بازگشت حتمی است
گفته میشود که خانواده «دونالد ترامپ»، در ایستگاه آخر این راهپیمایی، یعنی هفتادمین سالگرد روز نکبت (سالروز اشغال فلسطین)، بناست برای افتتاح سفارت آمریکا به سرزمینهای اشغالی سفر کنند و یکی از نگرانیهای «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم کودک کش صهیونیستی، رها شدن ضامن انفجاری خشم مقدس فلسطینیها از این جسارت آشکار به آرمان فلسطین است.
درحالیکه در منشور سازمان ملل متحد، از اقدامات مسلحانه برای آزادسازی سرزمینهای اشغالشده حمایت بهعملآمده و حتی به کشورها توصیهشده که به مردم این مناطق، دست یاری رسانند، بلوک غرب و ارتجاع منطقه به سرکردگی متجاوزان دنیا (آمریکا)، جنبش مقاومت حماس را در سیاهه گروههای تروریستی قرار داده و لذا این راهپیمایی را باید یک «راهبرد بدیع» با تأثیرات بسیار قوی در دفع این توطئه به شمار آورد.
شاخصه صلحآمیز بودن راهپیمایی بازگشت، بهانه را از دست دستگاههای تبلیغاتی دنیا در زدن برچسب «تروریسم» به جنبشهای مقاومت، خارج و به همه جهان نشان داد که با دستخالی هم میتوان لرزه بر اندام رژیم سستتر از تارعنکبوت صهیونیستی انداخت.
با اینکه امروز، تجربه «مقاومت مسالمتآمیز» در مرئی و منظر جهانیان قرار دارد، اما مدعیان همآوایی با قوانین بینالمللی، این اقدام فلسطینیان را نیز برنتافته، مردود دانسته و کمترین واکنشی به پاسخ آتشین سربازان اشغالگر نشان نمیدهند! نکته قابلتوجه در این راهپیمایی آن است که قریب بهاتفاق تظاهرکنندگان فلسطینی، از جوانان، نوجوانان و حتی زنان تشکیلشدهاند. نسل جدید فلسطینیهای غیور، بامطالعه تاریخ ننگین سازشکاری، به این برداشت صحیح رسیدهاند که مذاکره و گفتگو با اشغالگران کودک کش، چیزی جز بازی در زمین دشمن و چانهزنی بیهوده برای استیفای حق مسلم شان نیست.
فلسطینیهای جوان و رشید، از مذاکرات به اصطلاح صلح، بهکلی قطع امید کردهاند و دریافتهاند که تنها راه اعاده حقوق شان، فقط و فقط مقاومت و تشدید مبارزه است. از ترفندهای تو در توی هفت دهه گذشته برای به فراموشی سپردن مسئله قدس شریف آگاهاند، پیامشان این است که ملت فلسطین در اعاده حقوق مشروع خود مصمماند و برای بازگشت به سرزمین آباء و اجدادی خود اصرار دارند.
غریو فریادهای آزادیخواهانه در راهپیماییهای چهارگانه بازگشت، از منظر «وحدت بخشی» به صفوف بعضاً متراکم گروهها و مردم فلسطین نیز بسیار حائز اهمیت است. برخی از آنها از طریق دریافت سیگنالهای فریبنده از سرزمینهای اشغالی، بر گپ و گفت: با صهیونیستها اصرار داشتند و در مقابل این عده، گروههای مقاومت بودند که با یادآوری نتایج بیهوده مذاکرات کمپ دیوید، شرمالشیخ، اسلو، مادرید و ... تنها راه باقیمانده را جهاد و منکوب کردن دشمن متجاوز بر میشمردند.
این راهپیمایی، اختلافات را ترمیم و شکافها را پر کرد و هر دو دسته را در یک صف واحد، همچون بنیانی مرصوص در کنار یکدیگر و چشم در چشم اشغالگران قرار داد. تظاهرکنندگان درحالیکه ۷۰۰ متر با مرزهای فلسطین اشغالی فاصله دارند و حداکثر سلاح آنها، مشتهای گره کرده، لاستیکهای شعلهور و بادبادک است، چنان رعبی به دل اسرائیلیها انداختهاند که برای مقابله، چارهای جز رو کردن ماهیت سبعانه خود ندیده و تاکنون، دهها نفر را شهید و هزاران نفر را زخمی کردهاند.
در صحنه دیپلماتیک نیز اشغالگران، حمله رو به جلو را انتخاب کردهاند و با زدن ماسک فریبکارانه صلح، آمادگی خود برای باز کردن حلقه محاصره غزه، در صورت واگذاری اداره این منطقه به تشکیلات خودگردان را اعلام کردهاند. رفع محاصره، حقی است که بیهیچ تردیدی باید اجرا شود، چراکه محاصره غزه و قطع دسترسی مردم به مایحتاج اولیه، چیزی جز جنایت جنگی نیست.
علیرغم اینکه یک میلیون فلسطینی در پهنهای به وسعت ۳۶۵ کیلومتر مربع در محاصرهای ناجوانمردانه قرار دارند، اسرائیل با وقاحت تمام، تعهد خود را در توافق اوسلو زیرپا گذاشته و علی الدوام به زیادهخواهی از فلسطینیها ادامه میهد. از طرفی، صهیونیستها به دنبال مقصر جلوه دادن حماس و مقاومت در مشکلات معیشتی مردم غزه هستند، ولی واقعیت آن است که راهپیماییها، اساساً با خیزش مردم کلید خورده و تصمیم حماس نیست.
عزم قیام، متعلق به همه ملت فلسطین است، چراکه به خوبی میدانند دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. از یک طرف، کرنش تشکیلات خائن خودگردان ادامه دارد و از سوی دیگر، با گسترش ویروس شهرکسازیها، «محمود عباس» ادعا میکند در حال شکل دادن اجماع جهانی برای تشکیل کشور فلسطینی است! یهودیسازی در سرتاسر فلسطین، علیالخصوص قدس شریف ادامه دارد و شهرکسازیها افزایش یافته است، به نحوی که تعداد شهرکنشینان صهیونیست در کرانه باختری به ۷۰۰ هزار نفر رسیده است، درحالیکه این رقم، پیش از توافق اوسلو ۱۶۰ هزار نفر احصاء شده بود. با وجود این خیانتها و خباثتها، راهپیمایی بازگشت این پیام را فریاد میزند که تصمیم و ابتکار عمل، همچنان در دستان ملت مظلوم فلسطین است و مرتجعین واداده و نظارهگر، بجای فشار برای بازگرداندن فلسطینیها به خانههایشان، باید اشغالگران را تحت فشار قرار دهند تا یهودیسازی و مصادره زمینهای فلسطینیها را متوقف کرده، از سرزمینهای غصب شده خارج شوند و حق بازگشتی که اعراب جاهلی عصر حاضر، اصرار بر فراموشی آن دارند، به رسمیت بشناسند.
تقلای تلآویو برای خارج کردن قطار مقاومت مسالمتآمیز این روزهای جوانان فلسطینی از ریل، از این منظر نیز قابل تفسیر است که اگر اسرائیل تا پیش از این، فقط با گروههای مسلح مقاومت طرف بود، این بار، با آحاد مردمی روبه روست که هر آن، میتوانند به یک «بمب جمعیتی» تبدیل شده و خط مرزی را به سوی پایتخت خودخوانده صهیونیستها بشکافند. این امر و گزینههای بسیاری که مقاومت در مقابل دشمن عنود صهیونیستی در اختیار دارد، تعبیر جامع و کامل قرار داشتن ابتکار عمل در دستان ملت همیشه پیروز فلسطین است و آینده نشان خواهد داد که وزنه تحولات به کدام سو سنگینی کرده و سرنوشت شوم اشغالگران چه خواهد شد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.