صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

تمام زندگی‌ام را فروختم تا بعد از عمل قلب زنده بمانم/حسادت باعث شد مرا از بازیگری کنار بگذارند

۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۱:۳۰:۰۱
کد خبر: ۴۲۰۰۶۹
بازیگر سریال پس از باران گفت: آن زمانی که بیمار بودم هیچکدام از مسئولین فرهنگی و هنرمندان حتی یکبار با من تماس نداشتند و برای درمان تمام زندگی‌ام را فروختم تا زنده بمانم.

 امیر آتشانی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگی ، درخصوص آخرین وضعیت جسمانی خود پس از انجام عمل قلب باز گفت: خوشبختانه با دعای خیر مردم مشکل بسیار مرتفع شده است. اعتراف می‌کنم که اگر دعای مردم و انرژی آنها در کنارم نبود امروز تا به این حد شاد، خوشحال و سرحال نبودم.

وی درباره عدم حمایت مسئولین فرهنگی و اعتنا سایر هنرمندان تاکید کرد: متاسفانه در طی این مدت که درگیر عمل قلب و پس از آن بهبود بودم هیچکس سراغم را نگرفت و هیچگونه حمایتی از من نشد. مسئولین فرهنگی مرکز هنرهای نمایشی انگار از امیر آتشانی و سالم بودن او می ترسند و حسادت می‌کنند. من همواره به عنوان یک هنرمند جایگاه خودم را در میان مردم به دست آوردم و همین عاملی بوده تا مسئولین هنری همیشه به من رشک بورزند.


بازیگر سریال "پس از باران" درباره جایگاه فعلی‌اش در تئاتر افزود: یک نفر در مرکز هنرهای نمایشی بگوید جایگاه من در تئاتر چیست و کجاست؟.  نمی‌فهمم اعضای امروز شورای نظارت و ارزشیابی با چه ملاکی انتخاب شده اند؟.

وی در همین راستا ادامه داد: در آن زمانی که  بیمار بودم هیچکدام از مسئولین فرهنگی حتی یکبار با من تماس نداشتند و برای درمان تمام زندگی‌ام را فروختم تا زنده بمانم. نامه‌های بیشماری به مرکز هنرهای نمایشی دادم و گفتم که صدقه نمی خواهم، تنها  یک وام بدهید و قول می دهم که آن پس دهم؛ اما اگر شما جواب آن نامه را گرفته اید من هم از آن خبری دارم.
 
آتشانی با اشاره به کنار گذاشته شدنش از بازیگری خاطرنشان کرد: از سال 87 کار نکرده ام. نمی‌دانم چرا دوستان من را کنار گذاشته اند. سالهاست منتظر اجرا در سالن اصلی تئاترشهر هستم اما امروز می بینیم که یک کارگردان جوان اثری تکراری را نبش قبر کرده و با بازیگران چهره آن را به هر طریقی در سالن اصلی تئاترشهر روی صحنه برده است. آن زمانها جرات نمی کردیم به سمت تئاترشهر برویم اما حالا هرکسی صرفاً با داشتن پول و رابطه در سالن اصلی کار اجرا می کند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *