دیپلمات: عربستان به دنبال تفرقه انداختن میان "طالبان" است
به گزارش گروه بینالملل ، دیپلمات در گزارشی نوشت: 27 آوریل 2018، «عبدالله المعلمی» نماینده دائم عربستان سعودی در سازمان ملل، در بیانیهای، بر نقش کشور خود به عنوان یک میانجی بالقوه در سطح مناقشات جهانی تأکید کرد.
در ادامه این گزارش آمده است: «المعلمی» برای اثبات این ادعای خود، به مسئله افغانستان اشاره و با بیان اینکه افغانستان از جمله کشورهای مهمی است که عربستان میتواند در آنجا نقش واسطهگری داشته باشد، از سازمان ملل خواست تا برای تحقق صلح در این کشور جنگ زده، همکاری موثرتری با سازمانهای مربوطهی عربستان در حوزه حل مناقشات، داشته باشد.
گرچه عربستان در جریان مذاکرات دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ افغانستان همچنان در حاشیه باقی مانده است اما «المعلمی» در بیانیه خود، بر تمایل عربستان برای کشاندن طالبان به میز مذاکره تأکید کرد.
در ماههای اخیر، عربستان از طریق وارد کردن فشار دیپلماتیک به حامیان بینالمللی طالبان، به برنامه آمریکا برای به انزوا کشیدن طالبان کمک کرده است؛ این کشور همچنین همکاریهایی با واشنگتن داشته است تا بتواند نیروهای میانهرو طالبان را به جدا شدن از این سازمان شبهنظامی ترغیب کند.
عربستان با اتخاذ یک استراتژی سرسختانه ضد طالبان، امیدوار است بتواند طالبان را مجبور به کنار گذاشتن اهداف نظامی بلندپروازانهاش کرده و این سازمان را وادار به پذیرش یک صلح سیاسی با دولت «اشرف غنی» رئیسجمهور افغانستان کند.
استراتژی فشار دیپلماتیک عربستان به حامیان طالبان
از زمان به تخت نشستن «محمد بن سلمان» در عربستان در ژوئن سال 2017، پادشاهی عربستان روز به روز بر حجم انتقادات خود از کشورهایی که همچنان در حال ارائه کمکهای مالی و نظامی و همچنین مشروعیت بخشی دیپلماتیک به طالبان هستند افزوده است.
این تغییر سیاست میتواند نشان دهنده تمایل ریاض برای همسویی بیشتر با سیاستهای آمریکا در جهت جدا کردن طالبان از حامیان بینالمللی آن باشد.
استفاده عربستان از فشار دیپلماتیک برای به انزوا کشیدن طالبان، تا حد زیادی مربوط به رقبای منطقهای این کشور، یعنی ایران و قطر و همچنین متحد دیرینه آن، پاکستان میباشد. آگوست 2017، «مشاری الحربی» کاردار سفارت عربستان در کابل، ایران را متهم به حمایت نظامی از طالبان کرد.
این اظهارات «الحربی» واکنش تند ایران را در پی داشت و «پرس تی وی» رسانه دولتی ایران، ترور 8 دیپلمات ایرانی توسط طالبان را دلیلی برای اثبات این مدعا دانست که ایران هرگز با این گروه شبه نظامی وارد اتحاد نمیشود.
به رغم انکار مکرر این موضوع از سوی ایران، عربستان سعودی همچنان ایران را برای همسویی با طالبان تحت فشار قرار داده است. رسانههای سعودی به شکل گستردهای به بازتاب ادعاهای «جان بس» سفیر آمریکا در کابل در 27 مارس مبنی بر کمکهای نظامی قابل توجه ایران به طالبان پرداختند.
پادشاهی عربستان همچنین با نشان دادن این که کمکهای ایران به طالبان ضربه مهلکی به پروژه گازی «تاپی» (ترکمنستان ـ افغانستان ـ پاکستان ـ هند) وارد میکند توانسته است کشورهای منطقه را با خود همراه کند و متحدان سنتی ایران در آسیای مرکزی و جنوبی را ترغیب کند تا ایران را تحت فشار قرار دهند.
عربستان به شکل مشابهی قطر را نیز تحت فشار قرار داده و تعطیلی دفتر طالبان در «دوحه» را پیش شرط لازم برای عادی سازی رابطه قطر با دیگر کشورهای «شورای همکاری خلیج فارس» دانسته است. این رویکرد، حمایت آمریکا را نیز در پی داشت به نحوی که دولت «ترامپ» سپتامبر 2017 در تلاشی ناموفق از قطر خواست تا دفتر طالبان را در قطر ببندد.
گرچه ادعاهای «ترامپ» در آوریل 2018 مبنی بر اینکه قطر «متحدی در زمینه مبارزه با تروریسم است»، باعث تضعیف تلاشهای عربستان برای فشار آوردن به «دوحه» به خاطر ارتباط با طالبان میشود اما سیاستمداران سعودی امیدوارند که ناامیدی «جان بولتون» مشاور جدید امنیت ملی آمریکا از ارتباط با «اخوان المسلمین» قطر، موجب خواهد شد تا واشنگتن بار دیگر فشارهای دیپلماتیک خود را بر قطر از سر گرفته و به «محمد بن سلمان» کمک کند تا قطر را برای قطع ارتباط با طالبان تحت فشار قرار دهد.
