صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

فتح‌المبین ۳۶ ساله شد/ حاج قاسم؛ یکی از قهرمانان اصلی قصه واقعی

۰۱ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۵:۰۱
کد خبر: ۴۰۵۳۲۶
دسته بندی‌: سیاست ، دفاعی و مقاومت
احمد متوسلیان، ابراهیم همت، علی فضلی و قاسم سلیمانی، از جمله افرادی بودند که برای فرماندهی تیپ مدنظر بودند؛ من (محسن رضایی)، شهید باقری، امیر شمخانی و سرلشکر رشید، مسئولیت بررسی سوابق این افراد را بر عهده داشتیم. وقتی به قاسم سلیمانی رسیدیم...

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، یکم فروردین سالروز آغاز عملیات غرورانگیز و ظفرمندانه «فتح‌المبین» است. عملیاتی که امروز، ۳۶ سال از آن می‌گذرد و هنوز هم که هنوز است، در بازخوانی‌ها، روایت‌ها و خاطراتی که از آن عملیات بیان می‌شود، نکات ظریف و نغزی به مخاطب ارائه می‌شود.

با پایان یافتن عملیات طریق القدس، طرح ریزی نهایی عملیات بزرگ بعدی ایران در دستور کار قرار گرفت. این عملیات در غرب شهر شوش تا مرز فکه و در منطقه یکی از مهمترین محور‌های تهاجم ارتش عراق برای تصرف خوزستان صورت گرفت. ارتش عراق از زمان و مکان این عملیات با خبر بود؛ بنابراین آنچه می‌توانست اطلاع ارتش عراق از منطقه عملیات را ناکام بگذارد، طرح و محور‌های عملیاتی بود که با عدم پیش بینی آن از سوی دشمن، موجب غافلگیری یگان‌های ارتش بعثی گردد. عملیات فتح المبین، سومین عملیات بزرگی بود که رزمندگان اسلام در سال دوم جنگ برای بیرون راندن قوای اشغالگر ارتش بعثی عراق از سرزمین‌های اشغالی در خوزستان، درشب دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ انجام دادند.

زمین منطقه عملیاتی فتح المبین از سه بخش کوهستانی، تپه ماهوری و دشت تشکیل شده بود. اختلاف ارتفاع بین این نقاط حدود ۲۲۰ متر بود. این منطقه از شمال به ارتفاعات سپتون و همچنین ارتفاعات مَمَله که در شمال عین خوش قرار داشت و از مشرق تا رودخانه کرخه و از جنوب نیز به صحرا تا دشت نی خزر و همچنین ارتفاعات میشداغ و تنگه رقابیه محدود می‌شد. در این منطقه دو جاده اصلی آسفالته و محور مواصلاتی وجود داشت که از داخل خاک عراق تا پل نادری امتداد می‌یافت. یکی جاده‌ای بود که مورد استفاده لشکر ۱۰ ارتش بعثی قرار داشت و از منطقه مرزی شرهانی به عین خوش و از آنجا به دشت عباس و در نهایت به پل نادری می‌رسید. دیگری جاده‌ای بود که از مرز فکه آغاز و از شمال تنگه رقابیه به تپه‌های رادار و از آنجا به پل نادری ختم می‌شد. هدف عملیات، آزاد سازی مناطق اشغالی در غرب شهر‌های دزفول و منطقه غربی کرخه و تصرف ارتفاعات منطقه و رسیدن به مرز فکه بود. با توجه به حضور قوای دشمن در غرب رودخانه کرخه که تهدید کننده جاده اهواز- اندیمشک که بعنوان گلوگاه استان خوزستان محسوب می‌شد، انجام عملیات در این منطقه و راندن دشمن به سمت مرز برای تدارک مطمئن عملیات بیت المقدس، ضروری بود.

اقدامات دشمن قبل از آغاز عملیات
ارتش بعثی که احتمال حمله قوای ایران را به منطقه غرب رودخانه کرخه می‌داد، برای به تاخیر انداختن عملیات و نیز بر هم زدن سازمان رزمندگان اسلام و یا منتفی کردن تهاجم جدید ایران، علاوه بر حمله‌ای که در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ به تنگه چزابه در منطقه عملیاتی بستان کرد، در ۲۸ اسفند ۱۳۶۰ یعنی ۲ روز قبل از آغاز عملیات به منطقه شوش و تنگه رقابیه که منطقه تحت مسئولیت قرارگاه‌های فجر و فتح برای عملیات فتح مبین بود، نیز حمله کرد. ارتش عراق موفق شد تا در محور رقابیه ۲ تا چهار کیلومتر پیشروی کند؛ بنابراین آرایش قوا را در این مواضع به گونه‌ای بر هم ریخت که تمام شناسایی‌های انجام شده برای انجام عملیات، غیر قابل استفاده شد. در نتیجه امکان انجام عملیات را از قرارگاه فتح در مرحله اول عملیات فتح مبین سلب کرد. گرچه با مقاومت سرسختانۀ نیرو‌های خودی و با تقدیم ۶ شهید و به اسارت گرفتن حدود ۱۰۰ نفر از نیرو‌های دشمن، واحد‌های ارتش بعثی مجبور به عقب نشینی شدند، اما آسیب‌هائی به نیرو‌های آماده شده برای انجام عملیات فتح المبین وارد شد.

شرح عملیات
عملیات فتح المبین در ساعت ۰۰:۳۰ بامداد دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ با رمز یازهرا (س) و در تاریکی کامل هوا و با حمله یگان‌های قرارگاه‌های قدس، نصر و فجر آغاز گشت. اما به دلیل پیش دستی دشمن در حمله به مواضع قرارگاه فتح و آسیب دیدن تعدادی از یگان‌های آن، این قرارگاه نتوانست عملیات خود را همزمان با سایر قرارگاه‌ها آغاز نماید. به هر حال یگان‌های عملیاتی در مرحله اول موفق شدند تا ارتفاعات علی گره زد و بخشی از عین خوش را به تصرف خود درآورد. در این مرحله رزمندگان تیپ ۲۷ محمد رسول الله به همراه تیپ ۲ لشکر ۲۱ توانستند خود را به مواضع توپخانه دشمن رسانده و حدود ۸۰ عراده توپ دشمن را به غنیمت بگیرند. در این مرحله رزمندگان اسلام موفق شدند حدود ۳ هزار نفر از نظامیان بعثی را به اسارت بگیرند. البته در این مرحله از نیرو‌های خودی نیز بیش از ۲ هزار نفر مجروح و نزدیک به ۴۰۰ نفر هم شهید شدند.

در منطقه عملیاتی فجر که هدف تصرف تپه‌های رادار بود، در این مرحله موفقیتی حاصل نشد، زیرا امکان رخنه در خطوط مستحکم پدافندی دشمن وجود نداشت و عملاً طرح مانور در این منطقه، یک تک جبهه‌ای بود. البته در این منطقه از مدت‌ها قبل رزمندگان سپاه دزفول به همراه سلحشوران لشکر ۲۱ حمزه تونل‌هایی را که تنها یک نفر می‌توانست از آن‌ها عبور کند به طول ۵۰۰ تا ۷۰۰ متر در زیر مواضع ارتش بعثی احداث کرده بودند که با این اقدام توانستند سه راهی پل نادری را از تصرف دشمن خارج نمایند، ولی کل اهداف مورد نظر را نتوانستند تامین نمایند. از سوی دیگر یگان‌های دشمن با حفظ این منطقه و از درون آن شروع به پاتک کردند تا بتوانند نیرو‌های رزمنده را از سایر مناطق تصرف شده بیرون نمایند. از سوی دیگر ارتش عراق به مواضع تیپ ۱۴ امام حسین و تیپ ۸۴ خرم آباد نیز پاتک سنگینی را آغاز کرد و بخشی از منطقه عین خوش را دوباره باز پس گرفت و امکان الحاق یگان‌های خودی و ارتباط دو قرارگاه نصر و قدس را از بین برد. در چنین شرایطی در قرارگاه مرکزی کربلا تصمیم گرفته شد تا تیپ ۱۴ امام حسین عقب نشینی نماید، ولی شهید حسین خرازی فرمانده این تیپ که خود در صحنه حضور داشت از این اقدام سرباززد و اعلام کرد که می‌ماند و مقاومت می‌کندوقرارگاه با پیشنهاد وی موافقت کرد. با این تصمیم، تیپ امام حسین توانست عین خوش را حفظ کند. در ۴ روز اول عملیات وضعیت جبهه نامشخص بود و معلوم نبود که آیا این عملیات موفق خواهد شد یا نه. در شرایطی که وضعیت جبهه عین خوش بهم ریخته بود و یگان‌های قرارگاه‌های نصر و قدس در شرایط بدی قرار گرفته بودند با تغییری در طرح عملیات، یگان‌های قرارگاه فتح در تاریخ شب چهارشنبه ۴ فروردین، حمله خود را با یک تک احاطه‌ای به ارتفاعات رقابیه و برغازه آغاز کردند. از آنجا که تنگه رقابیه از ۱۲ کیلومتری در دید و تیر ارتش عراق قرار داشت تصرف آن از مقابل امکان پذیر نشد. لکن قبلا برای این مشکل تدبیر لازم اندیشیده شده بود وحرکت تاکتیکی دور زدن میشداغ از تنگه زلیجان طراحی و آماده شده بود.

رزمندگان جهاد سازندگی حدود یک هفته قبل از آغار عملیات، جاده‌ای به طول ۸ کیلومتر را در دل کوه میشداغ احداث کردند. تصور ارتش عراق بر این بود که، چون این منطقه رملی و شنزار است، پس ایرانی‌ها نمی‌توانند از آن عبور کنند، ولی تیپ نجف اشرف با استعداد ۲ گردان با استفاده از جاده احداث شده از مسیرتنگه زلیجان عبور و تنگه رقابیه را دور زده و از پشت نیرو‌های دشمن سر در آورد. با این تدبیر، رزمندگان با هدایت شهید مهدی باکری (جانشین تیپ نجف اشرف) حدود ۲۰ کیلومتر از داخل رمل‌ها حرکت و نیرو‌های دشمن را محاصره نمودند. فرمانده تیپ عراقی پدافند کننده در این ناحیه به اسم سرهنگ نزار اسیر شد و تصور می‌کرد که ایران با بالگرد پشت سر وی، نیرو پیاده کرده است. با سقوط جبهه میشداغ تنگه رقابیه باز شد از آنجا که قرارگاه اصلی دشمن در این منطقه قرار داشت، با به خطر افتادن عقبه دشمن، فشار از روی تیپ امام حسین در عین خوش برداشته شد و دشمن اقدام به عقب نشینی نمود. در این مرحله نیز حدود ۳ هزار نفر از نیرو‌های دشمن به اسارت درآمدند. البته در سه روز اول عملیات حدود ۷۰۰ نفر از پاسداران و بسیجیان و نیز حدود ۲۰۰ نفر از سربازان و ارتشیان به شهادت رسیده و نزدیک به ۴ هزار و ۵۰۰ نفر از نیرو‌های خودی نیز مجروح شدند. در چنین شرایطی کل آرایش دشمن در همه جبهه‌ها به هم ریخت و عملاً مرحله سوم عملیات آغاز شد و دشمن از سه طرف در محاصره قرار گرفت. هنوز فرمانده لشکر یک ارتش بعثی به رده بالای خود اطمینان می‌داد که می‌تواند ارتفاعات رادار را حفظ کنند. در این مرحله از عملیات، قرارگاه نصر که در بخش شمالی منطقه با کمک تیپ ۵۸ ذوالفقار با قرارگاه قدس در عین خوش الحاق حاصل کرده و تقریباً به موفقیت کامل رسیده بود با دستورقرارگاه مرکزی کربلا، قرارگاه‌های تیپی نصر ۳ و نصر ۲ را برای تک به جناح شمالی لشکر یک عراق در جنوب منطقه وارد عمل کرد. قرارگاه فجر نیز به سمت شمال منطقه که بر خلاف آرایش جنگی دشمن بود، لشکر یک عراق را تحت فشار قرار داد، در نتیجه مواضع ارتش عراق در تپه‌های ابوصلیبی خات سقوط کرد و نیرو‌های عراقی از ارتفاعات رادار وادار به عقب نشینی شده و فرار دشمن آغاز شد و حدود ۴۵۰ نظامی عراقی داوطلبانه تسلیم شدند.

دشمن تعدادی از تانک‌های خود را سوار بر تریلی‌ها نموده و با حمایت بالگرد‌های جنگی حرکت رو به عقب را آغاز نمود. در این وضعیت، تیپ ۵۱ زرهی با استعدادی در حدود ۵۰ دستگاه تانک در باتلاق سندال گرفتار شد و تانک‌های خود را از دست داد. نگارنده خود شاهد گرفتار شدن تانک‌ها و نفربر‌های نوی عراقی در این منطقه بوده است که واقعاً تماشایی، بود. به این ترتیب پس از شش روز عملیات مداوم و در اوایل صبح شنبه ۷ فروردین ماه ۱۳۶۱، سایت رادار و کل منطقه به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. پس از عملیات مشخص شد که جاده فکه، چنانه، رادار به عنوان جاده اصلی یگان‌های ارتش عراق قلمداد می‌شده و قرارگاه اصلی دشمن نیز در کنار همین جاده قرار داشت که با حمله از طریق تنگه رقابیه، رزمندگان اسلام توانستند به قرارگاه تاکتیکی سپاه چهارم ارتش عراق که فرمانده آن، سپهبد هشام فخری در آن مستقر بود، نزدیک شده و جبهه دشمن را به هم بریزد.

نتایج و ارزیابی دستاورد‌های عملیات
در این عملیات که در جبهه‌ای به طول ۸۰ و عرض ۳۰ کیلومتر انجام شد، در حدود ۲ هزار و ۴۰۰ کیلومتر مربع از خاک کشور شامل ارتفاعات عین خوش، علی گره زد، تینه، ابوغریب، تنگه رقابیه، دشت عباس و تپه‌های ابوصلیبی خات و پایگاه‌های راداری ۴ و ۵ نیروی هوایی ارتش، از تصرف دشمن آزاد گشت. همچنین شهر‌های شوش، اندیمشک و دزفول و نیز جاده مواصلاتی اندیمشک ـ. اهواز از برد آتش توپخانه صحرایی و موشک‌های فراگ خارج شدند. در عملیات فتح مبین حود ۱۰ هزار نفر از نظامیان عراقی کشته و مجروح و استعدادی در حدود ۲ لشکر عراقی منهدم شد. در این عملیات ۱۸ فروند هواپیما، ۳ فروند بالگرد، ۳۶۱ دستگاه انواع تانک و نفربر و صد‌ها دستگاه خودروی نظامی ارتش عراق منهدم گردید. همچنین ۱۵۰ دستگاه تانک، ۱۷۰ دستگاه نفربر، ۵۰۰ دستگاه خودرو، تعداد زیادی سلاح انفرادی و یک رسد کامل موشک سام ۶ به همراه ۳ فروند موشک به غنیمت گرفته شد. با ضربات سنگین وارد شده در جریان این عملیات بر لشکر‌های یک مکانیزه و ۱۰ زرهی دشمن و با به اسارت در آمدن حدود ۱۵ هزار نفر از نظامیان بعثی، توانایی رزمی ارتش بعثی، کاهش یافته و با انهدام بخشی از قوای دشمن و به غنیمت گرفته شدن حدود ۱۶۵ عراده توپ صحرایی، به همراه مهمات فراوان کاتیوشا وگلوله‌های توپ ۱۳۰ میلیمتری، فرصت برای انجام عملیات بزرگ بعدی به نام بیت المقدس فراهم آمد. این عملیات موجب شد تا فرمانده لشکر یک مکانیزه به ۱۵ سال زندان محکوم گردد و فرمانده تیپ ۲۷ این لشکر اعدام و فرمانده تیپ یک پیاده مکانیزه نیز برای همیشه ناپدید گردد. دراین عملیات حدود ۲۰۰۰ نفر از رزمندگان اسلام نیز به اسارت ارتش عراق در آمدند.

عملیات فتح مبین جهش بزرگی در قدرت رزمی ایران و توانایی برای تغییر موازنه قوا، پدید آورد. انجام این عملیات، روحیۀ اطمینان به پیروزی را در بین برنامه ریزان عملیات و رزمندگان اسلام بوجود آورد. ویژگی این عملیات، قدرت تصمیم گیری فرماندهی و جنگ فراگیر مردمی بود که در نتیجه آن، ارتش عراق باور کرد که در جنگ شکست خورده است. پیروزی در این عملیات موجب شد تا فرماندهان جنگ احساس کنند که حال می‌توانند اقدامات بزرگ تری را انجام دهند وعملیات بزرگتری را طرح ریزی کنید. عملیات فتح المبین، اطمینان به پیروزی را در قوای رزمنده اسلام توسعه داد. در جریان این عملیات، غنائم زیادی بدست آمد که از آن‌ها در عملیات بیت المقدس، استفاده شد. مهمات بجا مانده از دشمن در این عملیات، بخش عمده‌ای از نیازمندی‌های پشتیبانی آتش یگان‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در عملیات فتح خرمشهر تأمین کرد. انجام این عملیات، نه تنها از توان رزمی مدافعین انقلاب اسلامی نکاست بلکه بر قدرت رزمی آن‌ها افزود، به گونه‌ای که هم قوای فکری فرماندهان را تقویت کرد و موجب طرح‌ریزی‌های بسیار دقیق و همراه با خلاقیت و نوآوری گردید و هم با به غنیمت گرفتن برخی از تجهیزات دشمن، به گسترش یگان‌های رزمی جدید در صحنه نبرد، افزود.

احمد متوسلیان، ابراهیم همت، علی فضلی و قاسم سلیمانی ...
سرلشکر «محسن رضایی» در همایش «سلام سردار» در دانشگاه تهران که ۸ اسفند ۹۶ برگزار شد، در خاطره‌ای از عملیات فتح‌المبین گفت: در بهمن و اسفند سال ٦٠ آماده برگزاری عملیات فتح المبین بودیم؛ سپاه باید با ١١ تیپ در این عملیات شرکت می‌کرد درحالیکه آن زمان سپاه تنها ٣ تیپ داشت؛ تشکیل تیپ نظامی ظرف یک یا دو ماه کاری بسیار دشوار و غیرقابل تصور بود و سپاه باید ظرف این مدت ٨ تیپ را تشکیل می‌داد و ساماندهی می‌کرد. به دنبال آدم‌هایی می‌گشتیم که توانایی تشکیل و ساماندهی این تیپ‌ها را داشته باشند. احمد متوسلیان، ابراهیم همت، علی فضلی و قاسم سلیمانی، از جمله افرادی بودند که برای فرماندهی تیپ مدنظر بودند؛ من (محسن رضایی)، شهید باقری، امیر شمخانی و سرلشکر رشید، مسئولیت بررسی سوابق این افراد را بر عهده داشتیم. وقتی به قاسم سلیمانی رسیدیم کمی اختلاف شد و شهید باقری گفت: «برادر محسن، عجله نکن. فعلا یک گروه رزمی به قاسم بدهیم و بعد از آن، او فرمانده تیپ شود»؛ یکم فروردین ٦١ عملیات موفقیت آمیز فتح المبین آغاز شد و طی آن ٩ هزار اسیر گرفتیم و حقیقتا یکی از قهرمانان اصلی قصه واقعی، حاج قاسم سلیمانی بود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *