سرآسیایی: من جوابگوی مدیریت و گذشته تیم نیستم/ در حافظیه مجبوریم مستقیم بازی کنیم
خبرگزاری میزان - مجتبی سرآسیایی در نشست خبری پس از دیدار فجرسپاسی شیراز مقابل ذوب آهن اصفهان در هفته بیست و هشتم مسابقات لیگ برتر، اظهاراتی داشت که گزیده آن را در زیر میخوانید.
*تمام کارهای که باید برای جمع کردن تیم و آماده سازی بازیکنان برای بازی مهم مقابل ذوب آهن میکردیم را انجام دادیم. در این شرایط مهمترین بازی فصل برای ما بود، اما متاسفانه حریف در اولین موقعیت با یک کرنر ساده به گل رسید. قبل از آن موقیعت زیادی داشتیم و موقیعت سازی نیمه اول خیلی خوب بود. این تیم شرایط خاصی دارد و استرس زیادی را تحمل میکند و این انکار ناپذیر است.
*سعی کردیم به بازی برگردیم و شرایط را کنترل کنیم. با توجه به ضعف بدنی چند بازیکن ترکیب را تغییر دادیم اما نتوانستیم از موقعیتها استفاده کنیم. متاسفانه بازنده بازی شدیم و کار خودمان را سخت و سختتر کردیم. متاسفانه با حضور هوادارن این اتفاق رخ داد و ما به آنها حق میدهیم ناراحت باشند. گردن ما از مو باریک تر است. عهده دار این مسئولیت من هستم. باید بگویم مجبوریم که شرایط را مدیریت کنیم تا راه را ادامه دهیم. در دو بازی آینده باید کاری کنیم که باید در بیست بازی گذشته انجام میدادیم.
*در طول هفته تمام پارامترهایی که باید رعایت میکردیم و کارهایی که باید انجام میدادیم را انجام دادیم. آن هم برای جمع کردن تیممان و آمادهسازی برای بازی مقابل ذوب آهن که بازی بسیار بسیار مهمی بود که باید بگویم در این شرایط بهترین بازی فصل ما بود. با این حال متأسفانه در اولین موقعیتی که تیم حریف، شاید بگویم از نیمه رد شد، با یک کرنر ساده متأسفانه گل دریافت کردیم.
*قبل از این، ما موقعیتهای زیادی داشتیم و موقعیتسازی به شکل فوتبال مخصوصا در نیمه اول بسیار خوب بود، اما سکتهای که بالاخره این تیم در شرایط خاصی که دارد و استرس زیادی را که تحمل میکند، این اجتنابناپذیر و انکارناپذیر است، اما سعی کردیم برگردیم به بازی و شرایط را کنترل کنیم، اما با توجه به ضعف بدنی که چند نفر از بازیکنان داشتند، ما تغییر سیستم دادیم و چند نفر از آنها را تعویض کردیم و سیستم بازی را تغییر دادیم و شرایط را سعی کردیم تغییر دهیم ولی متأسفانه نتوانستیم از موقیعتهایمان استفاده کنیم.
*علی رغم آنکه موقعیتهای خیلی خوبی داشتیم متأسفانه بازنده بازی شدیم و کار خودمان را بسیار بسیار سختتر کردیم و شرایطمان را بسیار حادتر کردیم. بالاخره با حضور هوادارانمان این اتفاق رخ داد و ما به آنها حق میدهیم که ناراحت باشند و ناراحتی خود را ابراز کنند. گردن ما از مو باریکتر است. بالاخره باید این شرایط را عوض میکردیم، اما این اتفاق رخ نداد و همه این مسائل در هر صورت عهدهدار این مسأله من هستم، باید بگویم که مجبوریم که شرایط را مدیریت کنیم تا بالاخره بتوانیم راه را ادامه دهیم. در بازی آینده کارهایی را انجام دهیم که نتوانستیم در 20 هفته گذشته انجام دهیم.
*در رابطه با مسائلی که مربوط به مدیریت است؛ من جوابگوی مدیریت تیم و گذشته تیم نیستم و عزیزان هستند و قطعا جواب هم خواهند داد اما در بحث فنی آن کاری که من باید بکنم این است که تیمم را در بهترین شرایط برای بازیها آماده کنم. سعی کردم به بهترین نحو این قضیه را انجام دهم. چون صحبت ما یک مقدار دو نفره شده، بهتر است در رابطه با این موضوع صحبت کنیم من ابایی ندارم و شما حق دارید در این رابطه بازخواست کنید و کار شما این است. به هیچ وجه بنده خردهای نمیگیرم و این حق را دارید و من هم باید اینجا جوابگو باشم، اما به شما بگویم شاید من در این رابطه صحبتی نکردم، اما خوب است که مسأله چون یک مقدار شخصی شده به سمت من آمده، باید شخصی هم جواب بدهم. چون شاید از اول باید این مسائل را مطرح میکردم و خیلیها شاید این مسائل را نمیدانند.
*در حال حاضر در یکی از بهترین تیمها از لحاظ شخصیتی و از لحاظ سبقه هستم و برای همین افتخار میکنم. من در بهترین تیم ایران از لحاظ ساختاری، تیم گل گهر و کنار بزرگترین مربی ایران امیر قلعهنویی کار میکردم و طبق تحلیل هایی که خودم داشتم وقتی به من گفتند این کار را قبول کنم، بنده تقریبا بالای 12 روز بعد از این ماجرا سعی کردم فاصله بگیرم، چون میدانستم شرایط را واقعا دوست نداشتم در این شرایط بیایم چون چیزهایی میدیدم که دست من نبود، به عنوان یک مربی که وارد شوم.
*در بحث ساختار تیمی و شکل کار تیم، تیم مریض شده بود و تقریبا بیش از 20 هفته برد نداشت. بالاخره فشار به اندازهای زیاد شد تا بالاخره باشگاه گل گهر دچار یک تناقضگویی شد و یکسری مسائل عنوان شد که من مجبور شدم این کار را علیرغم میل باطنی قبول کنم. فکر نکنید من با اینکه افتخار میکنم، الان سرمربی این تیم هستم و برای مردم خوب شیراز کار میکنم، خیلی هم از سرم زیاد است. از این فضاها بیرون بیایید. این کار واقعا فشرده است و اینقدر فشاری که به من آوردند تا این تیم را قبول کنم که نتوانستم بیشتر از این کاری کنم. من هم باشگاه را مجاب کردم و هم آقای قلعهنویی را مجاب کردم. من در کار انجامشده بزرگی قرار گرفتم.
*ارکانی که بالاخره در این مسأله میتواند فشار بیاورند معلوم است، چه کسی میتواند این کار را انجام دهد. اما میخواهم در مورد این مسأله صحبت کنم تا بگویم من درنهایت این کار را قبول کردم و هیچ ابایی هم از این ندارم که بگویم آمدهام اینجا، سعی کردم بهترین کیفیت خودم و شرایط بازیکنان را متحول کنم. این چیزی که از عهده من برمیآید. من راه رسیدن به دروازه حریف را میتوانم به بازیکنانم نشان دهم، اما دیگر نمیتوانم پای بازیکنانم را بگیرم و در 6 قدم وارد گل کنم.
*نیمه اول 5 تا 6 موقعیت خوب داشتیم اما حریف ما با نصف توپ صاحب گل شد. به قول قدیمیها زیر ابروی توپ را برمیداریم که میخواهیم خوشگل گل بزنیم. اما استرس و فشاری که روی دوش بازیکنان ما است، دوست دارد توپ را کنترل کند و صد درصد گل بزند. در صورتی که آن چیزهایی که من به شما میگویم شاید به دید شما موقعیت نیست. اما تیمهایی که با ما بازی کردند و ما را بردند از یک پنجم و یک دهم این تیم به ما موقعیت ساختند و گل زدند و این مشکل تیم ما است که بازیکن ما پایش گیر میکند، آن لحظهای که میخواهد در 6 قدم توپ به چارچوب بزند، شوک میزند و میخواهد این کار را بهتر انجام دهد و بغل پا میزند و بغل پای فنی دقیق بزند و بسپارد به بازیکن بغلی اما به خاطر استرس دقیق به چارچوب نمیزند.
*برای شما در فیلم بازی نشان میدهم که چند موقعیت صد درصد را می توانستیم درست کنیم اما با کنترل اشتباه بازیکنانمان و شرایطی که ایجاد کردیم اصلا خلق موقعیت نشد. یعنی الان شما اگر برگردید فکر میکنم خلق موقعیت نیست. توپی که محمد کاظمی کنترل کرد در نیمه اول و توپی که فرزاد کنترل کرد و نزد، توپی که رضا آقابابایی نزد و شرایط ما اصلا این نیست که ما بیاییم در رابطه با این صحبت کنیم که آقا ما در نیمه دوم یک خلق موقعیت داشتیم یا دو خلق موقعیت داشتیم، اما متأسفانه به خاطر آن گیری که در شرایط روانی و استرس بار روانی که وجود دارد، این شرایط است که باید من بیایم جوابگو باشم و شرمنده مردم شیراز باشم و به همه آنها حق میدهم که بخواهند و ما را بازخواست کنند.
*بالاخره فجر سپاسی تیمشان است، عشقشان است و تیم آنها در حال سقوط است و این موضوع شوخیبردار نیست. شاید از روز اول میگفتند یک باخت حالا دو باخت شده و حالا دو باخت 5 باخت شده و این نبردنها ادامه داشت و حالا بیش از 20 هفته این تیم برد نداشته و دچار یک مریضی بزرگ شده است و هر چه ما سعی میکنیم شرایط را با بهترین بحثهای روانشناسی و با بهترین بحثهای فنی تحلیل کنیم تا این بچهها را بالا بیاوریم، هر چند که ما آنها را خوب به شکل بازی میآوریم، اما باید شسته و رفته بگویم که بعضی از آنها اندازه این فشارها نیستند. نمیتوانیم این موضوع را انکار کنیم که بعضیها قد این فشار لیگ برتر در این شرایط نیستند.
*متأسفانه بازیکنان خوب ما را هم بعضی از این بازیکنان در شرایط بازی پایین میکشند و هرچقدر ما این نفرات را بالا میآوریم و بالا نگه میداریم با اولین تلنگر میشکنند و این بدترین اتفاق ممکن است که یک تیمی بدون موقعیت و با یک کرنر به ما گل بزند و ما 6 تا 7 موقعیت در نیمه اول را نزنیم و هر دقیقه فشار روی ما بیشتر شود و درنهایت حال و روز ما این شود که میبینید.
*به فوتبال، فوتبالی نگاه میکنیم و واقعیتهایی را در این فوتبال دیدهایم که اصلا این موضوع در آن چیزهایی که ما میبینیم به حساب نمیآید. روزهایی را دیدهایم که یک تیم یک هزارم درصد شانس ماندن نداشته، اما در روز آخر در لیگ مانده است. ما باز هم با امید زندگی میکنیم و حتما رو به جلو کارمان را ادامه میدهیم، اما اگر واقعا احساس کنیم کس دیگر این کار را بهتر میتواند انجام دهد ما روی سرمان میگذاریم و کنار او هم میایستیم و به افتخارش دست هم میزنیم. همان روزی که ما آمدیم اگر به ما میگفتند یکی میتواند این کار را بهتر انجام دهد ما میایستادیم و برای آن فرد دست میزدیم.
*احساس میکنم مسیر کنفرانس از مسیر خود خارج شده است. من اینجا هستم برای اینکه جواب شما دوستان را بدهم. من همه صحبتهای شما را شنیدهام که دو سال صحبت من بوده، قسم جلاله میخورم که من آقای فلاح را از نزدیک و تلفنی سال گذشته یک بار او را در هتل المپیک دیدم که او حتی در همان بار اول من را نشناخت. وقتی من با او سلام و احوالپرسی کردم. به همراه همسرم بودم، او حتی وقتی با او سلام و علیک کردم، من را نشناخت. تلفنی بنده با آقای فلاح اولین باری که صحبت کردم برای مسائل اینجا بوده، یک بار هم صحبت کردم و به او اعلام کردم که من تحت قرارداد باشگاه گل گهر هستم.
*اولین بار همین زمانی بوده که با او صحبت کردم و این موضوع برای چند هفته پیش است که بنده بعد از یک تلفنی که با او داشتم بعد از آن تلفنم را بستم و جواب ندادم و گفتهام که من تحت قرارداد باشگاه گل گهر هستم. آقای قلعهنویی، آقای اسفندیارپور و همه عزیزانی که بودند شاهد هستند که این قضیه را میدانند. وقتی من ریگی در کفشم نیست اجازه دهید راحت صحبت کنم. من ابایی ندارم، هر چیزی که شما سؤال بپرسید من باید جواب بدهم. خیلی هم شفاف جواب میدهم. گفتند یک روزی آقای کلانتری خدا میداند در رابطه با این موضوع ما یک بار هم با هم صحبت نکردیم.
*میخواهم بگویم در این مسیری که به این اندازه روی من فشار هست، من اندازه سر سوزن دخیل نبودم. اما این فشاری که شاهد هستید از روزی که آمدهام را متحمل میشوم و یک فشاری هم از جاهای دیگر به من میآورند و فکر میکنند اینجا اتفاقاتی رخ داده است. این تمام مسائلی بود که من باید امروز میگفتم. این کل صورت مسألهای بوده که من باید از ابتدا توضیح میدادم. تمام.
*فکر میکنم در مورد مسأله فنی باید بیشتر به موضوع بپردازم. در بحث چیدمان دیرک 1 و دیرک 2 اولویت به دیرک نزدیکتر است. دو بازیکن برای قطع دیرک 1 و دیرک 2 در نظر میگیرم و مابقی بازیکنان را برای یارگیری میفرستند. بالاخره بضاعت ما این است، من نمیتوانم خیلی مسائل را باز کنم. ما در طی بازی 10 تا 15 توپ را از نقطه کرنر به سمت بازیکنان ارسال کردیم، اما حتی توپ با سر بازیکنان ما لمس هم نشده است. مگر میشود چنین اتفاقی رخ دهد، اما اولین توپی که در 18 قدم ما وارد میشود، برعکس این اتفاق برای ما رخ میدهد. اولین ضربه ایستگاهی بود و دومین ضربه کرنر بود. اولی را گلر ما راحت گرفت اما در دومین ضربه وارد دروازه شد.
*کمتر از دو ماه است که آمدهام، عرض کنم خدمت شما که بالاخره در این شرایطی که من اضافه شدم، خیرالموجودین همه این عزیزانی بودند که من با آنها کار می کنم. قطعا عزیزانی بودند که خود مجتبی سراسیایی هزار پله از آنها بهتر است اما در این فضایی ما کار میکردیم قطعا سعی کردیم با مشورتی که از اطرافیان گرفتیم بهترین نفراتی که چه در مجموعه بودند ما میخواستیم مصطفی صداقت را اضافه کنیم، ما یکی از بهترین فوتبالیستهای شیراز را کنارمان داریم. مهرزاد معدنچی، ما او را کنارمان داریم و این پوئن مثبت است. او خیلی به ما کمک کرده است.
*ما در هوا هم کاسب بودیم، کل ساختار این تیم برای بازی مستقیم نیست و خیلی جاها ما ایراد داریم و ما ابزار بازی مستقیم، ما بالاخره خودمانی خیلی از حرفها را می زنیم. ما در حافظیه مجبوریم مستقیم بازی کنیم با تیمی که دوم جدول است و اوستای این کار است و در توپ سوم توپها را میگیرد و روی زمین بازیکنانی را دارند و هم ابزاری را دارند و هم بازی را بلد هستند و ما متأسفانه در این ماجرا عقب بودیم و حقیقتا شاید من دوست داشتم این بازی در زمین بهتری برگزار میشد و این هم شرایط موجود ما است به هر حال داشتن هوادار برای ما خیلی مهم است که بیایند شور و نشاط را داشته باشند.
*من دست همه آنها را میبوسم و اینکه بالاخره نتوانستیم این کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم. شما نگاه کنید بازیکنان ما بعد از گل کیفیتشان واقعا پایین میآید. یعنی ما اینقدر این بازیکنان را بالا نگه میداریم اما متأسفانه در یک شکست کوچک و یک اتفاق کوچک تمام آنها فرو میریزند و این بزرگترین مشکل ما است.
انتهای پیام/