طلاق پایان زندگی لاکچری با پول قرضی
قاضی از مرد می خواهد آرام باشد و در مورد علت حضورش توضیح دهد. مرد جوان که خود را هومن معرفی می کند، ادامه داد: 3 سال قبل با مهشید ازدواج کردم. من در یک شرکت کار می کنم و حقوقم از یک کارمند ساده مقداری بیشتر است. اوایل عاشقانه در کنار هم زندگی می کردیم و هیچ مشکلی نداشتیم. از 14 ماه قبل به یکباره همسرم تغییر کرد. ابتدا برای جشن تولدش کادو طلا از من خواست که با پس اندازم خرید. روز ولنتاین از من کادو گوشی آیفون گران قیمت خواست خریدم. او هر روز یک چیز گران قیمت درخواست می کرد و من برای اینکه کمبودی احساس نکند برایش می خریدم. اما دیگر پس اندازی نداشتم. در این مدت مجبور شدم از دوست، آشنا و حتی همکار پول قرض بگیرم تا بتوانم خرده فرمایشات همسرم را انجام دهم.
آقای قاضی او معتقد است انسان لاکچری است و باید زندگی خوبی داشته باشد. نمی دانم چرا در زندگی یکباره تغییر کرد و خودش را باکلاس می داند. من آدم زندگی لاکچری نیستم و درخواست طلاق دارم. مطمئنم تا دو سال بعد از جدا شدن از همسرم باید قرض و بدهی هایم را بدهم.
در ادامه زن جوان در دفاع از خود گفت: من زندگی و همسرم را دوست دارم اما نمی توانم چشم از خواسته هایم بردارم. تمام خواسته های من اولیه است و حق هرکسی است.
با اظهارات زن و شوهر جوان، قاضی آنها را برای مشاوره به مرکز مشاوره معرفی کرد.