صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

بددهنی و الفاظ رکیک معضل جدی این روزهای تئاتر/فراموش شدن تفکر به عنوان رسالت اولیه تئاتر

۰۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۳:۴۰:۰۱
کد خبر: ۴۲۲۶۲۹
با گذر زمان و همچنین تسامح مرکز هنرهای نمایشی در نظارت بر آثار استفاده الفاظ رکیک و بددهنی شخصیت ها به امری عادی تبدیل شد. به نحوی که در برخی از نمایشنامه ها این کلمات و جملات خارج متن به اثر اضافه شد تا بلکه مخاطب کمی خندیده و کیفیت پایین اثر را فراموش کند.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، همواره در گذر زمان و آنچه تاریخ به ثبت رسانده هنر تئاتر مکان و محلی برای تامل، تفکر و جستجوی حقیقت و اندیشه بوده است. ماوایی که هنرمندان مختلف در گذر زمان به واسطه هم نبض بودن با تماشاگران بیشترین تاثیر بر مخاطب را داشته اند.

تئاتر ایران نیز پس از انقلاب اسلامی رشد قابل توجهی داشت و طی سالیان سال آثار متفاوت و تاثیرگذاری را روی صحنه برد. تئاتر که پس از ظهور و بروز بخش خصوصی در اماکن محدودی رو صحنه می رفت همیشه مورد حمایت قشر فرهنگی بود زیرا دغدغه آموزش و تشویق به اندیشه کردن را در خود حمل می کرد.

اما تئاتر ایران در پنج سال اخیر تفاوت های بسیار زیادی را داشته است. شاید مهمترین دلیل این تفاوت را باید در رشد روز افزون تماشاخانه های خصوصی و افزایش تعداد اجراها در سالن ها مختلف دانست.

همزمان با رشد تئاتر خصوصی و ورود سرمایه گذاران غیر تئاتری در این عرصه، مرکز هنرهای نمایشی به جای اینکه چتر حمایتی خود را برای حفاظت از رسالت تئاتر گسترده‌تر کند همان حمایت های کوچک را نیز از بدنه تئاتر دریغ کرد و به نوعی تئاتر را به حال خودش رها کرد.

همین بی برنامگی و عدم نظارت صحیح بر آثار دلیلی شد تا با گذر زمان کیفیت آثار تئاتری دچار تغییرات زیادی شود. حضور تهیه کنندگان تئاتر را از کالایی فرهنگی به کالایی تجاری تبدیل کرد و به کل مفهوم و هویت تئاتر از بین رفت. البته در این میان بودند افرادی که همچنان روبروی این موج ایستادگی کردند اما در برابر این قاعده این معدود تلاشها استثناء بودند.

***حرف رکیک می‌زنند تا مخاطب تئاتری جذب کنند

کریم اکبری مبارکه نویسنده، بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر ایران در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگی ، درخصوص وضعیت فعلی هنر نمایش و برخی آثار روی صحنه تئاتر کشور گفت: حضور در تئاتر امروز برای من بسیار سخت شده زیرا اینگونه نمایش را نمی‌فهمم. با مشاهده بسیاری از آثار نمایشی به واقع آزار می‌بینم و همه چیز برای من رنگ می‌بازد.

بازیگر نقش ابن ملجم در سریال "امام علی (ع)" در همین راستا افزود: در بسیاری از آثار نمایشی حرف های زشت و رکیک می زنند و شوخی های مبتذل می کنند تا تماشاگر جذب شود. این تولید کنندگان نمایش وظیفه هنرمند را به کلی فراموش کرده‌اند و برای فروختن به هر کاری دست می زنند. همه فراموش کرده‌اند که این هدف هنر نبوده و نیست و من به همین دلیل دیگر در این فضا نمی توانم کاری انجام دهم.

در این بین آثار نمایشی به شدت نزول کیفیت را شاهد بودند و همه چیز به فروش و گیشه ختم شد. تئاتر فاخر جای خود را کمدی های مبتذل داد و تئاتر که در ابتدا به امر به نمایشنامه و ادبیات وابسته بود جوهره خود را از دست داد.

نمایشنامه در چنین آثاری کمرنگ شد و همه چیز به عنصری به نام بداهه های کمدی و همچنین استفاده از ابزار طنز کلامی برای خنداندن مخاطب رواج پیدا کرد.

با گذر زمان و همچنین تسامح مرکز هنرهای نمایشی در نظارت بر آثار استفاده الفاظ رکیک و بددهنی شخصیت ها به امری عادی تبدیل شد. به نحوی که در برخی از نمایشنامه ها این کلمات و جملات خارج متن به اثر اضافه شد تا بلکه مخاطب کمی خندیده و کیفیت پایین اثر را فراموش کند.

***قرار تئاتر این نیست که به هر قیمتی بفروشد

اکبر زنجانپور بازیگر نقش فضل‌ابن‌سهل در سریال "ولایت عشق" نیز در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگی ، درباره اتفاقات حاضر در آثار این روزهای هنر نمایش گفت: فروختن و فروش اصلاً وظیفه تئاتر نیست.قرار تئاتر این نیست که به هر قیمتی بفروشد. تماشاگر تئاتر حق دارد حتی در حین اجرا به تئاتر اعتراض کند اما این تبلیغات و هیاهو‌ها قدرت نقد و انتقاد را از مخاطب تئاتر گرفته است. این مساله بفروش بودن تئاتر را نابود کرده است. وظیفه تئاتر روشن‌گری و انسان سازی است نه فروش آن هم به قیمت از دست دادن همه چیز.

حال مساله قابل اهمیت و مهم در این وانفسای تئاتر روز ایران، مساله پرداختن به اندیشه است. نمایشنامه به عنوان عنصر اصلی تئاتر این روزها رنگ باخته و اکثریت آثار باز تولید نمایشنامه های خارجی هستند. حال می بینیم که در برخی آثار که متن خارجی دارند هم کارگردان گاهاً متن را کنار گذاشته و برای خوش آمد مخاطب شوخی ایرانی تزریق کار می کند.

باید دید تا چه زمانی مخاطب تئاتر باید به برخی شوخی های مبتذل بخندد و تا کی کارگردانان به بهانه پول بیشتر هر لفظی را در دهان بازیگرانشان می گذارند. تئاتری که امروز روی صحنه تماشاخانه های ایران است به طور مسلم با رسالت اصلی تئاتر یعنی تفکر فاصله زیادی دارد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *