رمزگشایی از ۶ امضا پای بیانیه جی ۷! / سازش موج و ساحل محال است/ همگرایی در شرق، واگرایی در غرب
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «رمزگشایی از ۶ امضا پای بیانیه جی ۷!» منتشر شده و در آن چنین آمده است:جنگ تجاری آمریکا و اروپا در حالی در نشست اخیر گروه 7 بالا گرفت که بسیاری از کارشناسان و ناظران بینالمللی، تصمیمات و سیاستهای کاخ سفید در ایجاد محدودیت تجاری برای شرکای غربی واشنگتن را آخرین تیر ترکش کاخ سفید برای جبران انبوه مشکلات اقتصادی خود میدانند. درحالیکه همه سران گروه جی -7 با متن بیانیه مشترک پایانی موافق بودند، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا پس از اظهارنظر «جاستین ترودو»، نخستوزیر کانادا مبنی بر توهینآمیز بودن تعرفههای تجاری کاخ سفید و بعد از ترک زودهنگام اجلاس برای سفر به سنگاپور، طی چند توئیت، متحد کانادایی خود را هدف ناسزا قرار داد، وی را فردی ضعیف و متقلب خواند و بهاینترتیب، 6 امضا پای بیانیه گروه 7 زده شد! ترامپ معتقد است که کانادا تعرفههای گستردهای را بر بخش صنعت و کشاورزی آمریکا اعمال کرده و تعرفههای گمرکی اخیر بر واردات فولاد از کانادا و سایر کشورها در پاسخ به نابرابری تجاری بروکسل علیه واشنگتن وضعشده است.
بنابراین، دعوای تجاری کانادا – آمریکا که این روزها به تیتر یک رسانههای دنیا تبدیلشده، درواقع، مناقشه میان اروپا با آمریکاست و به نظر میرسد تا وقتیکه آمریکا درگیر بحرانهای اقتصادی است، تلاش خواهد کرد که از جیب متحدین اروپایی خود پلی برای عبور از بحرانها بسازد.آلمانیها گویا بیش از همه از مواضع اخیر ترامپ گزیده شدهاند زیرا «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان در این خصوص تأکید کرده است «کشورش و اروپا دیگر نباید با نسنجیدگی به آمریکا متکی باشند»به همین دلیل، اروپا کمتر از گذشته خود را موظف به پیروی از آمریکا در حوزههای مالی و سیاسی میداند و بر این عقیده است که یکجانبهگرایی و تکروی واشنگتن، تنها حوزه اقتصاد را نشانه نگرفته بلکه آمریکا وضع تعرفهها و تحریم اروپا در صورت همکاری با ایران را همچون سلاحی بهمنظور بازیابی هژمونی ازدسترفته خود بکار گرفته است.
به عبارت سادهتر، ترامپ برای ترمیم اوضاع اقتصادی خود، موقعیت رهبری آمریکا را در میان شرکای اروپاییاش به خطر انداخت و آن را متزلزل کرد. تاکنون سابقه نداشته چنین جنگی در حوزه تجارت بین آمریکا، همپیمانان و همسایگانش درگرفته باشد و مقامات کشورهای غربی هیچگاه با لحن تحقیرآمیز و تمسخرآمیز، سیاستهای آمریکا را اینچنین به باد انتقاد نگرفته بودند.کلیددار کاخ سفید نیز با رفتار غیر دیپلماتیک خود، بر این موضوع دامن زده و بیش از همه اتحادیه اروپا را از خود دلخور کرده چون انتظار نداشتند ترامپ از قطار منافع مشترک پیاده شده و روی ریلهای آن، دینامیت تعرفهها را جاسازی کند. درنتیجه باید گفت که چشمانداز پایان این جنگ حداقل تا زمانی که راهبردهای اقتصادی دولت ترامپ در جریان است، قابلتصور نبوده و حتی تنشهای موجود میان آمریکا و تقریباً همه کشورها رو به گسترش خواهد بود.
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «جنگ الحدیده و پاسخ مردان زبرالحدید» منشتر شده و در آن آمده است:فشار شدید به «الحدیده» یک آزمون برای رژیمهای عربستان و امارات به حساب میآید و از آن طرف «مقاومت» در این استان و حفظ آن یک سرفصل مهم سیاسی برای مردم یمن محسوب میگردد. بر این اساس آمریکا، انگلیس، فرانسه و حتی نماینده دبیرکل سازمان ملل پای کار آمدند تا اقدامات وحشیانه ارتشهای عربستان و امارات به ثمر بنشیند و رژیم سعودی را از مخمصه رهایی ببخشد. در این بین انصارالله با دست زدن به عملیاتهایی در الحدیده در صدد برآمد، توطئه غربی- عربی علیه یمن را درهم بشکند.
روند تحولات میدانی در یمن میگوید، زمان به نفع سعودی نیست و تمرکز بیسابقه در الحدیده نشان میدهد در تنگنای زمان قرار دارد. کشته شدن نزدیک به 500 مزدور سعودی طی یک هفته در استان حدیده که در میانشان یک سرتیپ سعودی نیز قرار دارد، از تنگنای زمانی سعودیها حکایت میکند. اینک موضوع اساسی این است که سرنوشت عملیات مشترک سعودی، اماراتی، آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در الحدیده مشخص است و لذا میتوان گفت سعودیها قادر به تغییر صحنه نیستند اما سؤال این است که پس از این چه خواهد شد. گرچه پاسخ به این سؤال آسان نیست اما با تجربهای که از سعودیها و آمریکاییها اندوختهایم آنان پس از شکست فشار، منفعل میشوند و برای مدتی به اقدام جدیدی دست نمیزنند و وضع سابق را ادامه میدهند اما مسلم است که بعد از شکست عملیات سنگین مشترک غربی-عربی علیه الحدیده، فشار بر رژیم سعودی در داخل و خارج فزونی میگیرد. غربیها تا حدود دو ماه پیش اذعان داشتند که سعودی نمیتواند این جنگ را به نتیجه برساند با این حال یک بار دیگر به مشارکت در عملیات ضدیمنی متقاعد شدند. شکست عملیات یک ماه اخیر طبعا آنان را در جمعبندی پیشین راسختر میگرداند این در حالی است که هرگونه تلاش برای محدودسازی مردم یمن، وحدت حول محور انصارالله را فزونی میبخشد.
روزنامه وطن امروز هم در یادداشت امروز خود با عنوان «سازش موج و ساحل محال است» چنین نوشته است:دو روز قبل از وفات حمید سبزواری، بزرگد اشتی برای او د ر موزه هنرهای د ینی امام علی (ع) برگزار شد. د ر آن مراسم تقریبا همه کسانی که مراود های با او د اشتند، حضور پید ا کرد ه بود ند و هرکد ام به خلاصهترین شکل ممکن، جملات د قیقی د رباره سبزواری و تاثیرش بر شعر معاصر میگفتند که برخی از آنها را خوب به یاد د ارم. مصطفی رحماند وست گفت: «سبزواری د ر روزگاری که کمتر کسی میپذیرفت شعری مثل «خمینیای امام» را بسراید، د ست به این کار زد». اسماعیل امینی گفت: «برای هنرمند اقبال بزرگی است که گویند ه شاد یها و رنجهای ملتش باشد»؛ و حسین اسرافیلی به بخش مهمی از زند گی سبزواری اشاره کرد : «سبزواری کتاب تاریخ شفاهی یک ملت است». د ر این بین، حمید شاهنگیان، آهنگساز بسیاری از سرودهای حمید سبزواری، بر موضوعی که کمتر به آن توجه شد ه بود تاکید کرد. او به خلق واژههای مرتبط با مفاهیم انقلابی توسط سبزواری اشاره کرد و واژه «جانباز» را مثال زد : «جانباز» تا قبل از ترانهها و اشعار سبزواری مرسوم نبود و برای جانبازان د فاعمقد س و انقلاب از واژه معلول استفاد ه میشد.
خوشنشینان ساحل بدانند
موج این بحر را رامشی نیست
دل به امید رامش نبندند
بحر را ذوق آسایشی نیست
تا که دریاست دریا به جوش است
شورش و موج و گرداب دارد
هرگز از بحر جوشان مجویید
آن زبونی که مرداب دارد
...
خوشنشینان ساحل بدانند
تا که دریاست این شور و حال است
چشم سازش ز. دریا ندارند
سازش موج و ساحل محال است
اتفاقات این روزها، ما را دوباره به آن شعر پرمضمون بازمیگرداند: سازش موج و ساحل محال است!
آقای ترامپ باید از مشاوران اقتصادی خود شنیده باشد که همه جنگهای تجاری تاریخ اقتصاد جهان، نتیجه باخت- باخت داشته است. ظاهر فریبنده سیاستهای فشار به همسایه، که در کوتاه مدت، کاهش واردات را نتیجه میکند، بلافاصله با اقدامات تلافی جویانه شرکای تجاری، به کاهش حجم تجارت و نتیجتاً تولید و درآمد همه کشورهای درگیر میانجامد. کسری مزمن تراز تجاری امریکا، همزاد سلطه مالی و دسترسی آن به بازار سرمایه جهانی است و با نالیدن از آن و اقدامات هیجانی، حل شدنی نیست. چین در همان حال که بیشترین مازاد تجاری با امریکا (۳۷۵ میلیارد دلار) را دارد، بالاترین حجم یعنی ۱۹ درصد بدهی عمومی امریکا به یک کشور خارجی (معادل ۱۱۹۰ میلیارد دلار) را در شکل اوراق قرضه خزانهداری امریکا را خریداری کرده است. اهداف کوتاه مدت و انتخاباتی آقای ترامپ در افزایش اشتغال، اگر با تشدید جنگ تجاری، بازارهای مالی را درگیر کند، بازنده نهایی آن، اقتصاد امریکا خواهد بود که از مزیت بالاتری در این بازار بهره جسته است.