تصادف نمیکردیم، هیچ وقت دستگیر نمیشدیم
به جرم موبایل قاپی در مرکز شهر دستگیر شده است. از نحوه سرقت هایش با همدستش میگوید.
خودت را معرفی کن؟
علی ۲۵ ساله هستم.
کجا زندگی میکنی؟
خانه ما نزدیکی جاده بهشت زهرا است.
سابقه داری؟
دو بار دستگیر شدم که یک بار تبرئه و بار دوم ۶ ماه زندان بودم.
این بار به چه اتهامی دستگیر شدی؟
موبایل قاپی.
چگونه سرقت میکردی؟
من همدست داشتم. همدستم موبایل قاپی میکرد و من موتور سوار بودم.
چند موبایل سرقت کردی؟
فکر کنم ۴۰ موبایل بود.
در کدام مناطق سرقت میکردید؟
بیشتر بهارستان. چند باری هم ولیعصر و ویلا.
چه شد دستگیر شدی؟
ماموران طرح مهار گذاشته بودند. وقتی موبایل یک زن را زدیم به دنبالمان آمدند. در راه تصادف کردیم. من مجروح روی زمین افتادم و همدستم فرار کرد.
از این سرقتها چقدر به جیب زدی؟
از هر سرقت ۷۰ درصد من میبردم و ۳۰ درصد همدستم. موبایل اپل را ۲۰۰ تا ۳۰۰ میفروختیم. سامسونگ را ۱۰۰ هزار تومان.
میدانی سر موبایلها چه میامد؟
نمیدانم به یک مالخر میفروختم او هم به تعمیرگاههای موبایل میفروخت. فکر کنم اوراق شده و قطعاتش فروخته میشود.
چرا سر کار نمیروی؟
یک بار از سر طمع دست به سرقت زدم و دستگیر شدم. ان موقع اشتباه کردم. الان کسی به یک کسی که سابقه دزدی دارد کار نمیدهد. تمام شد آن زمان که کسی اعتماد کند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *