نتانیاهو، شومن صهیونیستها؛پیوند ترس و توهم و سیاست دروغ
از این رو آنچه در این باره مهم به نظر میرسد میزان اقبالی است که کشورهای غربی یا به عبارتی اروپاییها از یکسو و از آمریکا از سوی دیگر از سخنان و اهداف او میکنند.
1- مهمترین هدف نتانیاهو از سخنرانی اخیر با ادلههای بی پایه و اساس آن متقاعد سازی جامعه جهانی در راستای پروژه ایران هراسی است. بطوریکه او با این اقدامات دنباله دار از اظهارات ضد و نقیض علیه ایران به دنبال گسترش حوزه نظارتی و یا کنترلی بر ایران است که با نام برجام موشکی از آن یاد میشود. به عبارتی گستردهتر کردن توافق برجام به منظور در نظر گرفتن مسائل هستهای، موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران شاه بیت تمام تلاشهای بی مورد اوست.
2- این نمایش تلویزیونی نتانیاهو اگر چه با واکنش های تقریباً مشابهی از سوی اروپاییها همراه شد و به نوعی همه آنها اطلاعات و اسناد ارائه شده از سوی نتانیاهو را قدیمی و عاری از ماهیت ارزش اطلاعاتی دانستند. اما نباید فراموش کرد که این گفته نتانیاهو مبنی بر اینکه ایران در خصوص مسائل هستهای پس از اجرای برجام نیز مخفی کاری داشته است بطور غیرمستقیم حاوی این مطلب نیز خواهد بود که اروپا در موضوع برجام و برنامه هستهای در نحوه مواجهه با ایران ساده لوحانه عمل کرده است و به نوعی فریب خورده است که خود آنها نیز از آن بی خبر بوده و هستند که او درصدد بیدار کردن و آگاه ساختن آنهاست؛ و مطابق اظهارات نتانیاهو این بدان معنا خواهد بود که اروپا و ارگانهای منطقهای و بین المللی آن (اتحادیه اروپا) از صلاحیتهای لازم دیپلماتیک برخوردار نیستند و این برای اروپائیان به منزله توهین محسوب میشود که برجام را نقطه خیزش دوباره خود برای بازیگری در عرصه بین المللی قلمداد میکنند. از این رو واکنشهای منفی به اظهارات نتانیاهو از سوی مقامات اروپایی امری روشن به نظر میرسد.
3- اما نحوه برخورد واشنگتن با این نمایش تبلیغاتی نتانیاهو به مانند سایر واکنشهای کاخ سفید از آغاز حضور ترامپ در کاخ سفید دوگانه بوده است. اگرچه کاخ سفید همسو با اظهارات نتانیاهو، ایران را متهم به برنامههای به تعبیر آنها خرابکارانه در منطقه کرد، ولی در باره برنامه هستهای ایران بعد از امضای برجام به صراحت نتانیاهو ایران را به مخفی کاری در این باره متهم نکرد بلکه اظهارات آنها در این باره به چند بیانیه ختم شد که مدعی شدند که ایران با توجه به سوابق گذشتهاش در موضوع برنامه هستهای و نیز گسترش حوزه موشکی و فعالیت منطقهای خود باید محدود شود. با این حال به احتمال فراوان نتانیاهو به این امر آگاه بوده است که موضع گیری واشنگتن در ارتباط با اظهاراتش این گونه خواهد بود ؛ از این رو او با این روش به طراحی راهبرد امنیتی سازی و واکسینه کردن رژیم اسرائیل با کمک ترامپ که کاملاً در تضاد با ایران و هر آنچه مرتبط با ایران است، می اندیشیده است که نتایج آن در تصمیم گیری ترامپ در خصوص برجام مشاهده شد.
4- از سوی دیگر نتانیاهو با وارد کردن اتهامات توهم گرایانه خود با انبار اسناد کاغذی و لوح های فشرده اش، ایران و نقش مکملی محور مقاومت را نشانه گرفته است.
5- گسترش روابط میان صهیونیستها و سعودیها و دشمنی مشترک آنها با ایران نیز میتواند متغیری کلیدی در این باره باشد؛ چرا که ترس از حضور نقش آفرین ایران در منطقه و بدست آوردن موفقیتهای میدانی در جبهههای نبرد با تکفیریها در شامات، ترس و واهمه تبدیل شدن ایران را به قدرت فائقهای منطقهای را در نزد جبهه عبری – سعودی افزایش داده است. بر این اساس با محدود سازی دامنه فعالیت های منطقه ای ایران، نه تنها به آنها کمک خواهد کرد تا خود را بازیابند بلکه موجب خواهد شد تا مسئله فلسطین نیز به فراموشی سپرده شود چرا که به گفته محمد بن سلمان در دیدار اخیرش از واشنگتن، فلسطین دیگر اولویت سعودی نیست.
6- مع الوصف با توجه به آنچه بیان شد در نمایش سیاسی نتانیاهو و زیر سوال بردن روند راستی آزمایی ایران از سوی ساز و کارهای مرتبط بین المللی در خصوص مسائل هستهای، نقش مقاصد سیاسی و منافع منطقهای در اولویت معناداری قرار دارند. در واقع نخست وزیر رژیم جعلی اسرائیل با این حربههای متوهمانه درصدد این است تا نه تنها صهیونیستها را قربانی قدرت گرفتن تزایدی ایران در منطقه معرفی کند بلکه دورنمای این سیاست راهبردی را با موضوعات مختلف منطقه ای از جمله محور مقاومت، روابط شکل گرفته از دوستی میان سعودیها با صهیونیستها و دستیابی به پایانی خوش در رابطه با مسئله فلسطین گره زده است.
(مصطفی مطهری؛ دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل منطقه ای)