مسؤولان باید دنبال عدالت و دنبال آسان کردن زندگی برای طبقات مستضعف و محروم و پابرهنه باشند
پیام انقلاب خطاب به مستضعفان عالم است (۴ تیر ۱۳۶۸)
آن هنگام که از مبارزه و مقابله با استکبار جهانی و قلدرها و غارتگرهای جهان حرف میزنیم، مخاطب ما تمام مستضعفان عالمند. این، طبیعت پیام ماست؛ استکبار جهانی هم این مطلب را میداند. دشمنی او با ما و امام (ره) و انقلاب اسلامی نیز به خاطر همین نکته است.
حمایت از مستضعفان با «نه شرقی، نه غربی» (۱۴ تیر ۱۳۶۸)
سیاست «نه شرقی و نه غربی»، حمایت از مستضعفان و مظلومان، دفاع از وحدت و حرکت امت بزرگ اسلامی و فایق آمدن بر عوامل اختلاف و دوگانگی مسلمین در سطح جهان، و مجاهدت برای ایجاد مدینهی فاضلهی اسلامی، و تکیه بر جانبداری از قشرهای محروم و کوخنشین، و به کار گرفتن همهی عوامل و امکانات برای بازسازی کشور در سطح داخلی کشور، خطوط اصلی برنامههای ماست. هدف اصلی از این همه، زنده کردن دوبارهی اسلام و بازگشت به ارزشهای قرآن است و ما یک سر مو از این هدف عقب نخواهیم نشست.
پایبندی به اصول انقلاب (۱۰ خرداد ۱۳۶۹)
در نظام اسلامی، رفع فقر و محرومیت، در شمار هدفهای طراز اول است و پایبندی به اصول انقلاب، بدون مجاهدت در راه نجات مستضعفان و محرومان، سخنی بیمعنی و ادعایی پوچ است.
اعتقاد انقلاب به طرفداری از مستصعفان (۶ تیر ۱۳۶۹)
این انقلاب، چون با نام خداست، همیشه با شیطانها مواجه است. چون معتقد به طرفداری از مستضعفان و مظلومان است، همیشه با قلدران و زورگویان و مستکبران، دستبهگریبان است.
مرکز امید همهی مستضعفان عالم (۲۶ شهریور ۱۳۶۹)
«ولقد کتبنا فیالزبور من بعدالذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون». در یک آیهی دیگر: «ان الارضلله یورثها من یشاء من عباده». در یک آیهی دیگر: «لیظهره علیالدین کله ولوکره المشرکون». یعنی این پرچم توحید و اسلام و ایمان، این پرچم ایستادگی در مقابل ظلم و جور از هر کس و هر جای عالم، این پرچم استقلال ملتها در مقابل قدرتهای زورگوی عالم، باید در سرتاسر جهان و به عنوان مرکز امید همهی مستضعفان عالم، به اهتزاز در بیایید.
مهمترین مسألهی نظام رسیدگی طبقات مستضعف است (۳ شهریور ۱۳۷۰)
مهمترین مسألهی دستگاه ما و نظام جمهوری اسلامی کوشش برای رفع فقر و محرومیت در جامعه، و حمایت و کمک به طبقات مستضعف و محروم است. واقعا باید صحت برنامهها را به این سنجید و دنبال این قضیه رفت و کارهای دیگر را در اولویتهای بعد قرار داد. کارهای مربوط به طبقات محروم و مستضعفان جامعه - که تعدادشان هم زیاد است - حقا و انصافا یک حرکت اساسی را میطلبد.
کمک به مستضعفان نباید در جامعه تعطیل بشود (۲۹ تیر ۱۳۷۳)
در جامعهی ما باید عادت کمک به ضعفا که یک عادت اسلامی است، روزبهروز بیشتر شود. صدقاتی که مردم میدهند، اطعامهایی که میکنند و کارهای بزرگی از قبیل: وقف و حبس و امثال آنها که انجام میشود، از سنتهای حسنهی اسلامی است. این سنتها به حیات اجتماعی طیب کمک میکند؛ لذا نباید بگذارید در جامعه تعطیل شود. وقتی که مردم خود را در رفع گرفتاری مستضعفان و ضعفا و مستمندان سهیم بدانند، کارها اصلاح میشود.
رفع فقر امر خداست (۱۹ دی ۱۳۷۵)
مبارزهی با استبداد، با فساد، با وابستگی، با عقبافتادگی و فقر و تلاش برای بهسازی زندگی انسانها و رفع فقر از زندگی فقرا و مستضعفان، چیزهایی است که مورد رضای الهی است. خدای متعال انسانها را به این چیزها امر کرده است.
انقلاب ما را پابرهنگان به پیروزی رساندند (۱۴ خرداد ۱۳۷۷)
دو نکتهی اساسی در حرکت امام بزرگوار بود که همین دو نکته، سرمایهی ارزشمند این انقلاب بود و هست: یکی این است که هدف این انقلاب، اسلام است. دوم اینکه سربازان این انقلاب و لشکر این انقلاب، مستضعفان و پابرهنگان و همچنین قشر جوانند. این انقلاب را، پابرهنگان به پیروزی رساندند. این جنگ طولانی تحمیلی هشت ساله را جوانان این مملکت به نتیجه رساندند.
تاکید دائمی امام بر احقاق حقوق مستضعفان (۱۴ خرداد ۱۳۸۰)
آن کسی که محرومیت دارد و دستش از حقوق خود خالی مانده است، باید بیشتر توجه و همت و تلاش را اختصاص داد؛ لذا امام به طور دائم بر حقوق مستضعفان و محرومان و پابرهنگان تکیه میکرد. عملا هم در تمام مدت پیروزی انقلاب تا امروز و قبل از آن، کسانی که بیش از همه سینه سپر کردند، از نظام دفاع کردند، سختیهای نظام را به جان خریدند و در مقابل دشمنان ایستادند، طبقات محروم و پابرهنه و مستضعفان جامعه بودهاند. اینها باید بیش از دیگران مورد توجه قرار گیرند.
یک وظیفهی همگانی (۱۵ آبان ۱۳۸۱)
در دعای روزهای ماه رمضان میگوییم: «اللهم اغن کل فقیر. اللهم اشبع کل جائع. اللهم اکس کل عریان». این دعا فقط برای خواندن نیست؛ برای این است که همه خود را برای مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محرومیت از چهرهی محرومان و مستضعفان موظف بدانند. این مبارزه، یک وظیفهی همگانی است.
اسلامی که مستضعفان را امیدوار نکند، اسلام نیست (۱۰ اسفند ۱۳۶۸)
اسلام ناب، اسلامی است که باید ابوجهلها از آن بترسند. اگر اسلامی بود که ابوجهلها و ابوسفیانها از آن نترسیدند و با آن دشمن نبودند، باید در اسلام بودنش شک کنیم. آن اسلامی هم که طبقات مستضعف و محروم به آن امیدوار نشوند و دل ندهند، اسلام نیست. اسلامی که نتواند آرزوهای خفته و فروکشتهی قشرهای مظلوم را در سطح دنیا - نه فقط در سطح کشور خودمان - زنده و احیا کند، شک کنید در اینکه این دین، اسلام باشد.
مردم نباید فراموش بکنند که ما هرچه داریم، به برکت اسلام ناب و اسلام انقلابی است؛ اسلامی که به فکر طبقات مستضعف و محروم است، نه اسلامی که در خدمت قدرتمندان و اغنیاست.
به قشر مستضعف دلسوزانهتر برسید (۴ تیر ۱۳۶۹)
در کشور ما، مثل خیلی جاهای دیگر، قشر محروم و فقیر و پابرهنگان و روستاییان و طبقات مستضعف، بیشتر مظلوم واقع شدند. در حق آنها، احتمال مظلومیت قویتر است، تا فلان آدم پولدار زمیندار وسیع الامکان. به درد و تظلم همه باید رسید؛ اما به آن کس که در او، احتمال مظلومیت بیشتر است - قشرهای مظلوم و پایین جامعه - دلسوزانهتر باید رسید.
تکالیف زیادی که بردوش ماست (۱۹ دی ۱۳۶۹)
ما برای مقابلهی با توطئههای استکبار، نسبت به این کشور و این منطقه و همهی ملتهای مستضعف، وظایف و تکالیف بسیاری داریم که باید آنها را انجام بدهیم. ما به خاطر ایجاد رفاه و زندگی شایستهی انسانی برای این ملت بزرگ و فداکار، کارها و تکالیف زیادی بردوش داریم.
راه امیرالمؤمنین (ع): هر حرکتی به نفع مستضعفین (۱۰ بهمن ۱۳۶۹)
در نظام ما، هر حرکت و سیاست و قانون و تلاشی، باید در خدمت مردم مستضعف و محرومی باشد که حکومت طولانی و بلندمدت طاغوتها، آنها را از جهات مختلف، به استضعاف و ضعف دچار کرده است. این، راه ماست. این، آن راهی است که امیرالمؤمنین (ع) پیمود. این، آن راهی است که امام و معلم و رهبر عظیمالشأن این انقلاب، آن را از علی (ع) درس گرفت و پیش پای ما گذاشت. باید در آن راه حرکت کنیم.
اصلیترین مسأله نجات طبقات مستضعف است (۷ خرداد ۱۳۷۱)
در تنظیم برنامههای کشور، اصلیترین مسأله عبارت است از رفع فقر و محرومیت و نجات طبقات مستضعف و محروم و پابرهنگان؛ که از تبعات دوران ستمشاهی و آثار سلطهی بیگانگان است. همهی برنامههای اقتصادی و تولیدی و سازندگی و رونق اقتصادی، باید به این هدف متوجه باشد و تنها در این صورت است که این برنامهها، درست و قابل قبول است.
نگاه به مناطق محروم کار بسیار لازم و واجبی است (۳ شهریور ۱۳۷۲)
نگاه به مناطق محروم و طبقات مستضعف کشور و آن مناطقی که مورد بیمهری دستگاههای طاغوتی در گذشته قرار گرفتهاند. این از جمله کارهای بسیار لازم و واجب است که انشاءالله آقایان در هر جا که هستند چه در کارهای اقتصادی، چه فنی، چه علمی و چه فرهنگی دنبال کنند.
مستصعفین؛ وفاداران ِ. دیروز و امروز و فردا (۱۲ مرداد ۱۳۷۶)
قشرهای مستضعف، قشرهای فقیر و ضعفای مردمند که نیروهای وفادار و ماندگار انقلاب و امام و دولتهای مختلف بودهاند و هستند و خواهند بود. عزیزانی که انشاءالله در آیندهی نزدیک مسؤولیت بر عهده میگیرند، باید هرچه میتوانند از این ذخیرهی دائمی استفاده کنند و تا آنجا که قدرت دارند، برای آنها خدمت و کار کنند.
مستضعفین باید امنیت بیشتری داشته باشند (۲۳ فروردین ۱۳۷۸)
امام حسین علیهالسلام میفرماید: «و یأمن المظلومون من عبادک»؛ بندگان مظلوم تو امنیت پیدا کنند. منظور، مظلومان جامعه است، نه ستمگران، نه ستمپیشگان، نه مداحان ستم، نه عملهی ستم! «مظلومون»، مردمانی هستند که دست و پایی ندارند؛ راه به جایی ندارند. هدف این است که مردمان مستضعف جامعه و انسانهای ضعیف - در هر سطحی و در هر جایی - امنیت پیدا کنند: امنیت حیثیتی، امنیت مالی، امنیت قضایی؛ همینی که امروز در دنیا نیست. امام حسین علیهالسلام درست نقطهی مقابل آن چیزی را میخواست که در زمان سلطهی طواغیت در آن روز بود. امروز هم در سطح دنیا که نگاه میکنید، میبینید همین است؛ پرچمهای دین را وارونه میکنند، بندگان مظلوم خدا را مظلومتر میکنند و ستمگران، پنجهشان به خون مظلومان بیشتر فرو میرود.
مسئولان زندگی مستضعفین را آسان کنند (۱۴ اردیبهشت ۱۳۷۹)
مسؤولان باید دنبال عدالت و دنبال آسان کردن زندگی برای طبقات مستضعف و محروم و پابرهنه باشند. مراد کسانی است که در روز خطر این مملکت را نجات دادند و اگر خدای نکرده بار دیگر خطری این مملکت را تهدید کند، باز هم همین جامعهی کارگری، همین معلمان، همین قشرهای محروم و همین کارمندانی که از لحاظ درآمد در سطوح پایینی قرار دارند، میروند دفاع میکنند و سینه سپر میسازند.
از رهبری تا مردم؛ بیشترین توجهمان به محرومان باشد (۳۰ شهریور ۱۳۸۱)
امروز در نظام اسلامی، همهی کارگزاران حکومت، از پایین تا بالا؛ از رهبری - که خدمتگزار همه است - از رئیس جمهور، از وزرا، از مسؤولین قضایی، از نمایندگان مجلس و از مدیران گوناگونی که در اکناف کشور هستند، باید همتشان این باشد که دین خدا را اقامه کنند، عدالت را احیا کنند، تبعیض در اجرای مقررات را از میان بردارند، بیشترین توجهشان به طبقهی محروم و مستضعف و فقیر باشد - همچنان که امیرالمؤمنین بود - شعار تقوا را شعار شخصی و عمومی خودشان قرار دهند؛ این وظیفهی ماست.