رنجبرزاده: در «سؤال» و «استیضاح» لابیها هیچ تأثیری بر هیئت رئیسه ندارد
بهعنوان عضو هیئت رئیسه مجلس که طبیعتاً در کانون تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای مجلس قرار دارید، فکر میکنید ضرورت مطرح شدن «سؤال» و «استیضاح» توسط نمایندگان چیست و اساساً چقدر مؤثر واقع میشود؟
سؤال، تذکر، استیضاح، تحقیق و تفحص و اقدامات دیوان محاسبات، همگی ابزارهای نظارتی مجلس هستند و یکی از وظایف اصلی نمایندگان مجلس هم نظارت آنها بر تمام امور کشور بهویژه دستگاههای اجرایی است و حتماً مدیرانی که مسلط به امور وزارتخانهخودشان هستند، از رئیسجمهور و وزرا گرفته تا سطوح مختلف دیگر در کشور، اگر مسلط و مصمم برای خدمتگزاری باشند و مشکلاتی در زیرمجموعهآنها وجود نداشته باشد و حتی اگر هم وجود داشته باشد و آنها خبر نداشته باشند، باید از مسیرهای شفافسازی استقبال کنند و این نکته را با جان و دل بپذیرند که یکی از راههای آماده شدن ذهن مسئولین برای حل مشکلاتی که از ناحیهمردم و دستگاههای مختلف و مجاری گوناگون به گوش نمایندگان میرسد، همین سؤال، تذکر، استیضاح و تحقیق و تفحص است. اینها حق نمایندگان است و باید این اتفاق رخ دهد و اتفاقاً این بهنفع نظام است.
یعنی در اینجا قصد این نیست که اتهامزنی یا تخریب صورت بگیرد. قطعاً این جهتگیری در نگاه هیچ یک از نمایندگان مجلس وجود ندارد و میتوانم با صراحت بگویم که نمایندگان از سر دلسوزی و براساس وظایف ذاتی خودشان بر روی موضوعاتی نظر دارند و وقتی مشکلی را لاینحل میبینند و همچنان ارادهای برای حل مسائل یا ورود یک دستگاه به آن مسئله نمیبینند، برای آنکه آسیبها بیشتر نشود، سراغ سؤال از وزیر یا احیاناً استیضاح او و در مواردی، تحقیق و تفحص از عملکرد یک دستگاه میروند و باز هم باید تأکید کنم که اگر دستگاههای اجرایی ارادهای برای انحراف، خطا و تخلف نداشته باشند، بهطور طبیعی باید از این حساسیت مجلس استقبال کنند و آن را بهنفع خودشان بدانند.
این استقبال واقعاً در دولتها وجود دارد؟!
متأسفانه کمتر دولتها از «سؤال» نمایندگان استقبال میکنند. برخی مواقع هم میبینیم که بهجای ورود به حل مشکلات و رفع موانع، تلاش میکنند که یکسری امتیازهای غیرمرتبط با موضوع سؤال و استیضاح یا تحقیق و تفحص به حوزههای انتخابیه بدهند تا نماینده از سؤال و استیضاح یا تحقیق و تفحص منصرف شود؛ که این هم خودش یک مفسده است!
بله؛ قطعاً مفسده است و زیبنده نظام جمهوری اسلامی و هیچ یک از وزرا هم نیست. وزرای کارآمد، مصمم و مسلط و توانمند، آگاه به امور دستگاه مربوطه خودشان اتفاقاً مورد حمایت مجلس هستند. ما کاری به جناح و مسائل سیاسی نداریم و وزرای کارآمد را حمایت میکنیم و اگر احیاناً وزرایی هم بخواهند به روشهای مختلف رضایت نمایندگان را جلب کنند تا به سؤال پاسخ ندهند، این برای مجلس جالب نخواهد بود.
به نظر من، بهترین جلوه برای قوای مختلف کشور بهویژه مقننه و مجریه این است که اینقدر با هم در تعامل و رفتوآمد باشند که انگار رئیسجمهور و وزیر منتظر سؤال هستند که عملکردشان را بهتر گزارش دهند، نه اینکه به شکلهای مختلف بهدنبال منصرف کردن نماینده از سؤال باشند.
آقای دکتر! برخیها این نکته را از زوایهدیگر نگاه میکنند که گاهی اوقات کوتاه آمدن مجلس یا ضعیف بودن سؤال و استیضاح باعث میشود که با یک معامله و امتیاز، سؤال و استیضاح از مسیر خودش خارج شود و به نتیجه نرسد، یعنی نه تنها دولت بلکه مجلس هم مقصر است؛ شما این را قبول دارید؟
ببینید ما یکسری سؤالات داریم که مربوط به مسائل حوزههای انتخابیه است، یکسری سؤالات منطقهای است، یا استیضاحی صورت میگیرد که با نگاه منطقهای است، اینطور استیضاحها و سؤالات و تذکرات پایدار نیست، چون ممکن است با یک وعدهغیرعملی یا با یک اقدام اولیه یا ورود اجمالی برای حل مشکل، نماینده از سؤال و استیضاح منصرف شود؛ البته این طبیعی هم هست، اینجا خیلی جای ایراد و اشکال نیست اگر امضایی پس گرفته شود. اما جایی که یک سؤال ملی مطرح است، مثلاً میگوییم سند آموزش ۲۰۳۰ نباید اجرا شود و باید کنار گذاشته شود و حالا اگر در جای جای کشور احساس شود این سند بهطور غیرمستقیم در حال اجرایی شدن است، این نشانهضعف آن وزراتخانه است. اینجا دیگر اگر امضایی پای این سؤال یا استیضاح رفت، نباید پس گرفته شود. اگر پس گرفته شود هم مردم تقبیح میکنند و هم نماینده تضعیف میشود.
امیدواریم مجلس هیچوقت این شیوه را نداشته باشد، ولی در مجموع برای روشن شدن مسیر توسعه کشور و حفظ ارزش و اعتبار و جایگاه مجلس، لازم است مسیر سؤال، استیضاح و تذکر خیلی با دقت و اقتدار دنبال شود و با اقتدار هم هیئت رئیسه کار را تسریع کند. البته امیدواریم این اتفاق هیچ وقت نیفتد، چون ما در مجلس و هیئت رئیسه علاقه نداریم که بگوییم به استقبال استیضاح میرویم، چون مطرح شدن سؤال و تذکر تا حدودی طبیعی و قابل پیشبینی است، ولی استیضاح زمانی اتفاق میافتد که دیگر به تذکرات و هشدارهای لازم توجه نشده باشد و به نگاه و نظر نمایندگان توجه نمیشود و نماینده هم مجبور میشود بهسمت استیضاح برود. استیضاح مرحله آخر است و قطعاً خوشایند نمایندگان نیست، ولی وقتی احساس شود که ارادهای وجود ندارد و شاید اراده هم برای حل مسئلهای باشد، ولی ناکارآمدی و ناتوانی وجود دارد و ظاهراً رأی اعتمادی که داده شده، اشتباه بوده، اینجاست که مجلس ناچار میشود، استیضاح را دنبال کند.
بهطورکلی و صرفنظر از اینکه چه حواشی و علتهایی میتواند سؤال و استیضاح را از خاصیت بیندازد، در عمل و براساس تجربه تا کنون چقدر سؤالات و استیضاحها در اصلاح مسیر حرکت وزارتخانهها مؤثر واقع شده است؟
بههرحال نمیتوان این را انکار کرد که بسیار مؤثر است. مثلاً وقتی بر روی موضوعی تحقیق و تفحص میشود، دستگاه اجرایی بهسرعت خودش را جمع میکند. همانند اینکه نوری به چشم میتابد و سریع مردمک چشم کوچک میشود. وقتی موضوعی در مسیر تحقیق و تفحص مجلس قرار میگیرد یا مورد سؤال واقع میشود، حتماً دستگاه مربوط خودش را بازسازی میکند. البته بهشرطی که قضیه لوث نشود، یعنی سؤالات بیخاصیت نشود و نمایندگان مقاومت کنند و اگر خواستههایشان به حق است، تا حل مشکلات محکم بایستند.
اگر بخواهید واقعبینانه قضاوت کنید، معمولاً چند درصد سؤالات و استیضاحها واقعاً بنیه کارشناسی دارد؟ بالاخره این نقد بهطور جدی نسبت به مجلس وارد است که معمولاً سؤالات و استیضاحها خیلی بنیهقوی ندارد!
من هم قبول دارم که در برخی موارد، سؤالات مطرح شده گستره و عمق کافی را ندارد، چراکه بههرحال از رئیسجمهور و وزیر باید سؤالات ریشهای و فراگیرتر پرسیده شود که پاسخگوی همهزمینهها باشد، نه اینکه فقط یک موضوع یا مجرای خاصی مورد سؤال قرار بگیرد. بهعنوان مثال، در همین قضایای اعتراضاتی که یکی دوماه قبل شد، ریشه مسئله نشان از فقر و بیکاری و مشکلاتی دارد که در جامعه دیده میشود؛ حالا در این وسط تعدادی از دشمنان خارجی با لینک به عوامل داخلی، سوار بر موج نارضایتی مردم شدند؛ بنابراین در مورد این موضوعات باید از رئیسجمهور و وزرا سؤال شود که چرا کشور ما به اینجا رسیده است؟ مگر ما برجام را نپذیرفتیم؟ مگر تمامی اقداماتی که برای رفع موانع رونق اقتصادی لازم بوده، انجام نشده است؟ مگر تمام ظرفیتهای کشور در اختیار نیست؟ چه چیزی باعث شده بهجای پیشرفت در وضعیت معیشت مردم، پسرفت داشته باشیم؟ این نوع سؤالات اساسی و عمومی و کلی باید مطرح شود. اما بههرحال کار کارشناسی عمیق و دقیق نمیشود و به اطلاعات و شناخت نماینده از اوضاع داخلی بسنده میشود که این به تنهایی کافی نیست.
به نظر من برای اینکه ما در مجلس بتوانیم دقیقتر وارد مسائل شویم، بر روی قوانینی که وضع میکنیم باید از ناحیه کمیسیونهای تخصصی هر ماه، هر دو ماه یا هر سه ماه به نمایندگان مجلس گزارش شود و همه در جریان قرار بگیرند که به چه میزان قانون اجرا شده و قوانین چرا اجرا نشده است؟
ما تذکری به آقای رئیسجمهور دادیم که مثلاً از تعداد ۱۶۰-۱۵۰ مورد مصوبات مجلس، فقط ۲۲ مورد آئیننامه اجراییاش نوشته شده و آئیننامه مابقی آنها در دولت نوشته نشده است! خب این تذکری بود که داده شد، حالا بر روی این قبیل مسائل میتوان سؤال هم پرسید که چرا آنچه ما در مجلس براساس یک ضرورت تصویب کردیم و در انتظار اجرایش هستیم، حالا در ابلاغ آئیننامهاش متوقف مانده و انگار در همان قدم اول اجرا میلنگد! بنابراین بهطور کلی این نکته مهم است که برای غنیتر شدن سؤالها و استیضاحها، مشاورین نمایندگان باید به آنها مشورت بدهند.
بههرحال ظرفیتهایی مثل مرکز پژوهشهای مجلس یا مشاورین کمیسیونها وجود دارد که کم هم نیست؛ پس چرا معمولاً سؤالات نمایندگان از جهت عمق مطالعاتی و کارشناسی میلنگند؟
من فکر میکنم که برای سؤالات باید مسیر دیگری هم برویم؛ مثلاً یک مجموعه از مشاورین باشند و وقتی نماینده در خصوص سؤالی ورود میکند، این مجموعه مشاورین، سؤال را با وضعیت موجود در بیرون مجلس و وضعیت قانونی تطبیق دهند تا در نهایت پختهتر شود؛ این نیاز است. الان در حد بضاعت فکری و شخصی نمایندگان سؤالات مطرح میشود. حالا ممکن است برخی نمایندگان ورزیدگی خاص خودشان را داشته باشند و مستندات دقیقتری در کنار سؤالاتشان باشد، برخی اوقات هم از پختگی کافی برخوردار نیست.
حالا صرفنظر از همه نقاط قوت و ضعفی که سؤالات و استیضاحها میتواند داشته باشد، بههرحال این حق نماینده است و آخرین امید مردم برای پیگیری مطالباتشان است، اما یک شبههای وجود دارد که هیئت رئیسه مجلس در تمامی دورهها محافظهکار میشود و تیغ استیضاح و سؤال را کُند میکند. علت این محافظهکاری هیئت رئیسه چیست؟
هیئت رئیسه خیلی موافق این نیست که مثلاً توقفی در برنامه استیضاح یا سؤال ایجاد کند، ولی انتظار این را دارد که وقتی سؤال مطرح شد، وقتی تحقیق و تفحص یا استیضاحی مطرح شد، دیگر به سمت این نرویم که مسیری طی شود و آخرش با پس گرفتن سؤالات و مسائل حاشیهای مواجه شویم. مثلاً سؤال و استیضاح – بیشتر استیضاح منظورم است - مسیر را طی میکند، از هیئت رئیسه عبور میکند و به کمیسیون تخصصی میرود و وزیر هم میآید و پاسخ میدهد و حالا که میخواهیم اعلام وصول کنیم، میبینیم یک دفعه تعدادی از امضاها پس گرفته میشود.
اینکه هیئت رئیسه گاهی وقفهای ایجاد میکند که البته آئیننامه بههیچ هیئت رئیسهای این اجازه را نمیدهد که وقفه ایجاد کند، اما برای این است که اگر استیضاحکنندگان میخواهند حلوفصلی داشته باشند و توافقی برای حل مشکل با وزیر بکنند، الان قبل از رسمیت پیدا کردن استیضاح در کمیسیون این توافق را انجام دهید، وگرنه وقتی به کمیسیون رفت و برگشت، دوباره آن موقع عقب نکشند که بهنوعی، بازی با اعتبار هیئت رئیسه و بهطورکلی بازی با اعتبار مجلس است.
لابیهای درونی و بیرونی هم ممکن است روی کار هیئت رئیسه تأثیر داشته باشد؟
نه، اصلاً تأثیری ندارد. یعنی هیچ لابی از ناحیه بیرون مجلس نبوده است. مسئولیت ساماندهی استیضاح در هیئت رئیسه مربوط به بنده است، من هم هیچگاه ارادهای برای توقف آن نداشتم و ندارم. ساماندهی سؤالات هم مربوط به یک عضو دیگر است، ولی اگر احساس کنیم که مثلاً مبنای استیضاح قوام ندارد و پایدار نیست و احتمال میرود که بعد از طی یک مسیری، منتفی اعلام شود، از همان ابتدا میگوییم آقای نماینده شما که میخواهی یک بخشدار جابهجا شود از همین ابتدا انجام دهید، به وزیر کشور هم میگوییم که اگر این موارد با اقدام شما مشکل نماینده را حل میکند، مسیر سؤال و استیضاح از همان اول منتفی شود و دیگر در مجلس طی نشود.
این مسئله دلیل بر فشار بیرونی نیست یا اینکه کسی دنبال امتیاز از جایی نیست. نمایندگان حق قانونی دارند و میتوانند استفاده کنند، ولی واقعاً یک زمانی کلیت نظام مطرح است و سؤال ملی است یا استیضاح با نگاه ملی تدوین و تضمین میشود، مثلاً نماینده احساس میکند این مشکلی که برای استان او وجود دارد برای تمامی استانها وجود دارد، ظاهراً وزیر هم ضعیف است و دستگاه اجرایی هم ناکارآمد است، اینجا دیگر نباید عقبنشینی کند.
منبع: ماهنامه نماینده
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.