مانیفست دلالان تحریم/ همه این اتفاقات طی ۳ روز رخ داد! / ابعاد نبرد الحدیده
امضاکنندگان این نامه «دلالان تحریم» علیه ملت ایران هستند، کسانی که در حال از بین بردن تردیدها و جمع کردن خاطر آمریکا در این باره هستند که توانسته با فشار از بیرون اختلاف داخلی ایجاد کرد.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «ابعاد نبرد الحدیده» منتشر شده و در آن چنین آمده است:حملات نیروهای ائتلاف سعودی به بندر استراتژیک «الحدیده» واقع در ۲۲۵ کیلومتری شهر صنعا، بحران ۴۰ ماهه یمن را وارد مرحله جدیدی کرد چراکه این نبرد نابرابر، سرنوشت بحران یمن را رقم خواهد زد. جنگ نابرابری که اکنون در بندر الحدیده آغاز شده شدیدترین تهاجم ارتش عربستان و همپیمانان این رژیم علیه مردم یمن در طول ۳ سال گذشته تلقی میشود.
متأسفانه جامعه جهانی بهویژه سازمان ملل در برابر جنایات رژیم آل سعود، سکوت اختیار کردهاند و این امر نشان میدهد که آمریکا و انگلیس در کنار نیروهای مزدور عربستان در قتلعام مردم بیدفاع یمن مشارکت دارند. اکنون جنگ سرنوشت سازی در شهر الحدیده جریان دارد و نیروهای انصار الله، کمیتههای مردمی و انقلابی و نیز قبایل زیدی با تکیه بر امکانات بومی خود تلاش دارند تا نیروهای متجاوز سعودی را از اطراف شهر بندری الحدیده بیرون کنند.
این در حالی است که عربستان سعودی به دلیل افزایش قدرت موشکی ارتش یمن و قرار گرفتن بیش از نیمی از شهرهایش در تیررس موشکهای بالستیک این کشور تلاش میکند در یک فرایند زمانی کوتاه، موازنه قدرت را در یمن به سود خود تغییر دهد، اما قطعاً نبرد الحدیده تعیین کننده خواهد بود، زیرا شکست نیروهای وابسته به عربستان و طولانی شدن نبرد در این شهر موجب خواهد شد تا ارتش یمن تأسیسات بیشتری از عربستان را هدف حملات موشکی خود قرار دهد. علاوه بر این، اخیراً تأسیسات نفتی وابسته به شرکت آمریکایی «آرامکو» هدف حملات موشکی ارتش یمن قرار گرفته و مدیران ارشد این شرکت به مقامات سعودی صراحتاً اعلام کردهاند که قادر به انجام عملیات حفاری در مناطق شرقی و جنوبی عربستان نیستند. از این رو، عربستان سعودی از نیروهای «مارینز» (تفنگداران دریایی) آمریکا درخواست کرد تا در محاصره بندر الحدیده با نیروهای مزدور سعودی همکاری کنند که در حال حاضر نیروهای زبده آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی در محاصره بندر الحدیده مشارکت دارند. اگر شهر الحدیده سقوط کند، قطعاً نیروهای ائتلاف سعودی به سمت شهرهای شمالی یمن پیشروی خواهند کرد و در این صورت یک فاجعه انسانی برای مردم یمن روی خواهد داد، اما در مقابل، انصار الله و ارتش یمن درصدد مقابله جدی با مزدوران سعودی هستند و هرگز اجازه نخواهند داد که یمن بر اساس خواست عربستان به ۳ کشور کوچک تقسیم شود.
این در حالی است که عربستان سعودی به دلیل افزایش قدرت موشکی ارتش یمن و قرار گرفتن بیش از نیمی از شهرهایش در تیررس موشکهای بالستیک این کشور تلاش میکند در یک فرایند زمانی کوتاه، موازنه قدرت را در یمن به سود خود تغییر دهد، اما قطعاً نبرد الحدیده تعیین کننده خواهد بود، زیرا شکست نیروهای وابسته به عربستان و طولانی شدن نبرد در این شهر موجب خواهد شد تا ارتش یمن تأسیسات بیشتری از عربستان را هدف حملات موشکی خود قرار دهد. علاوه بر این، اخیراً تأسیسات نفتی وابسته به شرکت آمریکایی «آرامکو» هدف حملات موشکی ارتش یمن قرار گرفته و مدیران ارشد این شرکت به مقامات سعودی صراحتاً اعلام کردهاند که قادر به انجام عملیات حفاری در مناطق شرقی و جنوبی عربستان نیستند. از این رو، عربستان سعودی از نیروهای «مارینز» (تفنگداران دریایی) آمریکا درخواست کرد تا در محاصره بندر الحدیده با نیروهای مزدور سعودی همکاری کنند که در حال حاضر نیروهای زبده آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی در محاصره بندر الحدیده مشارکت دارند. اگر شهر الحدیده سقوط کند، قطعاً نیروهای ائتلاف سعودی به سمت شهرهای شمالی یمن پیشروی خواهند کرد و در این صورت یک فاجعه انسانی برای مردم یمن روی خواهد داد، اما در مقابل، انصار الله و ارتش یمن درصدد مقابله جدی با مزدوران سعودی هستند و هرگز اجازه نخواهند داد که یمن بر اساس خواست عربستان به ۳ کشور کوچک تقسیم شود.
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «همه این اتفاقات طی ۳ روز رخ داد!» منتشر شده و در آن آمده است:دو اتفاق عجیب در دو نقطه از جهان جریان دارد که از قضا، شباهتهای عجیبی هم با هم دارند؛ تحولات «غزه» و «الحدیده» یمن. در هر دو نقطه مسلمانان مظلومی ساکنند که اشغالگران موی دماغشان شدهاند. در هر دو تربیتیافتگان مکتب امام در حال نبرد با اشغالگرانند، هر دو نقطه از هوا و زمین و دریا محاصره شده آن هم از سوی رژیمهایی که ریشه تشکیل هر دویشان به یک نقطه میرسد. هم خاندان سعودی و هم رژیم جعلی اسرائیل ساخته و پرداخته انگلیساند!
نحوه مبارزه در این دو جبهه نیز بیشباهت با یکدیگر نیست. در هر دو جبهه دستهای خالی در برابر ارتشهای مجهز به سلاحهای مدرن قرار دارند. حمایتهای سازمان ملل و ابزارهای فریبکارانه دیپلماتیک را هم به سلاحهای مدرن جبهه اشغالگر در این دو نقطه اضافه کنید. همینطور حضور استراتژیستهای زبده نظامی، حمایتهای ویژه تسلیحاتی، نیروهای وارداتی و اجارهای و ...امام «نقشه راه» را نشان داده و هر کس با این نقشه حرکت کرده، نتیجه گرفته. فقط یمنیها و فلسطینیها نیستند که با این «نقشه راه» حرکت میکنند و نتیجه میگیرند. عراق، لبنان، سوریه، نیجریه و... هم با چنین نقشه راهی طعم شیرین پیروزی را یا چشیدهاند یا به زودی خواهند چشید. مگر شکستن کمر داعش با آن عقبه عظیم و پیچیده، کار همین حشدالشعبی، پابرهنگان، مدافعان حرم و تربیت یافتگان مکتب امام نبود؟!
لااقل تا وقتی که تیم ترامپ سر کار است مذاکره فشار را متوقف نمیکند. از حیث تکنیکی، همانطور که مدل کرهشمالی هم نشان میدهد ترامپ قائل به تئوری رفع تدریجی تحریمها نیست و حتی اگر مذاکرات آغاز شود، از فشار به عنوان ابزاری برای صفر کردن گزینههای ایران استفاده خواهد کرد. در واقع اگر ایران چیزی از تجربه کرهشمالی آموخته باشد همین است که اصلاح طلبان و اعتدالیون چه مذاکرهکنندگان بدی بوده اند و جوانک کرهای الگوی فشار آمریکا را بهتر از آنها مدیریت کرده است. ضمن اینکه همانطور که کسانی مانند، ولی رضا نصر گفته اند فرق کرهشمالی با ایران این است که سلاح هستهای دارد و سیاست داخلی ندارد! بنابراین رفتن به مسیر کرهشمالی چیزی عاید اصلاح طلبان و اعتدالیون محترم نخواهد کرد.
امروز بسیج پابرهنگان و هستههای مقاومت همانطور که امام راحل میخواست، در بسیاری از کشورهای دنیا به وجود آمده است: «باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است. چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست. باید هستههای مقاومت را در تمامی جهان بوجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.» (صحیفه امام، ج. ۲۱، ص. ۱۹۵)این پیروزیهای شیرین با وجود تمام سختیها و موانع در همه حوزههای سیاسی، نظامی، اجتماعی و حتی اقتصادی حاصل میشود اگر، با این نقشه حرکت کنیم. انشاءالله.
روزنامه وطن امروز هم در یادداشت امروز خود با عنوان «مانیفست دلالان تحریم»چنین نوشته است:نامه یکصد فعال سیاسی که اکنون دیگر باید همه آنها را اپوزیسیون محسوب کرد، یک پدیده عادی، تصادفی یا حاشیهای نیست. این نامه ادامه یک روند برنامه ریزی شده، محصول یک پروژه توافق شده میان بازیگران داخلی و خارجی و در حکم تکمیل پروژه ترامپ علیه ایران توسط بازیگران و عوامل داخلی است. شبکه همکار غرب، همچون روزها و ماههای پس از فتنه ۸۸ دوباره به میدان آمده تا سهم خود را در تکمیل پروژه فشار علیه کشور ادا کند.
این نامه حاوی این آدرس برای ترامپ است که مسیر فشار و تحریم علیه ایران جواب میدهد و کسانی در ایران هستند که خروج او از برجام را نهتنها مستوجب تنبیه و مجازات نمیدانند، بلکه آماده اند به او جایزه بدهند. امضاکنندگان این نامه «دلالان تحریم» علیه ملت ایران هستند، کسانی که در حال از بین بردن تردیدها و جمع کردن خاطر آمریکا در این باره هستند که توانسته با فشار از بیرون اختلاف داخلی ایجاد کرده و با از بین بردن برجام هستهای راه را برای تحمیل برجام فراهستهای به ایران هموار کند.
لااقل تا وقتی که تیم ترامپ سر کار است مذاکره فشار را متوقف نمیکند. از حیث تکنیکی، همانطور که مدل کرهشمالی هم نشان میدهد ترامپ قائل به تئوری رفع تدریجی تحریمها نیست و حتی اگر مذاکرات آغاز شود، از فشار به عنوان ابزاری برای صفر کردن گزینههای ایران استفاده خواهد کرد. در واقع اگر ایران چیزی از تجربه کرهشمالی آموخته باشد همین است که اصلاح طلبان و اعتدالیون چه مذاکرهکنندگان بدی بوده اند و جوانک کرهای الگوی فشار آمریکا را بهتر از آنها مدیریت کرده است. ضمن اینکه همانطور که کسانی مانند، ولی رضا نصر گفته اند فرق کرهشمالی با ایران این است که سلاح هستهای دارد و سیاست داخلی ندارد! بنابراین رفتن به مسیر کرهشمالی چیزی عاید اصلاح طلبان و اعتدالیون محترم نخواهد کرد.
در یادداشت امروز روزنامه شرق هم چنین آمده است:از تابستان دو سال پیش که کمکم دونالد ترامپ به عنوان یک شخصیت سیاسی جدی گرفته شد تا تابستان امسال که همه چارچوبهای شناختهشده بینالمللی را به چالش کشیده است، ناظران جهانی در چهار گوشه کره خاکی همچنان دنبال کشفکردن منطق و پیرنگ شخصیت ترامپ و داستان ریاستجمهوری او هستند.
همانطور که یک ضربالمثل مشهور میگوید: شیطان در جزئیات است.راهکار ترامپ برای فرار از جهنم جزئیات بسیار سودمند است؛ رویکرد تهاجمی، نمایش قدرت، اقدامات پیشبینیناپذیر و در نهایت و به عنوان مهمترین گام، مدیریتکردن بازنمایی این اقدامات. چندیپیش فرید ذکریا کارشناس برجسته روابط بینالملل با تحلیل عملکرد ترامپ به عنوان رئیسجمهور و پیش از آن به عنوان یک فعال اقتصادی و رسانهای به این نتیجه رسیده بود که هنر اصلی او وانمودکردن به پیروزی است. به اعتقاد ذکریا با وجود آنکه ترامپ مدعی است مهارت اعجاببرانگیز و استعداد خارقالعادهای در مذاکره و بستن قرارداد دارد، اما آنچه او در حقیقت به خوبی انجام میهد بازنماییکردن مذاکرات ناشیانه و قراردادهای بد به شکل موفقیت و پیروزی است. مهارت موجسازی و کنترل و جهتدهی افکار عمومی همان چیزی است که ترامپ را ناباورانه روی کرسی ریاستجمهوری آمریکا نشاند. با نزدیکبودن انتخابات میاندورهای کنگره در پاییز که همه از آن به عنوان سنجهای برای حمایت عمومی مردم آمریکا از ترامپ یاد میکنند، حتما نمایش فتح رئیسجمهور مستقر در واشنگتن باید روز به روز بیشتر به اوج خود نزدیک شود. مصاحبه مفصل استیو بنن، استراتژیست ارشد کمپین آقای ترامپ و مغز متفکر جنبش پوپولیسم راست آمریکا با شبکه سیانان به خوبی گویای اهمیت این رأیگیری است. ارجاعات متعدد او به این انتخابات و اهمیت آن نشاندهنده تصمیم جدی کمپین ترامپ برای بهرهبردن و در عین حال مهندسیکردن دقیق جنبش راستگرای اخیر در این کشور به نفع رئیسجمهور است. به نظر میرسد برنامه تیم رئیسجمهور، حفظکردن ریتم، هیجان و تعلیق نمایش ریاستجمهوری ترامپ تا زمان انتخابات پیشرو است و در این مسیر اتفاقاتی نظیر آنچه در کانادا و سنگاپور افتاد، باز هم در راه خواهد بود.
روزنامه خراسان همچنین در یادداشت امروز خود نوشت:«فعلا برنامه نداریم»؛ این پاسخ آقای کلانتری معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به دغدغه مردم مشهد درباره هجوم گاه و بی گاه ریزگردهای خارجی به داخل شهر است، ریزگردهایی که همین چند هفته پیش و در اوایل خرداد هوای مشهد را چنان آلوده کرد که رکورد آلودگی هوای مشهد زده شد و با شاخص ۲۹۸، بحران را به هوای مشهد کشاند. کانونهای صحرای «قره قوم» در ترکمنستان و هرات در افغانستان دو کانون مهم هجوم گرد و غبار و ریزگردها به هوای مشهد اعلام شد که حالا متولی اصلی مقابله با آن اعلام میکند فعلا برنامهای برای مقابله با آن در مشهد ندارد.
آقای کلانتری معاون رئیس جمهور، قطعا شما بیشتر از ضرورت توجه به مشکلات شهر مشهد که سالانه از حدود یک سوم جمعیت کشور پذیرایی میکند آگاه هستید، آن هم مشهدی که خود در اطرافش حدود ۱۷ کانون بحرانی گرد و غبار دارد و سایه ریزگردهای داخلی و خارجی در آسمانش سنگینی میکند. جالب آن که در موارد دیگری مانند دریاچه ارومیه یا ریزگردهای جنوب کشور حضرات به ضرورت اقدامات از مدتها قبل از رسیدن به وضعیت فعلی در این مناطق اشاره میکنند حال چگونه است که وضعیت مقابله با ریزگردها در خراسان را به آینده حواله میدهند. آیا با این نگرش نباید چند وقت دیگر منتظر شنیدن این پاسخ باشیم که «اکنون دیگر دیر شده و باید از مدتها قبل در این باره اقدامی میشد»!
یادداشت امروز روزنامه ایران نیز به نوسانات قیمت ارز در بازار اشاره کرده است و نوشته:کنترل قیمت ارز به شیوه بانک مرکزی یکی از کارهای مثبتی بود که دولت انجام داد. هر چند که انجام این امر قبل از تحت فشار قرار گرفتن دولت در مسأله ارزی ضروری بود، اما تصمیم برای ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی توانست تا حدودی به وضعیت نابسامان این بخش کمک کند. زمانی که یک کشور با مشکلات ارزی روبهرو میشود، مهمترین کاری که باید انجام دهد مدیریت ارزهای مورد تقاضاست. با سیاستی که دولت در پیش گرفته است ارز مصوب شده به تمام گروههای متقاضی ارز داده نمیشود و بنا به نوع فعالیت و نیازهای مالی ارزی تحقق ارز صورت میگیرد.
همانگونه که رئیس جمهوری در جلسه ساماندهی بازار و بررسی نوسانات اخیر در قیمت برخی کالاهای مورد نیاز مردم عنوان کرده است مردم مطمئن باشند که تولید یا تأمین کالاهای مورد نیاز جامعه و حل هرگونه مشکل بخشهای تولیدی در این عرصه، اولویت دولت است و پذیرفتنی نیست که افرادی از دولت ارز ۴۲۰۰ تومانی بگیرند و با سودجویی در بازار با قیمت بالا و اجحاف به مردم بفروشند.این گفته نشان میدهد که دولت و مردم از فعالیت برخی سودجویان به ستوه آمدهاند و دولت میخواهد تمام قد جلوی این افراد را بگیرد. بر این اساس ضرورت دارد که نهادهای نظارتی به صورت واقعی و همهجانبه بازار را کنترل کنند. باید پذیرفت که دولت با بازوهای نظارتی خود میتواند مشکلات به وجود آمده را حل کند و این امر مستلزم آن است که بازرسان رصد دقیق بازار را شروع کنند.
به هر ترتیب برخی از واردکنندگان میخواهند در وضعیت موجود بیشترین بهره را ببرند. بدین جهت راهکارهای عنوان شده کمک میکند تا این افراد نتوانند به سودجویی خود ادامه دهند. متأسفانه این روزها قیمت کالاها از هیچ قانون و فرآیند درستی تبعیت نمیکند. اکنون کشور به آرامش اقتصادی نیاز دارد و این امر زمانی محقق میشود که واسطهها و سودجویان از چرخه خرید و فروش کالا حذف شوند.
به هر ترتیب برخی از واردکنندگان میخواهند در وضعیت موجود بیشترین بهره را ببرند. بدین جهت راهکارهای عنوان شده کمک میکند تا این افراد نتوانند به سودجویی خود ادامه دهند. متأسفانه این روزها قیمت کالاها از هیچ قانون و فرآیند درستی تبعیت نمیکند. اکنون کشور به آرامش اقتصادی نیاز دارد و این امر زمانی محقق میشود که واسطهها و سودجویان از چرخه خرید و فروش کالا حذف شوند.
روزنامه صبح نو نیز در یادداشت امروز خود نوشت:نامه تعدادی از عناصر یک جریان سیاسی وابسته به خارج، درباره پیشنهاد مذاکره با دولت ترامپ، نکاتی در خود نهفته دارد که میتوان آنها را بررسی کرد؛ ۱-نخستین سؤال از افراد امضاکننده نامه این است که فشار آوردن به حاکمیت و دولت برای مذاکره و معامله با آمریکا چه اثری در شطرنج فعلی ایران-آمریکا دارد. مسلماً این نامه در راستای بازی ترامپ تحلیل میشود. فشار آوردن به حاکمیت بخشی از سناریوی آمریکا پس از خروج از برجام است. ۲- نامه مذکور اولین قطعه از میان قطعاتی است که برای پازل اصلی تدارک شده است. پازل نهایی عبارت است از فشار افکار عمومی به حاکمیت ایران برای معامله با آمریکا. در چنین شرایطی طبیعتاً دولت آمریکا دست بالا در مذاکرات احتمالی را خواهد داشت. ۳- مسأله مهم دیگر مطلوبیت مذاکره با آمریکاست. سؤال اساسی این است که چنین مذاکرهای چقدر به سود منافع ملی است. صورتبندی شرایط موجود نشان میدهد که پیشنهاد دادن ایران به آمریکا (پس از خروج ترامپ از برجام و برخی نوسانهای اقتصادی در کشور) منافع ملی را تأمین نمیکند و حرکت به این شکل نوعی تسلیم ترجمه میشود.۴- نکته دیگر استراتژی نظام سیاسی در صورتبندی جدید سیاست خارجی است. اکنون در کشور مرز میان سیاست داخلی، سیاست خارجی و اقتصاد برداشته شده یا حداقل کمرنگ است. با وجود چنین شرایطی لازم است بخش نرمافزاری نظام سیاسی به سرعت برای شرایط موجود ادبیات تولیدکنند تا اپوزیسیون نتواند بر امواج سوار شود. ۵- دولت آقای روحانی نیز باید نسبت به شرایط فعلی مسوولانه و متعهدانهتر عمل کند؛ جا خالی دادن از بحث اصلی کشور یا احاله دادن به مذاکره با اروپا یا فعال کردن زیر ساختهای دوقطبیسازی جامعه، دقیقاً در راستای پازل اصلی دشمن ارزیابی میشود.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *