صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

افول راهبردهای آمریکا

۰۲ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۰:۰۴
کد خبر: ۴۲۷۹۶۷۸
دسته بندی‌: فضای مجازی ، عمومی
جواد منصوری در یادداشتی نوشت: نظم جهانی مورد نظر آمریکا با تدابیر تقابلی و حتی تهاجمی ایران، برهم‌خورده و شدت آشفتگی معادلات واشنگتن به حدی است که با اذعان و اعتراف به شکست در برابر ابرقدرت منطقه، نمی‌توان مانع از سقوط سیاست‌های کاخ سفید در خاورمیانه شد.

خبرگزاری میزان _ جواد منصوری در روزنامه حمایت نوشت: از زمان اعمال «راهبرد فشار حداکثری»‌ توسط «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، نظریه‌پردازان، سیاستمداران و تحلیلگران نسبت به ناکارآمدی آن علیه ایران هشدار دادند. وجه مشترک تحلیل‌های ارائه‌شده، «توانمندی ایران در حوزه‌های مختلف»، «محاسبات اشتباه آمریکا»، «چندقطبی شدن جهان»‌ و «افول هژمونی واشنگتن در غرب آسیا»‌ بوده و این در حالی است که در ارزیابی‌های عمیق‌تر، بحث شکست سراسری در جبهه آمریکا علیه جمهوری اسلامی مطرح است.

«ولید فارِس»، یکی از ضدایرانی‌ترین مشاوران رئیس‌جمهور پیشین آمریکا یکی از این دست افراد است که در مورد هماورد تاریخی تهران و واشنگتن، تحقیقات گسترده به عمل‌آورده و به نتیجه‌ای شایان توجه رسیده است. او در یکی از رسانه‌های جمهوری خواهان به نام «نیوز مکس» اذعان می‌کند که «بعد از مطالعه در مورد حکومت ایران از آغاز تاکنون، بحران گروگان‌گیری دهه ۱۹۸۰، جنگ نیابتی ایران با اسراییل، گسترش پروژه هسته‌ای ایران و کنترل چهار کشور عربی توسط شبه‌نظامیان، جمع‌بندی من در مقطع کنونی این است که حاکمان تهران-دست‌کم تا اینجا- پیروز شده‌اند…ایران، توانمندی‌های نظامی و اطلاعاتی‌اش را تقویت کرده، توسعه ارضی‌اش را از طریق شبه‌نظامیان گسترده کرده و به لطف جاذبه توافق هسته‌ای به نفوذ قابل‌توجهی در غرب دست پیداکرده است.»

مشاور اسبق سیاست خارجی دولت ترامپ به ذکر مواردی شامل «ترور»، «گروه‌های نیابتی»، «سیاست‌های آمریکا»، «نفوذ ایران» و «حمایت کشورهای غربی از برجام» پرداخته که به‌زعم او باعث پیروزی کشورمان در برابر آمریکا شده است. اگر بخواهیم به‌صورت گذرا به این موارد اشاره کنیم باید بگوییم که ایران یکی از کنشگران عرصه مقابله با تروریسم بوده و در فهرست قربانیان این پدیده شوم قرار دارد. منافقین خلق با حمایت همه‌جانبه آمریکا، بیش از 17 هزار نفر را در کشور ترور کردند و با سفر اخیر «مایک پمپئو»‌ به آلبانی و دیدار با «مریم رجوی»، ثابت شد که این حمایت همچنان پرقدرت است و ادامه دارد. در بُعد منطقه‌ای نیز آمریکا به اعتراف ترامپ، خالق داعش است و میلیون‌ها نفر را در عراق و افغانستان به خاک و خون کشیده است. بنابراین، واشنگتن نمی‌تواند با این قبیل فرافکنی‌ها انگ پدرخواندگی تروریست‌ها (آمریکا) را از خود جدا کند و به دیگران بچسباند.

در خصوص گروه‌های نیابتی همین بس که مقاومت عراق و سوریه (به‌زعم آمریکا، گروه‌های نیابتی) فتنه آمریکایی – صهیونیستی داعشی‌ها را دفع و دفن کردند. آمریکا به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، یک «رژیم مافیایی»‌ است و برای شیوع ویروس تهدیدات و تنش‌ها علیه کشورهای غیرهمسو، کلکسیونی از گروه‌های مافیایی را رهبری می‌کند.

«ولید فارس»‌، در مورد سیاست‌های کاخ سفید نیز معتقد است که تهران از نوسانات سیاست خارجی آمریکا پس از 11 سپتامبر 2001 بهره‌جویی کرده، درحالی‌که «بیل کلینتون» دموکرات با تصویب قانون تحریم ایران (داماتو) به همان اندازه برای ضربه زدن به ایران انگیزه داشت که «دونالد ترامپ». با این حساب، آبشخور مخاصمه تمام دولتمردان آمریکایی، یکجا بوده و اگر تفاوتی هست، به تکنیک‌ها بازمی‌گردد نه تاکتیک‌ها.

او در خصوص نفوذ ایران نیز اعتقاد دارد جمهوری اسلامی نه‌تنها در منطقه بلکه در اروپا و آمریکا هم اعمال‌نفوذ کرده و بحث حمایت غرب از برجام را مقوم ساختارهای کشورمان برمی‌شمارد. طبعاً ایران کشوری است با ارتباطات جهانی اما ربط دادن قدرت نظام به حمایت غرب از برجام و نفوذ در آن‌ها، از حقیقت فاصله بسیار دارد. تا جایی که مردم ایران با گوشت و پوست خود لمس کرده‌اند، تفکیکی میان اروپا و آمریکا در محروم کردن ایران از منافع برجام وجود ندارد و این اروپا بود که با تعلل خود در انجام وعده‌هایش، عملاً با تحریم‌های واشنگتن همراهی کرد.

می‌توان این‌طور تحلیل کرد که این مقام آمریکایی و دیگر مسئولان این کشور در اخذ نتیجه و گرفتن خروجی در خصوص شکست آمریکا در برابر ایران، به جمع‌بندی درست اما با مقدمات اشتباه دست یافته‌اند. از صدر تا ذیل مستأجران کاخ سفید، هیچ‌گاه شجاعت ابراز شکست را نداشته‌اند و این یک اتفاق جدید است که هرچند با دلایل غلط، به یک خروجی درست می‌رسند.

نکته اینجاست که پذیرش اشتباه، مقدمه تصحیح خطاهاست، به‌شرط آنکه با تحلیل‌های متقن همراه باشد اما این خصوصیت در مورد آمریکا صدق نمی‌کند. سردمداران واشنگتن همچنان در جهل مرکب خود باقی‌مانده‌اند و اذعان به ناتوانی در تقابل با جمهوری اسلامی، نه‌تنها مقوم کاخ سفید نیست بلکه به قدرت گرفتن بیش از پیش جمهوری اسلامی و افول مضاعف هژمونی آمریکا منتهی خواهد شد، چراکه همچنان بر طبل ابرقدرتی خود می‌کوبد و از ضعف‌های سیستماتیک خود غافل است.

جمهوری اسلامی در حال حاضر، ترکیبی از توانمندی‌ها را در اختیار دارد که ضریب دادن به آن‌ها در چهار سال گذشته تحت عنوان راهبرد «مقاومت فعال»، معادلات و محاسبات آمریکا را بیش از گذشته برهم زده است. برخلاف عقیده «ولید فارس» و هم‌مسلکی‌هایش درباره حمله ایران به منافع آمریکا در قالب «گروه‌های نیابتی»، جمهوری اسلامی در صیانت از حدود و صغور کشورها در برابر هجمه بیگانگان پیشتاز و الهام‌بخش بوده است.

محور مقاومت با الگوگرفتن از ایران، راهبردهای بی‌واسطه و نیابتی آمریکا را با هزیمت مواجه کرده و این عیار اتفاقاً، شاخص وطن‌پرستی و آرمان‌گرایی صحیح اسلامی به شمار می‌آید، نه تروریسم. واشنگتن حتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه دخالت داشت ولی تصمیمات منفعت‌طلبانه و استکباری کاخ سفید در این منطقه، مردم غرب آسیا را خشمگین کرده بود تا اینکه پس از طلیعه انقلاب در بهمن 57، انگیزه لازم در دیگر کشورها برای مقابله مستقیم با منافع واشنگتن فراهم شد.

از منظر اقتصادی که یانکی‌ها حساب ویژه‌ای روی آن باز کرده بودند، آمریکا برای تحت‌فشار قرار دادن ایران موفق نشد به نتیجه رؤیایی خود برسد. تحریم‌ها هرچند مردم و کشور را به‌زحمت انداخت و بی‌تدبیری‌های داخلی نیز به آن شدت بخشید، اما درنهایت نتوانست به نقطه مطلوب و موردنظر کاخ سفید برسد. افزون بر این، تلاش‌های واشنگتن برای فعال کردن گسل‌های داخلی و ایجاد فتنه و آشوب، به‌جایی نرسید و این در شرایطی بود که واشنگتن از منظر راهبرد منطقه‌ای و معضلات داخلی، دچار مشکلات عدیده‌ای شده و چابکی گذشته در اعمال فشار و تحریم را از دست داده است.

درهرصورت، نظم جهانی مورد نظر آمریکا با تدابیر تقابلی و حتی تهاجمی ایران، برهم‌خورده و شدت آشفتگی معادلات واشنگتن به حدی است که با اذعان و اعتراف به شکست در برابر ابرقدرت منطقه، نمی‌توان مانع از سقوط سیاست‌های کاخ سفید در خاورمیانه شد.

انتهای پیام/

خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *