زمانی برای نگاه به بعد از ترامپ
حالا نوبت اروپاییهاست که مشخص کنند آیا میتوان توازن جدیدی از منافع را در میان هفت طرف باقی مانده در برجام یافت یا خیر. این وظیفهای دشوار است، اما وظیفهای است که هیچ طرف دیگری نمیتواند و نمیخواهد بر عهده بگیرد.
اولیور مایر، معاون اداره امنیت بینالملل در اندیشکده آلمانی روابط و امنیت بینالملل در تحلیلی که بولتن دانشمندان اتمی منتشر کرد، نوشت: دولت ترامپ به طور کامل هر امیدی را برای یافتن مصالحه جدید فراآتلانتیکی جهت تضمین حمایت بادوام از این توافق، نابود کرده است. ترامپ منافع اروپاییها در حفظ برجام را نادیده گرفته است. مقامات دولت آمریکا یکصدا تصریح کردهاند که آمریکا تمایل دارد از قدرت اقتصادی خود برای واداشتن اروپاییها به پیگیری روند منزویسازی ایران تبعیت کنند. این دولت ظاهرا علاقهای به بده بستان واقعی فراآتلانتیکی ندارد.
اقدام واشنگتن به رد قاطعانه دیپلماسی و مصالحه، اروپاییها را در وضعیت دشواری قرار میدهد. برای نخستین بار، آمریکا عامدانه یکی از تصمیمات الزامآور شورای امنیت را نقض میکند. از نظر اروپاییهایی که نظم بینالملل مبتنی بر منشور ملل متحد را بهترین مبنای رسیدگی به بحرانهای بینالمللی میانگارند، نمیتوان به سادگی با این وضع کنار آمد. متحد اصلی آنها که معمار اصلی نظم بینالملل لیبرال بود، اکنون آشکارا به دیگر قدرتهای بزرگی پیوسته که دنبال تضعیف این نظم هستند.
آمریکا با وضع دوباره و جامع تحریمهای فراسرزمینی از قدرت اقتصادی خود در برابر نزدیکترین شرکای خود سوءاستفاده میکند تا به اهداف کوچک و ملی برسد. به این خاطر که آمریکا هیچ رابطه تجاری با ایران ندارد، در حال تهدید شرکتهای اروپایی به اخراج از آمریکاست، مگر آنکه تجارت مشروع و قانونی خود با ایران را خاتمه دهند. اروپاییها همیشه چنین تحریمهای ثانویهای را به عنوان نقض قواعد حقوق تجارت بینالملل رد کردهاند.
پس اروپا اگر بخواهد توافق را حفظ نماید، باید چه کند؟ برلین، لندن، پاریس و بروکسل پشت سر هم در واکنش فوری به رد توافق هستهای از سوی واشنگتن بر «تداوم تعهد خود به برجام» تاکید کرده و خواستار آن شدهاند که «همه طرفها به اجرای کامل آن پایبند بمانند.».
اما بعید است که چنین درخواستهایی برای حفظ حیات این توافقنامه کافی باشد. حالا نوبت اروپاییهاست که مشخص کنند آیا میتوان توازن جدیدی از منافع را در میان هفت طرف باقی مانده در برجام یافت یا خیر. این وظیفهای دشوار است، اما وظیفهای است که هیچ طرف دیگری نمیتواند و نمیخواهد بر عهده بگیرد.
اروپاییها در کوتاهمدت باید تمرکز تلاشهای سیاسی خود را از تعامل با واشنگتن به دیگر طرفهای برجام تغییر دهند.
گفتگو میان فرانسه، آلمان، انگلیس و اتحادیه اروپا از یک سو، و ایران از سوی دیگر، نیازمند ایجاد تدابیری است که دو طرف میتوانند و باید ارائه دهند یا بستانند تا تهران مطمئن شود دستکم منافع اقتصادی وعده داده شده به این کشور طبق برجام، برایش حفظ خواهد شد. از این رو، اتحادیه اروپا باید به وضوح اعلام کند که چه تدابیری را میتواند برای دفاع در برابر تلاشهای آمریکا در جهت تحلیل بردن تجارت مشروع اروپاییها با ایران اتخاذ کند.
اروپاییها بر مبنای چنین گفتگویی باید با چین و روسیه هم تعامل کنند که مذاکره با آنها بسیار دشوار است. در این مرحله، گفتگوی فراآتلانتیکی با دولت ترامپ درباره آینده توافق هستهای بینتیجه است. به جای آن، اروپاییها باید با کسانی در واشنگتن تعامل کنند که مخالف دستور کار ملیگرایانه ترامپ هستند. اروپاییها ممکن است به «مداخله» در امور داخلی آمریکا متهم شوند، اما اتحادیه اروپا اگر میخواهد توافق با ایران را حفظ کند، باید به فراتر از ترامپ بیندیشد، امیدوار به بازگشت آمریکا به برجام باشد و بنیانی را برای بهبود روابط فراآتلانتیک در درازمدت مهیا سازد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *