برخلاف دوره قبلی تحریم، ایران قصد داشت در نهایت بهرهبرداری را از ابزارهای دیپلماتیک و فرصتهای بینالمللی خود از جمله اوپک داشته باشد و به کمک اوپک مانع از تکرار تجربه تلخ تحریمهای گذشته شود که در آن اوپک نقش منفعل و چهبسا منفی علیه ایران داشت. به نظر میرسد این هم اتفاق افتاد و ایران در پناه دیپلماسی انرژی در نهایت از این اجلاس بهره برد؛ اما این همه دستاورد نیست، بلکه چنانچه قبلا نیز بارها این نگارنده بر آن تأکید کرده، نفت و همکاریهای نفتی ایران و عربستان، تجربه و فرصت خوبی است که دو کشور میتوانند با ایجاد حس و نفع مشترک، دیگر مشکلات و چالشهای سیاسی و امنیتی خود را حلوفصل کنند. فرصت ایجادشده در موضوع همکاری نفتی ایران و عربستان باید به حوزههای دیگر نیز تسری یابد. در این راستا پیشنهاد میشود نهایت بهرهبرداری از دیپلماسی نفتی برای این مهم صورت گیرد. نهایت اینکه نشست ۱۷۴ اوپک جدای از اینکه بار دیگر توان دیپلماسی انرژی کشور را نشان داد، ثابت کرد که چگونه میتوان با تعامل و گفتگو به جایی رسید که همه به منفعت مشترک بیندیشند.
یادداشت امروز روزنامه اعتماد نیز به تصمیمات اوپک اشاره کرده است و نوشته:روز گذشته اعضای سازمان تولیدکننده نفت (اوپک) در تازهترین نشست خود با موافقت همه اعضا تصمیم گرفت تا به جای افزایش تولید اعضا در جهت پیشنهاد جدید عربستان و روسیه، از اعضای خود بخواهد تا با پایبندی بر میزان تولید نفت سهمیهبندی شده در نشست قبلی اوپک، روال عرضه و تقاضا در بازار نفت را حفظ کنند.
تصمیمی که به نظر میرسد با تاکید بر سهمیههای تعیین شده قبلی از عدم کرنش اوپکیها به سمت فشارهای بیرونی خبر و نشان میدهد که اعضا خواهان حفظ استقلال این سازمان هستند و به همین جهت باید از آنها برای این تصمیم تشکر کرد. تولیدکنندگان نفت عضو اوپک پیش از این توافق کرده بودند که تا پایان سال ٢٠١٨ میزان تولید نفتشان را در حد سهمیههای تعیین شده حفظ کنند تا با تعادل عرضه و تقاضا قیمتها در بازار جهانی به سمت مورد نظرشان هدایت شود. طی ماههای گذشته با کاهش تولید اعضا و پایبندی بیش از حد برخی تولیدکنندگان به کاهش تولید، میزان عرضه نفت اوپک بیشتر از سهمیه تعیین شده کاهش یافته بود و شاید پیشنهاد افزایش تولیدی که از سوی برخی اعضا اوپکی و غیراوپکی هم مطرح شد بر اساس همین افزایش کاهش تولید بود. حالا در تصمیم جدید به نظر میرسد اعضا بسیار کارشناسی شده بدون همراه شدن با فشارهای بیرونی سعی دارند با توافق میان اوپکیها ونان اوپکیها سهمیه تعیین شده را رعایت کنند. روالی که عرضه و تقاضا را برهم نمیزند و میتواند قیمتهای بازار نفت را در یک حد معینی حفظ کند. پیش از این امریکا با درخواست از عربستان خواستار افزایش تولید نفت شده بود که میتوانست با کاهش قیمت جهانی نفت در بازار، اوپکیها را متضرر کند. بعد از آن پیشهاد حتی پیشنهاد روسیه و عربستان به عنوان دو عضو اوپکی و ...
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «اوپک و قیمت نفت» منتشر و در آن چنین آمده است:تاریخ اوپک نشانگر آن است که موفقیتهای این سازمان در مقابل شرکتهای بزرگ نفتی و کشورهای حمایتکننده آنها در سایه همکاری و یکدلی اعضای آن بوده است. این سازمان با فراز و نشیبهایی نیز روبهرو بوده است، ولی توانسته موجودیت خود را با وجود مشکلات زیاد حفظ نماید. مهمترین چالشهای اوپک جنگ تحمیلی هشت ساله بین دو عضو مؤسس این سازمان (ایران و عراق) یا اشغال کشور یکی از اعضای مؤسس اوپک توسط عضو دیگری (عراق و کویت) بوده است. بهطور کلی اعضای اوپک در گذشته سعی کردهاند علی رغم اختلافات سیاسی، منافع اقتصادی خود و دیگر اعضا را یکطرفه به مخاطره نیندازند و با اجماع مسائل خود را حل و فصل کنند. اما در دو سه سال گذشته و بعد از ریاست جمهوری آقای ترامپ وزنه سیاسی تصمیم گیریها بر منطق اقتصادی بیش از پیش افزایش یافته است.
چشمانداز اجلاس اوپک و نتیجه مذاکرات کنونی در وین تا حدودی به تحولات در برجام ارتباط دارد. دو سال پیش و پس از مذاکرات موفقیت آمیز برجام و امکان آنکه درهای جهان برای تعامل با ایران باز شود نقش ایران در اوپک پررنگتر شد و ایران از موضعی قویتر برای اجماع در اوپک اقدام کرد. در ماههای اخیر و پس از خروج امریکا از برجام به دلایل سیاست داخلی آقای ترامپ و اتحاد نزدیک وی با عربستان و اسرائیل برای ضربه زدن به منافع ایران نقش عربستان و همپیمانان این کشور برای فشار بر ایران افزایش یافته است. فشار امریکا و عربستان به اوپک برای افزایش تولید با عنوان کردن آنکه آنها نمیخواهند مصرفکنندگان نفت با مشکل روبهرو شوند در حالی که امریکا از طریق سیستم بانکی دو کشور بنیانگذار اوپک را برای فروش نفت تحریم میکند و عربستان با وجود روح همکاری اوپک چشم طمع به بازارهای آنها را دارد نمیتوان جدی گرفت.
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:بعضاً اینگونه تصور میشود که هیچ سامانهای در کشور برای رصد تحولات و مشکلات اقتصادی مردم وجود ندارد و پیش از فراهم آمدن شرایط حاد در زمینه بازارهای مالی یا تجاری، کسبوکارها و خدمات اقتصادی و تدبیری نسبت بدان اندیشیده نشده؛ حال آنکه درباره تمامی این عرصهها میتوان با اطمینان گفت که نمایندههای متعهد مجلس، دستگاههای امنیتی متولی امور، سازمانهای نظارتی قضایی و تقنینی و... در حال تهیه گزارشهاییاند که ماقبل بروز بحران، آگاهسازیهای کلان و میانی را بهوجود میآورند و در پارهای موارد حتی دستورکارهای مشخص نیز برای مدیریتهای میانی تهیه و ارجاع میشود، اما اجرایی نمیشود. بهعنوان نمونه وضعیت کامیونداران بیش از یکسالواندی است که در شرایطی خاص قرار دارد و همه آگاهان به موضوع میدانستند که دیر یا زود وارد مرحله اعتصاب و توقف چرخه خدماترسانی میشود، اما روشن نیست چرا مدیران میانی تا به این میزان تعلل کرده یا تردید داشتهاند و با عدم اقدام مناسب، عملاً مشکلی اقتصادی-اجتماعی را وارد محیطی امنیتی-انتظامی کردهاند؛ خوشبختانه هوشیاری لازم در این بخش وجود داشته و دارد و تاکنون اجازه نداده است اینگونه اعتراضات به وضعیتی غیرقابل کنترل تبدیل شود. پس میتوان با قاطعیت گفت که در برابر مشکلات اقتصادی، ناآگاهی وجود ندارد و هرگاه تصمیمی درست گرفته شده، کارآمدی نیز تحقق یافته، پس چرا متولیان عمدتاً بخش دولتی و تقنینی، با جدیت بیشتر کارآمدیشان را به رخ نمیکشند؟!
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *