من یک مادر معتاد هستم
خودت را معرفی کن؟
من مادر سه فرزند و ۳۶ ساله است.
مادر سه فرزند؟
بله. تمام زندگی من همین بچه هایم هستند.
پس همسرت چی؟
او مرا به این روز انداخت و خودش به جرم حمل ۱۰ کیلو تریاک بازداشت شده است.
از طریق همسرت معتاد شدی؟
بله. دو سال قبل درد کمر داشتم. او توان مالی درمان مرا نداشت. برای اینکه کمتر درد بکشم به من تریاک داد. چند روز اول موثر بود و درد کمرم خوب شد. اما من دیگر الوده مواد شدم. خودش فروشنده خرد مواد بود.
فقط تریاک مصرف کردی؟
خیر. بعد یک مدت همسرم گفت: تریاک گران است و شیشه بکش. من هم توان ترک نداشتم و مجبور شدم شیشه بکشم.
پس چرا امروز به فکر ترک افتادی؟
من عاشق فرزندانم هستم. در این دوسال و ۶ ماه اخر که شیشه میگشیدم از آنها غافل بودم. همسرم هم به زندان افتاد.
فرزندانت کجا هستند؟
مادرم از آنها سرپرستی میکند.
پاک شوی چه میکنی؟
پاک شوم دیگر سمت مواد نمیروم. شغلی برای خودم پیدا میکنم و سه فرزندم را سالم بزرگ میکنم.
حرف آخر...
من مادر خوبی برای فرزندانم نبودم و شرمندم.