چرا به اروپا اعتماد نداریم؟
درنتیجه، برجام مدتها بود که به یک جاده یک طرفه تبدیلشده بود! افزون بر این، اروپایی که امروز ژست جانبداری از توافق هستهای را به خود گرفته، بسیاری از تعهداتش را نیز زیر پا گذاشت و به آنها عمل نکرد.
۲. اروپاییها در طول ۳۹ گذشته نشان دادهاند که سیاستهای کلان آنها طابق النعل بالنعل در طول سیاستهای آمریکاست و جز در مواردی، اجازه و جرأت حرکت در عرض استراتژی آمریکا را ندارند. سران قاره سبز، نه بر اساس فرضیات، بلکه در عمل نشان دادهاند که قابل اعتماد نیستند و این نتیجه، برآیند تعامل مستقیم جمهوری اسلامی با اروپا در خلال سالهای ۸۲ تا ۸۵ شمسی است. در آن سال ها، کشورمان با سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان مذاکره کرد و پس از آنکه تمام فعالیتهای هستهای خود را داوطلبانه تعلیق و تمام تعهداتمان را عملی کردیم، در کمال گستاخی خواستار توقف دائمی پروسه تولید سوخت هستهای شدند! مسئولین وقت با مشاهده چنین رفتاری اعلام کردند که اروپاییها تصمیم گیرنده نهایی نیستند و درنتیجه، مذاکرات هستهای با حضور آمریکا کلید خورد، چراکه برخی معتقد بودند اروپا بدون اجازه کاخ سفید، دست به سیاه و سفید نمیزند.
۳. در اینکه اتحادیه اروپا تحت سلطه سیاسی و اقتصادی آمریکا است، تردیدی نیست، اما گفتگو با واشنگتن به امید گشایش در امور کشور و فراموش کردن سابقه بدعهدی و خباثت آمریکا، از مذاکره با اروپاییها هم بیفایدهتر بود و اقدام ترامپ در خروج از برجام، آن را به اثبات رساند. حال سؤال اینجاست که آیا واقعاً امکان دارد که این متحدین سنتی، به خاطر کشوری که هیمنه آنها در منطقه و جهان را به چالش کشیده، با یکدیگر گلاویز شوند؟ و از همه مهمتر، پلن بعدی اروپا و آمریکا پس از خروج ترامپ از برجام چیست؟ به نظر میرسد که اروپا با آمریکا نه تنها در اصل تقابل با ایران اختلافی ندارند، بلکه متحد نیز هستند و این امر از مواضع رسمی پاریس، لندن، برلین در همسویی با سیاستهای منطقهای و ضد ایرانی آمریکا کاملاً مشهود است.
۴. دسترسی آزاد بازرسان به هر سایتی ازجمله اماکن نظامی برای راستی آزمایی برجام، تضمین برای عدم ساخت سلاح هستهای، برداشته شدن تاریخ انقضای مفاد توافق هستهای و دائمی شدن آنها و گره زدن تولید موشکهای دوربرد به برنامه تسلیحات هستهای، چهار شرط ترامپ برای باقی ماندن در برجام بود که «امانوئل ماکرون»، رئیس جمهور فرانسه نیز به نمایندگی از بروکسل (مقر اتحادیه اروپا) از آنها پشتیبانی کرد. این اتحادیه همواره از ضرورت اضافه کردن دو پایه دیگر به برجام در مورد توان دفاعی موشکی و سیاستهای منطقهای ایران، سخن به میان آورده که بهخوبی نشان دهنده تلقی مشترک اروپا با آمریکاییها در جهت تضعیف توان و تهدید امنیت ملی ایران اسلامی است.
۵. علت خروج آمریکا از برجام، زیر بار نرفتن جمهوری اسلامی و عدم تمکین شروط تحمیلی است، در حالی که اروپاییها هم همین خواستهها را دارند، ولی در توافق هستهای ماندهاند! بنابراین، مشخص است که تقسیم کار معینی میان آنها صورت گرفته تا آمریکا، نقش مخالف خوان برجام را بازی کند و اروپا ژست موافق را به خود بگیرد و به این ترتیب، ایران را به حضور در توافقی که فقط منافع آنها را تضمین میکند، ترغیب کنند. در این حالت، آمریکاییها فارغ البال و بدون هیچ محدودیتی به اعمال فشار، تهدید، تحریم و تحمیل مقاصدشان از طریق جنگ ترکیبی (هیبریدی) دست خواهند زد و اروپا وارد فاز چانهزنی با ایران خواهد شد.
۶. ترامپ با استناد به استند آپ کمدی اخیر نتانیاهو، بر تلاش کشورمان در جهت دستیابی به سلاح هستهای تأکید کرد و از آنجا که آلمان و آمریکا از ضرورت ارسال اسناد جعلی صهیونیستها به آژانس بینالمللی انرژی اتمی سخن گفتهاند، به احتمال زیاد با توسل به لابی و فشار بر آژانس، درصددند که جمهوری اسلامی را نهایتاً ناقض برجام معرفی کنند، چراکه این نهاد نظارتی، ساخته و پرداخته آمریکا و اروپاست و تحملش در برابر فشارها محدود. لذا، ساده لوحی است که فکر کنیم واشنگتن مخالف برجام و بروکسل مخالف خروج آمریکا از برجام است بلکه حتماً هماهنگیهایی برای مقصر جلوه دادن ایران در تخطی از توافق هستهای صورت گرفته است.
۷. بنابراین، نمیتوان و نباید به اروپاییها هم اعتماد کرد و فرصت افشای ماهیت غرب را با صرف وقت برای آزمودن آزمودهها از دست داد. خروج ترامپ از برجام، مجالی بینظیر برای بهره برداری کشورمان در معادلات جهانی و اتخاذ قویترین تصمیمات در اثبات حقانیت جمهوری اسلامی به دست داده و نباید آن را با گفتگوهای تکراری و نتایج مشابه گذشته به هدر داد. دستکم، اگر بناست که قرارداد جدیدی با طرفهای اروپایی شکل بگیرد، باید ضمانتهای محکمی از آنها اخذ شود و وثیقههای سستی همچون وعده و وعید یا آبروی بینالمللی اروپاییها (همان اشتباهی که در برجام رخ داد)، پذیرفتنی نیست. بعید نیست که غفلت در این خصوص، به عوض کردن جای شاکی و متهم با استفاده از امپراتوری رسانهای غرب منجر شود. ارشادات روز گذشته رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پایان خواندنی است، آنجا که فرمودند: «بارها گفته بودیم به آمریکا اعتماد نکنید، این هم نتیجهاش. درباره مذاکره با سه کشور اروپایی هم میگوییم به اینها هم نباید اعتماد کرد و برای هر قرارداد باید تضمینهای واقعی و عملی بگیرید وگرنه نمیشود به این شکل حرکت را ادامه داد.
به گزارش گروه فضای مجازی ،دکتر ابراهیم کارخانهای نوشت:. کاخ سفید، اصلیترین بند برجام یعنی تضمین دسترسی به مبادلات مالی و بانکی بینالمللی را زیر پا گذاشت و اروپا را از نزدیک شدن به توافقات تجاری با ایران ترساند.
درنتیجه، برجام مدتها بود که به یک جاده یک طرفه تبدیلشده بود! افزون بر این، اروپایی که امروز ژست جانبداری از توافق هستهای را به خود گرفته، بسیاری از تعهداتش را نیز زیر پا گذاشت و به آنها عمل نکرد.
۲. اروپاییها در طول ۳۹ گذشته نشان دادهاند که سیاستهای کلان آنها طابق النعل بالنعل در طول سیاستهای آمریکاست و جز در مواردی، اجازه و جرأت حرکت در عرض استراتژی آمریکا را ندارند. سران قاره سبز، نه بر اساس فرضیات، بلکه در عمل نشان دادهاند که قابل اعتماد نیستند و این نتیجه، برآیند تعامل مستقیم جمهوری اسلامی با اروپا در خلال سالهای ۸۲ تا ۸۵ شمسی است. در آن سال ها، کشورمان با سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان مذاکره کرد و پس از آنکه تمام فعالیتهای هستهای خود را داوطلبانه تعلیق و تمام تعهداتمان را عملی کردیم، در کمال گستاخی خواستار توقف دائمی پروسه تولید سوخت هستهای شدند! مسئولین وقت با مشاهده چنین رفتاری اعلام کردند که اروپاییها تصمیم گیرنده نهایی نیستند و درنتیجه، مذاکرات هستهای با حضور آمریکا کلید خورد، چراکه برخی معتقد بودند اروپا بدون اجازه کاخ سفید، دست به سیاه و سفید نمیزند.
۳. در اینکه اتحادیه اروپا تحت سلطه سیاسی و اقتصادی آمریکا است، تردیدی نیست، اما گفتگو با واشنگتن به امید گشایش در امور کشور و فراموش کردن سابقه بدعهدی و خباثت آمریکا، از مذاکره با اروپاییها هم بیفایدهتر بود و اقدام ترامپ در خروج از برجام، آن را به اثبات رساند. حال سؤال اینجاست که آیا واقعاً امکان دارد که این متحدین سنتی، به خاطر کشوری که هیمنه آنها در منطقه و جهان را به چالش کشیده، با یکدیگر گلاویز شوند؟ و از همه مهمتر، پلن بعدی اروپا و آمریکا پس از خروج ترامپ از برجام چیست؟ به نظر میرسد که اروپا با آمریکا نه تنها در اصل تقابل با ایران اختلافی ندارند، بلکه متحد نیز هستند و این امر از مواضع رسمی پاریس، لندن، برلین در همسویی با سیاستهای منطقهای و ضد ایرانی آمریکا کاملاً مشهود است.
۴. دسترسی آزاد بازرسان به هر سایتی ازجمله اماکن نظامی برای راستی آزمایی برجام، تضمین برای عدم ساخت سلاح هستهای، برداشته شدن تاریخ انقضای مفاد توافق هستهای و دائمی شدن آنها و گره زدن تولید موشکهای دوربرد به برنامه تسلیحات هستهای، چهار شرط ترامپ برای باقی ماندن در برجام بود که «امانوئل ماکرون»، رئیس جمهور فرانسه نیز به نمایندگی از بروکسل (مقر اتحادیه اروپا) از آنها پشتیبانی کرد. این اتحادیه همواره از ضرورت اضافه کردن دو پایه دیگر به برجام در مورد توان دفاعی موشکی و سیاستهای منطقهای ایران، سخن به میان آورده که بهخوبی نشان دهنده تلقی مشترک اروپا با آمریکاییها در جهت تضعیف توان و تهدید امنیت ملی ایران اسلامی است.
۵. علت خروج آمریکا از برجام، زیر بار نرفتن جمهوری اسلامی و عدم تمکین شروط تحمیلی است، در حالی که اروپاییها هم همین خواستهها را دارند، ولی در توافق هستهای ماندهاند! بنابراین، مشخص است که تقسیم کار معینی میان آنها صورت گرفته تا آمریکا، نقش مخالف خوان برجام را بازی کند و اروپا ژست موافق را به خود بگیرد و به این ترتیب، ایران را به حضور در توافقی که فقط منافع آنها را تضمین میکند، ترغیب کنند. در این حالت، آمریکاییها فارغ البال و بدون هیچ محدودیتی به اعمال فشار، تهدید، تحریم و تحمیل مقاصدشان از طریق جنگ ترکیبی (هیبریدی) دست خواهند زد و اروپا وارد فاز چانهزنی با ایران خواهد شد.
۶. ترامپ با استناد به استند آپ کمدی اخیر نتانیاهو، بر تلاش کشورمان در جهت دستیابی به سلاح هستهای تأکید کرد و از آنجا که آلمان و آمریکا از ضرورت ارسال اسناد جعلی صهیونیستها به آژانس بینالمللی انرژی اتمی سخن گفتهاند، به احتمال زیاد با توسل به لابی و فشار بر آژانس، درصددند که جمهوری اسلامی را نهایتاً ناقض برجام معرفی کنند، چراکه این نهاد نظارتی، ساخته و پرداخته آمریکا و اروپاست و تحملش در برابر فشارها محدود. لذا، ساده لوحی است که فکر کنیم واشنگتن مخالف برجام و بروکسل مخالف خروج آمریکا از برجام است بلکه حتماً هماهنگیهایی برای مقصر جلوه دادن ایران در تخطی از توافق هستهای صورت گرفته است.
۷. بنابراین، نمیتوان و نباید به اروپاییها هم اعتماد کرد و فرصت افشای ماهیت غرب را با صرف وقت برای آزمودن آزمودهها از دست داد. خروج ترامپ از برجام، مجالی بینظیر برای بهره برداری کشورمان در معادلات جهانی و اتخاذ قویترین تصمیمات در اثبات حقانیت جمهوری اسلامی به دست داده و نباید آن را با گفتگوهای تکراری و نتایج مشابه گذشته به هدر داد. دستکم، اگر بناست که قرارداد جدیدی با طرفهای اروپایی شکل بگیرد، باید ضمانتهای محکمی از آنها اخذ شود و وثیقههای سستی همچون وعده و وعید یا آبروی بینالمللی اروپاییها (همان اشتباهی که در برجام رخ داد)، پذیرفتنی نیست. بعید نیست که غفلت در این خصوص، به عوض کردن جای شاکی و متهم با استفاده از امپراتوری رسانهای غرب منجر شود. ارشادات روز گذشته رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پایان خواندنی است، آنجا که فرمودند: «بارها گفته بودیم به آمریکا اعتماد نکنید، این هم نتیجهاش. درباره مذاکره با سه کشور اروپایی هم میگوییم به اینها هم نباید اعتماد کرد و برای هر قرارداد باید تضمینهای واقعی و عملی بگیرید وگرنه نمیشود به این شکل حرکت را ادامه داد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.