بهره گیری از مدیران روابط عمومی ناکارآمد لطمه جبران ناپذیری بر بدنه سازمانها وارد میکند
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، در دنیای امروزه اطلاع رسانی نقش بسیار مهمی در موفق جلوه دادن سازمان دارد لذا اطلاع رسانی مهمترین وظیفه یک روابط عمومی به شمار میرود بگونهای که گاهاً سازمانی که در نیل به اهداف از پیش تعیین شده موفقیت چندانی ندارد به واسطه داشتن یک روابط عمومی قوی و برنامه ریزی مناسب در اطلاع رسانی و استفاده از صحیح از ابزار، سازمان خود را موفق جلوه میدهد.
«محمد رحیمی فعال روابط عمومی» در یادداشتی که در اختیار قرار داده است در این زمینه می گوید: اگر چه سابقه و سبقه روابط عمومی در جهان به یک و نیم قرن پیش و در ایران به حدود یک قرن قبل باز میگردد، اما در کشور ما به جز تعدادی انگشت شمار، سایر روابط عمومیها هرگز نتوانسته اند حتی گامهای نخست در این عرصه را به درستی بردارند و همیشه از فرسنگهای لنگ زده اند.
در این میان روابط عمومی در ایران اسلامی در حالی که هزاران شبکه، خبرگزاری و نشریه در جهان از جمله در کشورهای همسایه آن شبانه، روز علیه جمهوری اسلامی ایران خبر پراکنی میکنند، حتی از اطلاع رسانی در حوزه مدیریت سازمان خود نیز عاجزند و برخی به عمد بی تفاوت هستند!. این ضعف وبی تفاوتی کشنده در اطلاع رسانی گاهی تنها مربوط به سازمانها و ارگانهای شهرها وبخشهای کوچک نیست بلکه در سطح وزارتخانه های کشور نیز احساس و مشاهده میشود و در حوزههای بانک، بیمه و سازمانهای دولتی و بخش خصوصی اوضاع رنج آور و دردناک است.
به رغم این که در کشور گرایش زیادی برای حرکـت به سمت " جامعه مدنی " و توانمندی و قابلیتهای روابط عمومی وجود دارد، تاکنون کمتر روابط عمومی توانسته است از این وضع برای تسریع روند جریان توسعه خود استفاده کند.
با پوزش از آندسته از مدیران و کارکنان فعال روابط عمومیها که تعداد آنها اندک نیز است، گروهی از مدیران و کارکنان روابط عمومی در کشور فقط این عبارت را حفظ کرده اند که " روابط عمومی به معنای پل ارتباطی میان سازمان و مردم یا افکار عمومی است، اما در عمل به عمق مفهوم این تعریف آشنا نبوده یا اعتقادی ندارند و به کسب و کار خود در طول ساعات اداری میپردازند.
روابط عمومی در سازمانها و بخش خصوصی، بانک و بیمههای کشور اگر به میوه و غذا و خیر مقدم و تملق گویی مدیریت باشد، هیچ نگرانی ندارد، چرا که او عزیز است و میتواند به امورات روزمره خود برسد، آما اگر درد جامعه را به مدیریت انعکاس داده، ضعفها را منعکس کرده و بر آنها پافشاری هم کند، شاید و به نظر نگارنده به یقین خیلی دوام نمیآورد.حال وقتی کسی خودش از الفبای اطلاع رسانی بی اطلاع است، چگونه باید با افکار عمومی ارتباط مناسب، صمیمی و معقول برقرار کرده، تهدیدها را به فرصت تبدیل و علیه رسانههای دشمنان ایستادگی کند.
با این شرایط اطلاع رسانی در کشور آنچیزی میشود که اکنون شاهد آن هستیم و رهبر انقلاب و مسوولان سه قوا به صورت مکرر باید در این حوزه تذکر بدهند.زوم ایجاد یک نهضت در این عرصه، توصیه موکد میشود، لازم است وزیران و مدیران عالی کشور برای یکبار هم که شده در این زمینه نهضتی به پا کنند و در بخش روابط عمومی از نیروهای باسابقه، کار آمد، مدیر و آشنا به حوزه روابط عمومی استفاده کنند تا برای دیگرمسوولان در مرکز کشور و استانها و شهرستانها الگو شود و در امتداد جنگ رسانهای و نبرد سایبری بیش از این از دشمن عقب نمانیم.
بدون تعارف در موضوع اختلاس بانکهای کشور اگر اولین اطلاع رسانیهای مناسب و به موقع از خود بانکها و سپس از دستگاههای مربوط انجام میشد و تا پایان کار این حرکت به آرامی ادامه داشت، آیا چنین جو سنگینی ایجاد میشد.به راستی در این حوزه چه میزان اطلاع رسانی شد.
روابط عمومی تا چه میزان به مدیران خود مشاوره دادند و اوضاع را کنترل کردند و اساسا دست اندرکاران روابط عمومیها که در حقیقت چشم امید سازمان محسوب میشوند، چه حد با این بخش از کار آشنایی داشته و دارند.
اطلاع رسانی، خبرنگاری، روزنامه نگاری، آگاهی بخشی به افکار عمومی یک حرفه و یک هنر است و باید مجموعههای روابط عمومی این تخصص و هنر را داشته باشند و فقط با کلمات و جملات بازی نکنند.
به عنوان فردی که بیش از یک دهه سال در عرصه رسانه فعالیت داشته، با جدیت تمام اعلام میکنم، باید در حوزه روابط عمومی کشور به دور از شعارزدگی، نهضتی ایجاد شود. اگر این کوتاهیها ادامه پیدا کند، همین آش است و همین کاسه؛ و باید اذعان داشت که بهره گیری از مدیران روابط عمومی ناکارآمد لطمه جبران ناپذیری بر بدنه سازمانها وارد میکند.
یکی دیگر از مسایلی که در خصوص نحوه عملکرد روابط عمومی ها، به چشم میخورد گزینشی عمل کردن آنهاست. روابط عمومی برخی از سازمانها و نهادها فقط با تعداد انگشت شمار و البته گلچین شدهای از رسانهها ارتباط میگیرند که این مساله، موضوع اطلاع رسانی را به طور کامل تحت الشعاع قرار میدهد.
متاسفانه برخی روابط عمومیها به دلیل ترسی که از انتقاد رسانهها دارند با برخی از رسانهها ارتباطی ندارند و به تعبیری مانع این ارتباط میشوند؛ این در حالی است که روابط عمومی قوی و تخصصی آن است که به خود اعتماد دارد، بنابراین با همه یکسان عمل کرده و نه تنها واهمهای از نقد و ایراد آنها ندارد بلکه از انتقاد مناسب استقبال میکند.ممکن است در یک مجموعه سازمانی، سیاست مدیر ارشد این باشد که به صورت بسته عمل کند.
این نگاه مدیر روابط عمومی را وادار میکند تا خود را با خواستههای مدیر سازمان منطبق کند که در نهایت باعث پس رفت روابط عمومی میشود.در اینجا بایدد در نظر داشت که خصوصیات ذاتی و تجربه از مهمترین ملاکهایی است که نبود آنها در برخی مدیران روابط عمومی موجب میشود کارکرد و خروجی مناسب نداشته باشند.
چالش دیگر روابط عمومی ها، وابستگی صرف روابط عمومی به مدیریت سازمان است. این وابستگی کامل گاه "خطر مدیریت مداری" را در روابط عمومی یک سازمان افزایش میدهد.مشکل دیگر ناآگاهی مدیران ارشد سازمانها از نقش و مؤثر روابط عمومی در اقناع و جلب مشارکت مردم است که این امر مستلزم آموزشهای لازم جهت تغییر نگرش مدیران ارشد است.
در نتیجه باید اذعان داشت که روابط عمومیها با عملکرد خوب و اثر گذار خود میتوانند بازیگر نقش خطیر و حساس ایجاد ارتباط فعال و اثر بخش بین کارگزاران حکومتی و مردم باشند و فاصلهها را کاهش دهند و زمینه ایجاد تفاهم و هم اندیشی بین مسئولان و مردم را فراهم سازند و تصمیم گیریها را به سمت منافع عمومی سوق دهند و نهایتا زمینه تحقق یک جامعه دموکراتیک فراهم شود.
این نقش روابط عمومی، یک نقش کلی در جامعه است که در اجرا وظیفه خطیر سیاست گذاری، برنامه ریزی و عملکردی و دست یابی به هدفها و ارزیابی میزان توفیق یا عدم توفیق آن را بدنبال دارد.
اگر مدیران سازمانی میخواهند هنر مردم داری را تحقق بخشند، لازمه آن به کارگیری مدیران روابط عمومی کاردان، متخصص، بااخلاق و هنرمند در برقراری ارتباط با مخاطبان است.
با این وجود باید معترف شد نقش روابطعمومیها در توسعه پایدار کشور جایگاه و اهمیتی مهم و ارزشمندی است. هر باری که در برنامههای توسعهای در موضوعات مختلف کشور مصوب میشود و مورد مداقه قرار میگیرد موضوع فرهنگی و پیوست فرهنگی و اجتماعی که یکی از زیرشاخههای آن بحث اقناع، ترویج، اطلاع رسانی و همراه کردن عموم افکار عمومی جامعه با برنامههای توسعهای نیز مورد اهمیت و توجه ویژه قرار میگیرد.
در این راستا باید اشاره شود که بیان موضوعات و اطلاع رسانی در این زمینه که همان نقش اصلی را که در سازمانها، روابط عمومی دارند بارها شاید در میان گزارشهایی که هیات محترم دولت به محضر مقام معظم رهبری تقدیم میشود مورد تذکر معظم له بوده که، حتما باید، از شیوههای بدیع، نو و روزآمد در اطلاع رسانی از اهداف، برنامهها و عملکرد و گزارشهای کاری استفاده بشود.
در همین راستا دولت و مسئولان نظام ضمن آنکه باید دغدغههای رهبری معظم انقلاب را درخصوص روابط عمومیهای دستگاه خود جدی تلقی نمایند، چارهای باقی نمیماند که با اندیشیدن و تدابیر لازم، تلاش مضاعف نمایند تا با لحاظ کردن تغییرات ضروری، روابط عمومیهای سنتی را به سوی روابط عمومیهای دیجیتال سوق داده و آماده سازند و این امر مهم محقق نخواهد شد مگر با ایفای نقش مدیران که فناوری جدید را درک کنند و آگاهی مناسب از آن داشته باشند.
امیدوارم که شاهد ارتقاء جایگاه روابط عمومی در کشوربه عنوان مهمترین بخش شناسایی، پیش بینی مسائل و شکل بخشیدن به رویدادها و آینده باشیم که پشرفتهای بعدی میسر خواهد شد؛ انشاالله.