صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

عمران صلاحی از گل آقا تا آی نسیم سحری/شاعری که به شعر طنز هویت داد+عکس

۰۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۰:۰۱
کد خبر: ۳۹۸۸۴۳
دسته بندی‌: فرهنگی ، عمومی
عمران صلاحی شاعر طنزپرداز ایرانی یک اسفند ماه ۱۳۲۵ در تهران به دنیا آمد و بعدها به عنوان یکی از پیشگامان صنعت طنز در شعر معاصر ایران لقب گرفت.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، عمران صلاحی شاعر طنزپرداز ایرانی یک اسفند ماه  ۱۳۲۵ در تهران به دنیا آمد و بعدها به عنوان یکی از پیشگامان صنعت طنز در شعر معاصر ایران لقب گرفت.

وی نخستین شعرش در ۱۵ سالگی در اطلاعات کودکان به چاپ رسید اما کار نوشتن را به گونه‌ای جدی و پیگیر از ۲۰ سالگی در نشریۀ فکاهی توفیق آغاز کرد.

عمران صلاحی در کنار نوشتن و سرودن به تحقیق و پژوهش در بارۀ طنز روی آورد و در سال ١٣٤٩ کتاب طنزآوران ایران را با همکاری بیژن اسدی‌پور منتشر کرد.

نخستین شعر از اشعار نیمائی عمران صلاحی در سال ١٣٤٧ در مجلۀ خوشه به سردبیری احمد شاملو انتشار یافت. صلاحی در عرصۀ شعر و در قلمرو طنز جدی و فعال بود.

وی از سال ١٣٥٢تا ١٣٧٥ در استخدام رادیو و تلویزیون بود و سال‌ها با شورای عالی ویرایش صدا و سیما همکاری داشت.

وی با گل آقا با نام‌های مستعار ابوقراضه، بلاتکلیف، کمال تعجب، زرشک، تمشک، ابوطیاره، پیت حلبی، آب حوضی، زنبور، بچهٔ جوادیه، مراد محبی، جواد مخفی، راقم این سطور و… و نشریه بخارا همکاری داشت. صلاحی آثار خود را در عرصۀ طنز از جمله با نام مستعار آقای شکرچیان به چاپ می‌رساند.

عمران صلاحی ساعت ۴ عصر ۱۱ مهر ماه سال ۱۳۸۵ با احساس درد در قفسه سینه راهی بیمارستان کسری شد و از آنجا به بیمارستان توس منتقل شد و در بخش سی‌سی‌یو بستری شد. همان شب پزشکان از بهبود وضعیت وی قطع امید کردند و سحرگاه از دنیا رفت. ساعاتی پس از درگذشت وی جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران در برابر بیمارستان توس حاضر شدند.

از جمله آثار او می توان به گریه در آب (۱۳۵۳)، قطاری در مه (۱۳۵۵)، ایستگاه بین راه (۱۳۵۶)، هفدهم (۱۳۵۸)، رویاهای مرد نیلوفری (۱۳۷۰)، شاید باور نکنید (۱۳۷۴، چاپ سوئد)، حالا حکایت ماست (۱۳۷۷)، آی نسیم سحری (۱۳۷۹) اشاره کرد.


برچسب ها: احمد شاملو

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *