سد و نیروگاه «چم شیر» در بوته آزمون
در چارچوب این طرح محدوده دریاچه سد «چم شیر» بررسی باستان شناسی شده و مطالعات پیشین در این محدوده نیز بازنگری شد. بنا به اعلام پژوهشکده باستان شناسی در همین زمینه مقرر شد تا محوطه هایی که قابلیت کاوش گسترده دارند پس از انجام گمانه زنی مقدماتی و برای کاوش گسترده ارزیابی و انتخاب شوند.
بنا به گفته سرپرست محمدتقی عطائی«هیئت باستان شناسی مذکور در زمستان ۹۵ مطالعات خود را که مقرر بود در دو مرحله انجام شود آغاز کرد. در مرحله نخست این مطالعات حدود ۱۴۰ محوطه مورد شناسایی یا مطالعه قرار گرفت که از دوره پیش از تاریخ تا دوره قاجار را دربرمیگیرد. همچنین ۳۰ محوطه دارای قابلیتهای فرهنگی متمایز تشخیص داده شد که از آن میان در ۱۵ محوطه نیز گمانه زنی به انجام رسید و مشخص شد که این محوطهها قابلیت کاوشهای گسترده را دارد و میبایست پیش از آبگیری سد مورد کاوش قرار گیرند.»
به گفته سرپرست مطالعات باستانشناسی سد چم شیر «علی رغم به انجام رسیدن تمام تعهدات از سوی هیأت باستان شناسی مزبور و پژوهشکده باستان شناسی، متأسفانه دست اندرکاران ساخت این سد و نیروگاه، عنایتی به انجام تعهدات خود نشان نمیدهند. به گونه¬ای که جز درصد ناچیزی از بودجه برآورد شده، با گذشت بیش از یکسال، هنوز نسبت به تخصیص و تأمین بودجه این تحقیقات اقدامی صورت نگرفته است؛ و به همین سبب مطالعات مذکور از زمستان ۱۳۹۵ تاکنون معوق مانده است.»
اخبار حاکی از آن است که منابع احداث سد و نیروگاه چم شیر به صورت فاینانس از سوی پیمانکار چینی تأمین میشود، ولی در کمال ناباوری، پیمانکار چینی فقط برای ساختمان خود سد، منابع لازم را تأمین میکند و مطالعات مربوط به میراث فرهنگی محدوده سد بلاتکلیف مانده است. از آنجا که بنا به گفته مسوؤلان سد چم شیر، این سد در میانه سال ۱۳۹۷ به اتمام خواهد رسید و آماده آبگیری خواهد شد فرصت چندانی برای انجام مطالعات باستان شناسی و نجات بخشی آثار فرهنگی محدوده آبگیر این سد وجود نخواهد داشت.
به نظر میرسد در قراردادی که میان پیمانکار چینی و وزرات نیرو منعقد شده، پیمانکار چینی هیچ مسوؤلیتی در قبال انجام مطالعات باستان شناسی و مردمشناسی و محیط زیستی را نپذیرفته است. حال آنکه در خود چین هیچ شرکتی، چه چینی و چه خارجی، بدون توجه به چنین مسائلی حق فعالیت و صلاحیتی در اجرای پرژوههای عمرانی ندارند! با این حال، به سبب بی¬توجهی مدیران و مسؤولان کشور ما نسبت به واقعیتهای زیست محیطی و میراث فرهنگی ایران، شرکتهای خارجی نیز کوچکترین اهمیتی برای توسعه پایدار قایل نیستند. مسلم است که ضعف طرف ایرانی در بستن چنین قراردادی قابل اغماض نیست، ولی پیمانکار چینی نیز از بی خبری مسؤولان ایرانی نهایت سوء استفاده را کرده است.
اکنون در حالی که اعلام شده سد چم شیر در نیمه دوم سال ۱۳۹۷ آبگیری خواهد شد هنوز حتی مرحله مقدماتی مطالعات باستان شناسی در محدوده این سد به انجام نرسیده است.
بگفته محمدتقی عطائی، سرپرست مطالعات باستان شناسی سد چم شیر «برای کاوش¬های گسترده و انجام برنامه های نجات بخشی باستان شناسی، حداقل به دو سال زمان نیاز است.»
امروزه میدانیم که ساختمان بهترین سدها هم عمر مفید و معینی دارند و پس از آن کارآیی شان را از دست خواهند داد. پرسش این است که وقتی به رغم همه انتقادها به سدسازی اقدام به ساخت آنها میکنیم آیا نباید عوارض منفی انها را به حداقل کاهش دهیم؟ آیا نباید پیش از ساخت یک سد مطالعات گوناگون (اعم از باستان شناسی، محیط زیست، گردشگری و نظایر آن) انجام شود و پس از ساخت این ابَرسازهها به کمک این مطالعات علمی به بهره وری بهتر از آنها کمک کنند؟ بسیار دیده شده است که ساختمانهای متعددی که در حین ساخت سدها برای اسکان مهندسان و کارکنان آنها ساخته میشود با آغاز آبگیری بلااستفاده میماند یا به حال خود رها میشوند، آیا نباید برنامهای برای استفاده از آنها داشت؟ آیا احداث موزههای محلی که از حاصل مطالعات باستانشناسی، مردمشناسی و نظایر آن فراهم آمده باشد یکی از راههای کمک به رونق گردشگری و استفاده بهینه از ساخت و سازهای جانبی سدها نیست؟
و در نهایت، آیا نظارت کافی به عملکرد افراد یا نهادهایی که زیست بوم و میراث فرهنگی یک منطقه را از سرمایه های حقیقی خود تهی می کنند وجود دارد؟
و سوال آخر اینکه بنا به گفته محمدرضا فاضل معاون اجرایی طرح سد و نیروگاه چم شیر تا کنون هشت هزار میلیارد ریال برای این پروژه هزینه شده است. سهم مطالعات میراث فرهنگی از این پروژه چند درصد بوده است؟
انتهای پیام/