پرداختن به الگوهای غربی در نمایشهای ایرانی/مهجور ماندن نمایشنامه نویسان داخلی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، تئاتر ایران این روزها با مشکلات فراوان و عدیده ای روبرو شده که می توان از جمله آنها به حضور بازیگران چهره تنها به واسطه تامین گیشه اشاره کرد.
ورود تهیه کنندگان غیر تئاتری، مشکلات اخلاقی و کمدی های سطحی، شیوع و رواج استفاده از الفاظ رکیک و کاهش سطح سلیقه مخاطب از دیگر مشکلات روز تئاتر است که در سایه عدم مدیریت صحیح مراجع تئاتری به وجود آمده است.
اما یکی دیگر از مشکلاتی که می توان از منظری دیگر در مورد آن صحبت نمود و آن را بررسی کرد بدون شک مسئله و مشکل نمایشنامه در تئاتر ایران است. این مشکل را باید از دو جنبه مورد نظر قرار داد. آیا تئاتر ایران نمایشنامه نویس ندارد و شاید بتوان گفت برخی نمایشنامه نویسان ایرانی کارشان را بلد نیستند.
در حال حاضر تالار مولوی در سالن کوچک خود شاهد اجرای "مده آ" نوشته "هاینر مولر" است. پردیس تئاتر شهرزاد میزبان "بلافیگارو" نوشته یاسمینا رضا است.تالار ایرانشهر شاهد حضور "آنتی گون" نوشته سوفوکل بوده و سالن اصلی تئاتر شهر میزبان "مالی سوئینی" به قلم برایان فریل است.
این نمونه کوچکی از حکم فرمایی ادبیات غربی در عرصه تئاتر ایران است. از سوی دیگر با رجوع به کتابفروشی ها و انتشارات می بینیم 80 درصد نمایشنامه های این مراکز ترجمه آثار خارجی هستند و هیچ حمایتی از نمایشنامه نویسان جوان ایرانی نمی شود.
عرصه نمایشنامه نویسی داخلی نیز تنها به چندین اسم خلاصه می شود. اسامی که به پنج نفر می رسد و همه آثارشان را چندین بار به چاپ می رسانند و انتشارات نیز بدون ریسک یا به چاپ آثار ترجمه و یا چاپ چند نویسنده معدود می پردازند.
مشکل نمایشنامه نویسی در تئاتر ایران که مورد گلایه بسیاری بازیگران است مشکلی بزرگ و ریشهای است. نمایشنامه نویسی در تئاتر ایران انسجام خاصی ندارد و هرکس به قدرت خود به راهی می رود. هیچ گونه حمایتی از نسل جوان نمایشنامه نویس نشده و همه اجراها ترجیحاً به آثار خارجی اختصاص دارد.
حال در این بین اگر نمایشنامه ای ایرانی هم نوشته شود اکثراً در تماشاخانه های مهجور و کوچک اجرا می شود که نسبتاً هیچ گونه بازخوردی را به همراه ندارد. از سویی مدیران نشر نیز که طبیعتاً باید برای کشف استعدادهای تئاتری به دیدن این آثار بروند کلاً این مقوله را کنار گذاشته اند.
با وجود که الگوهای فراوان، اساطیر، داستانها، شاعران و دیوان های فاخر، اتفاقات تاریخی فراوان و متنوع در تاریخ، مشخص نیست چرا نمایشنامه های ایرانی تا این حد مهجور مانده اند و اندک نمایشنامه نویسان هم به جای پرداختن به این تاریخ دراماتیک به بازنویسی و اقتباس از آثار خارجی می پردازند.
هنر تئاتر از سوی تمامی منتقدین و هنرمندان در ابتدا به امر بر پایه نمایشنامه استوار می شود. حال که عرصه نمایشنامه نویسی در ایران تا این حد مطرود است باید دید خود تئاتر تا کجا می تواند به کار خود ادامه دهد.