شاعرانههایی از سالهای دفاع مقدس/بارانهای هفت تپه به چاپ دوم رسید
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، کتاب "بارانهای هفت تپه" به نویسندگی حسن و حسین شیردل توصیف سالهای حضور یک رزمنده دلاور در میدان وقایع پرفراز و نشیب دفاع است که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ و نشر رسیده است.
"بارانهای هفت تپه" با توصیفهای واقعی و ظریف از ایام پرتلاطم و شورانگیز دفاع مقدس، فضای مناسبی برای دریافت عشق و دلدادگی رزمندگان و جانبازان جنگ تحمیلی فراهم میکند.
حسن و حسین شیردل از خاطرات، شوخیها، خندهها و از فضا و حال و هوای رزمندگان و نیز نادر بذری در جنگ میگویند و از مناجاتها، وصیتنامه نوشتنها و دعاهایشان و همچنین از شهادت همرزمان و دو برادر عزیزش ناصر و جعفر نوشتهاند.
نادر بذری در این کتاب صحنههایی را به یاد میآورد و بازگو میکند که حقیقتا خواندن آنها دل هر خوانندهای را به درد میآورد. راوی بیهیچ پنهان کاری و ترسی از بی تجربگیهای اوایل حضورش در عملیات جنگی و در انجام کنشهایی مثل تیراندازی، خیز رفتن و ...میگوید و شرح میدهد که چگونه طی دو ماه و نیم اصول نظامی را که در واقع نظیر دوران آموزشی سربازان بود، به سرعت یاد گرفت و تجربیات موثر بچههای جبهه و جنگ را به کار بست.
این رزمنده دفاع مقدس در توصیف فراق و شهید شدن برادرانش چنان شاعرانه و تمثیل وار کلمات را کنار هم قرار میدهد که مخاطب احساس میکند در حال خواندن شعری والا است و به هیچ وجه حس نمیکند که این کلمات ملتهب صرفا بیان صادقانهای از مصائب یک رزمنده و شرح گوشهای از دردمندیهای بیپایان روح تابناک اوست.
در بخشی از این کتاب آمده است: عملیات تمام شد و تا آمدیم عقب هیچ کدام از بچهها دل و دماغ درست و حسابی نداشتند.خاکی و داغان. بچهها مثل پرهای پرنده از تن گردان جدا شده بودند. چادرهای ما خلوت شده بودند. از هر چادر حداقل دو، سه نفر شهید شده بودند.گاهی هم میشد چادری را پیدا کرد که اصلا کسی در آن نباشد. بچهها را آن جلو جا گذاشته بودیم. بالاخره جعفر و ناصر را دیدم. سه تا برادر کنار هم ایستاده بودیم. نگاهی به ناصر کردم. حتی لبخندی به لبم نیامد.