گرچه اتحاد عربستان با پاکستان مانع از این شده است که سعودیها، اسلامآباد را به اندازه ایران یا قطر تحت انتقاد قرار دهند اما ریاض فشارهای خود بر پاکستان را به خاطر ارتباط این کشور با طالبان افزایش داده است.
به رغم اینکه عربستان در ابتدا، همسو با چین و ترکیه، مانع از به ثمر نشستن تلاشهای آمریکا برای قرار گرفتن نام پاکستان در فهرست کشورهای حامی تروریست شد اما ریاض در نهایت اعلام کرد که اسلامآباد باید تلاش بیشتری برای مقابله با طالبان و دیگر گروههای تروریستی مستقر در افغانستان انجام دهد.
پاکستان هم تلاش کرد با اعزام 1000 سرباز به برنامه «آموزش و مشاوره» که با هدف حفاظت از اعضای خاندان سلطنتی سعودی انجام میشد، بار دیگر حسن نیت خود را به عربستان نشان دهد. اما به رغم همه اینها، همسویی تدریجی ریاض با واشنگتن درباره لزوم تحت فشار قرار دادن پاکستان به خاطر ارتباط با طالبان، نشان میدهد که ریاض متعهد شده است تا طالبان را از طریق یک استراتژی منزوی سازی هماهنگ و بین المللی شکست دهد.
تلاشهای دیپلماتیک عربستان برای تقسیم طالبان
عربستان علاوه بر فشار آوردن به حامیان اصلی بینالمللی طالبان، به آمریکا کمک کرده است تا طالبان به 2 گروه «طالبان میانهرو» (عناصری که به دنبال یک راه حل سیاسی برای بحران امنیتی افغانستان هستند) و «طالبان افراطی» (عناصری که میخواهند به هر قیمتی دولت «غنی» را از راه نظامی سرنگون کنند) تقسیم شود.
«محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان برای نشان دادن تعهد خود برای ایجاد شکاف بین ردههای مختلف طالبان، مذاکراتی با «جیمز ماتیس» وزیر دفاع آمریکا انجام داد که موضوع آن ایجاد «پایگاههای امن» در افغانستان برای عناصری از طالبان بود که خواهان ورود به مذاکرات صلح با کابل بودند.
حمایت عربستان از پیشنهاد پناهگاههای امن، در واقع تلاشی از سوی ریاض برای مطرح شدن به عنوان یک بازیگر سازنده در صحنه نبرد افغانستان است چون بسیاری از مقامات افغان، عربستان را به خاطر روابط نزدیکش با طالبان در طول دهه 1990 مورد انتقاد قرار دادهاند.
در شرایطی که دولت افغانستان پیشنویس طرحی را به مقامات آمریکایی ارائه کرده که در آن نحوه تعامل با طالبان میانهرو مشخص شده است لذا احتمال دارد که کابل برای ایجاد شکاف در خطوط ایدئولوژیک طالبان از طرح مشترک آمریکا ـ سعودی حمایت کند.
عربستان سعودی برای اینکه بتواند تعداد بیشتری از نیروهای طالبان را ترغیب به پذیرش یک راهکار سیاسی کند، خود را به عنوان کانال ارتباطی بین علما و روحانیون دینی معرفی کرده است؛ علمایی که معتقدند ادامه روند جنگ در افغانستان توسط طالبان، ناقض اصول اسلامی است.
28 آوریل، «شورای عالی صلح افغانستان» اعلام کرد که ماه جولای (تیر) با برگزاری همایشی در «جده»، میزبان علمای اسلامی خواهد بود که معتقدند جنگ قدرت طالبان در افغانستان، طبق قانون اسلام، نامشروع است.
این در حالی است که این بحث حقوقی، که به شدت مورد حمایت «سازمان همکاری اسلامی» قرار گرفت، تفاوت فاحشی با اظهارات قبلی علمای پاکستانی دارد که میگفتند جنگ در افغانستان یک اقدام جهادی مشروع و صحیح است.
تلاش عربستان برای نامشروع جلوه دادن برنامه نظامی طالبان، مورد استقبال سیاستمداران برجسته افغان (مثل «عبدالستار خواصی») که مخالف حضور ناتو در افغانستان بودند نیز قرار گرفت. این نشان میدهد که استراتژی ریاض توانسته است باعث کاهش میزان حمایت مردم و نخبگان از برنامههای نظامی طالبان در مناطق تحت کنترل آن شود.
البته سیاستگذاران غربی و افغانستانی، قدرت تعهد عربستان برای مقابله با طالبان را مورد سئوال قرار دادهاند چون ریاض قبل از جنگ سال 2001، طالبان را به عنوان دولت مشروع افغانستان به رسمیت شناخت و پس از مداخله نظامی ناتو نیز همچنان روابط غیررسمی نزدیک خود با طالبان را ادامه داد.
به نوشته ایران شرقی، ولی به رغم این تردیدها، حمایت عربستان از برنامههای آمریکا برای به انزوا کشیدن طالبان و غیرمشروع کردن آن در بین عناصر اسلامگرای افغان، همگی حکایت از آن دارد که ریاض در نهایت خود را با اجماع غربی برای مبارزه با این سازمان شبهنظامی همسو کرده است. اگر استراتژی دیپلماسی قهری عربستان به واقع موثر افتد، در آن صورت ریاض میتواند در مذاکرات صلح آینده افغانستان به یک بازیگر مهم بدل شود.
/