ایست قلبی زن جوان در شب حنابندان/ قبر جایگزین تالار عروسی شد

به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، حدود سه سال پیش بود، در عین حال که دوست داشتم سری به سالن شستشوی سازمان بهشت زهرا بزنم، همیشه از رفتن به آنجا هراس داشته و می‌ترسیدم که اگر به داخل سالن شست و شو بروم و محیط آنجا را از نزدیک ببینم دیگر نتوانم در سازمان کار کنم.

 

با خود قرار گذاشتم نزدیکی‌های بازنشستگی ام یک روز بروم و از نزدیک همه چیز را مشاهده کنم.

 

محوطه بهشت زهرا (س) چهار فصل است، بهارش زیبایی خاصی دارد و در اردیبهشت ماه عطر یاس‌های زرد در قطعات می‌پیچد، تابستان آن هم زیباست و فصل پاییز با زرد شدن برگ درختان محیط بهشت زهرا (س) هم زیبا و هم دلگیرتر می‌شود، اما از همه زیباتر فصل زمستان و آن هم روز‌های برفی است و درختان بسیار زیبا می‌شوند.

 

در یک روز برفی محوطه سازمان بسیار زیبا شده بود. از کتابخانه خارج شدم تا کمی در روی برف‌ها قدم بزنم نمی‌دانم چرا وقتی به خودم آمدم دیدم نزدیک سالن شست و شو هستم. وسوسه شدم داخل شوم محیط غسالخانه با آن چه که در خواب هایم میدیدم، خیلی فرق می‌کرد. من در رویاهایم همیشه آنجا را تاریک و به شکل حمام‌های قدیمی می‌دیدم.

 

به طرف شیشه‌های سالن شستشو برگشته پارچه توری سبز رنگی نظر مرا جلب کرد. وقتی ترس را کنار گذاشته و با دقت بیشتری نگاه کردم، دیدم جنازه‌ای متعلق به یک عروس که در شب حنابندان دچار ایست قلبی شده بود و با همان لباس نامزدی زیبای سبزرنگ در داخل سالن شستشو بود خیلی متأثر شد.

 

حتی خانم‌هایی که داشتند ناخن‌های مصنوعی و مو‌های کار شده روی عروس را در می‌آوردند و لباس عروس را قیچی می‌کردند تا او را برای شستشو آماده کنند اشک می‌ریختند. بسیار ناراحت شدم و با خود می‌گفتم چرا مرگ باید در چنین لحظه‌ای به سراغ انسان بیاید.

 

در قشنگ ترین لحظه زندگی و چرا باید قبر جایگزین تالار عروسی شود که امشب قرار بود در آن جشن و سرور با شکوهی برگزار شود.

 

 

انتهای پیام/