من رضا 17 ساله معتاد هستم
خودت را معرفی کن؟
من رضا 17 سال دارم.
تو باید پشت نیمکت مدرسه باشی، اینجا چکار می کنی؟
معتاد شدم رفت.بعد مرگ پدرم، بخت منم تیره وتار شد.
چرا؟
پدرم دو سال قبل فوت کرد. مجبور شدم در کنار درس کار کنم. همکارانم برای اینکه بتوانم شب ها بیدار بمانم پیشنهاد مصرف شیشه را دادند. دو هفته مقاومت کردم. اما دیگر خودم از خستگی کم آوردم.
بعدش چه شد؟
16 ماه قبل برای اولین بار شیشه کشیدم. وقتی کشیدم 72 ساعت نخوابیدم. حال خوبی داشتم و سرحال بودم. همین حال باعث شد من بازهم برای اینکه سرپا باشم مواد مصرف کنم.
چه شد؟
در کمتر از یک ماه معتاد به شیشه شدم. یکی از همکارانم ساقی من شده بود و برایم مواد می آورد.
رایگان؟
نصف حقوق هر ماهم را مجبور بودم برای پول مواد به او بدهم.
چقدر مصرف می کردی؟
روزی یک صوت شیشه می زدم.
زیاد نبود؟
مجبور بودم.
چه شد بعدش؟
به بدبختی کامل رسیدم. خانواده ام در عذاب بودند. می خواستم باری از دوششان بردارم باری روی دوششان شدم.
الان تصمیمت برای ترک اعتیاد جدی است؟
اره. مطمئن باشید. نمی خواهم روح پدرم در عذاب باشد.