نقش رسانهها در گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی
رسانهها میتوانند فضای گفتمانی بین مردم و دولت را فراهم سازند، مردم را به مشارکت دعوت کنند و حتی به مطالبه مردمی از مسئولین نظام تبدیل کنند. نتایج بررسیها در این حوزه حاکی از اهمیت و نقش قابل توجه رسانهها در فرهنگ سازی و گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی است این امر در تحقیقات جدیدتر و بخصوص تحقیقاتی که در سال گذشته صورت گرفته است، به طور مشهودی مشاهده میشود.
فناوریهای نوین ارتباطی نیز، به عنوان یک رسانه فعال، اهمیت قابل توجهی در گفتمان سازی و ایجاد فرهنگ اقتصاد مقاومتی دارند؛ این امر در حالی است که شبکههای ارتباطی موبایل محور با اهداف اقتصاد مقاومتی همسو و همگرا نمیباشد. از سوی دیگر شبکههای ماهوارهای نیز به عنوان یکی از رسانههای فعال در جوامع امروزی، رفتاری مغایر با اقتصاد مقاومتی را ترویج میدهند.
اگر بخواهیم در زمینه گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در رسانه ها، به طور واضح صحبت کنیم، به نظر میرسد، گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی نوعی فرهنگ سازی برای سبک زندگی اقتصادی براساس اقتصاد مقاومتی است و این کار یک سال و دو سال نیست بلکه اقدامی بلندمدت است و علتش این است که فرهنگ سازی به طور عام و فرهنگ سازی اقتصادی به طور خاص نیازمند اقدامات بلندمدت است. برخی از متخصصان معتقدند تغییرات فرهنگی بین صد تا هزار سال طول میکشد؛ و این کار بسیار کند صورت میگیرد. با توجه به این گفته ها، برای تحقق چیزی به نام فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی نیازمند این هستیم که برنامههای بلندمدتی داشته باشیم و همچنین نهادهای مسئول این ماجرا، مسئله سازی کنند و به اهمیت این موضوع پی ببرند.
رسانهها در قالب یک گفتمان جدید، باید در شکلی جذاب و فراگیر و با تاکید بر گفتمانی که در گذشته فرهنگ ما وجود داشته بازگردند. به ویژه اینکه امروزه فناوری ارتباطات، نقش حیاتی در ساخت دیدگاههای مردم دارند، زیرا واسطهای میان حوزه عمومی فرهنگ مردمی و حوزه کوچکتری از دولت رسمی هستند.
گفتمان سازی، تغییر سبک زندگی اقتصادی به گونهای است که آسیب پذیری نظام اقتصادی را در مقابل تهدیدات خارجی کم کرده و بتواند مقاومت اقتصادی ما را زیاد کند. در این راه مؤثرترین ابزار در جهت اقناع مخاطب رسانه است و انسانها معمولاً اتفاقات رخداده را آن گونه تفسیر میکنند که رسانههای مسلط بر آنها میخواهند.
روش گفتمان سازی میباید نه در شکلی دستوری و آموزشی، بلکه تمامی ابعاد پرورشی را در برگیرد. به عبارت دیگر، برنامهها باید به گونهای طراحی و ساخته شوند تا انسان را به سوی کمال و ماهیت اصیل انسانی رهنمون سازند.
پیاده سازی یک نظام اقتصادی توسعه یافته و مقاوم در برابر اختلالهای اقتصادی، وظیفۀ همه اجزای نظام ملی یک جامعه است. از جمله این اجزای نظام اجتماعی، رسانهها هستند که میتوانند با تکیه بر وظایف و کارکردهایی که در ادبیات علم ارتباطات به آنها نسبت داده شده، نقش مثبتی در توسعه و قوام اقتصادی یک جامعه برعهده داشته باشند. با توجه به اینکه در سالهای اخیر، مقاوم سازی اقتصاد ایران یکی از مهمترین و اساسیترین الزامهای ملی مطرح شده است،
نهادهایی همچون رسانههای مختلف بایسته است نقشها و کارکردهایی را در راستای مقاوم سازی اقتصادی برای خود تعریف کند و با طراحی الگوهای رفتاری و سازمانی، به صورت مدون و منسجم در جهت حرکت در این مسیر گام بردارد. در سند سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغی از طرف رهبر معظم انقلاب به نقش تأثیرگذار رسانهها در حوزۀ اقتصادی تأکید ویژهای شده است و وظیفۀ تبیین و گفتمان سازی و ترویج اقتصاد مقاومتی بر عهدۀ آنها گذاشته شده است.
وظیفه اصلی رسانه در قبال این گفتمان تخصصی، شامل سه رویکرد کلان رصد، تبیین و روشنگری در میان مردم و خواص و پیگیری و مطالبهگری از مسئولان است. رسانهها نقش قابل توجهی در گفتمان پذیری اقتصاد مقاومتی داشته و مطابق تحلیل محتوای برنامهها، که شیوه بررسی غالب در تحقیات مورد بررسی است، ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی در برنامههای متفاوت و در رسانههای مختلف مورد توجه قرار گرفته شده است.
منصور شیخ الاسلامی کندلوس
دانشجوی دکتری تخصصی علوم ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد