صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

خاموش کردن آتش سینما آزادی و سر کشیدن یک پارچ آب خنک

۰۶ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۰:۱۰:۰۱
کد خبر: ۳۹۹۷۳۸
هنوز مزه آن پارچ آب یخ و آبگوشت بعد از حریق سینما را نمی‌توان فراموش کرد.

به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، ایستگاه یک آتش‌نشانی خلوت و آرام است. هنوز بیشتر آتش‌نشانان شیفت " الف"، وارد ایستگاه نشده‌اند و تلاشگران شیفت قبلی منتظر حضور آنها هستند.

مرتضی، لباس خدمت می‌پوشد و وارد محوطه می‌شود. کارکنان، یکی پس از دیگری وارد می‌شوند ومرتضی به عنوان " کمک فرمانده " دوری در اطراف خودرو‌ها می‌زند. به تدریج تحویل و تحول آغاز می‌شود و آتش‌نشانان شیفت جدید تجهیزات و خودرو‌ها را از شیفت قبلی تحویل می‌گیرند و به دنبال هم به طرف ساختمان می‌روند.

مرتضی در محوطه می‌ماند و بقیه برای صرف صبحانه به سالن غذاخوری می‌روند. طبق برنامه امروز نوبت نظافت عمومی است و تمام ساعات پیش از ظهر به این مهم اختصاص یافته است. به همین دلیل، آتش‌نشانان ساعت ۹ به محوطه بازمی گردند و با استفاده از آب استخر حسن آباد، شستشوی محوطه، تجهیزات و خودرو‌ها را آغاز می‌کنند.

" کاردان "‌ها و کمک‌هایشان برای نظافت خودروها، آستین بالا می‌زنند و بقیه به نسبت وظیفه‌ای که به عهده دارند به شستشوی تجهیزات، و اماکن می‌پردازند.

کاری که نزدیک به سه ساعت به درازا می‌کشد؛ و با نزدیک شدن ظهر صدایی از طریق بلندگو در محوطه طنین می‌اندازد و همگان را به صرف ناهار دعوت می‌کند. آتش‌نشانان به تدریج وسایل و تجهیزات را جمع آوری می‌کنند و به سوی ساختمان می‌روند. تنها " مرتضی" است که از بقیه جدا می‌شود و راه تلفنخانه ایستگاه را پیش می‌گیرد. چند دقیقه بعد، پس از عبور از مقابل دفتر رئیس ایستگاه، وارد تلفنخانه می‌شود و سلام می‌کند. بدون آن که منتظر پاسخ تلفنچی بماند، به صندلی او نزدیک می‌شود.

مرتضی، وسایل روی میز را مرتب می‌کند و به پشتی صندلی تکیه می‌دهد، اما هنوز چند دقیقه نگذشته که بی سیم به صدا در می‌آید.- ۳۰۱ از فرماندهی.- ده، یک- زنگ حریق رو بزنین. نیرو اعزام بشه.مرتضی به سرعت زنگ را به صدا در می‌آورد و همزمان به مکالمه با ستاد فرماندهی ادامه می‌دهد.- آدرس و اعلام بفرمایین، لطفا.- خیابان شهید بهشتی، تقاطع قائم مقام فراهانی، سینما آزادی. کمکی ایستگاه ۱۸

داخل محوطه، آتش‌نشانان به سوی خودرو‌ها می‌دوند و تلفنچی، خودش را به تلفنخانه می‌رساند. در این فاصله، " مرتضی اصفهانی " به خودرو‌ها رسیده و از کنار فرمانده " ناصر رمضانزاده " می‌گذرد، که ضمن هدایت همکاران، از طریق بی سیم دستی، اطلاعات تکمیلی را از ستاد دریافت می‌کند.خیلی زود، خودرو‌ها به دنبال هم از ایستگاه بیرون می‌روند و به سمت شمال توجیه می‌شوند، تا پس از عبور از خیابان حافظ و کریمخان زند، به خیابان قائم مقام می‌رسند.

دود غلیظی که به آسمان می‌رود، از تقاطع " شهید مفتح " به وضوح دیده می‌شود و به قدری زیاد است که فرمانده رمضانزاده، از طریق بی سیم درخواست نیروی کمکی بیشتری می‌کند.

مقابل سینما آزادی، جمعیت زیادی جمع شده‌اند و آتش‌نشانان ایستگاه ۱۸ در قسمت جنوبی ساختمان از سمت در اصلی عملیات را آغاز کرده‌اند.خودرو‌های ایستگاه یک توقف می‌کنند و فرمانده، برای مشخص شدن محل استقرار از خودرو فاصله می‌گیرد. اصفهانی، همه جا را به دقت از نظر می‌گذراند. از دیدگاه او، روی دیوار غربی سینما دو ترک بزرگ دیده می‌شود که تا بالا ادامه دارد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *