تغییر قواعد نبرد در سوریه
سقوط جنگنده نسل چهارم اف -۱۶ صهیونیستها توسط پدافند هوایی سوریه که در طول ۴ دهه گذشته بی سابقه بوده، قطعاً به تغییر موازنه قوا و افول برتری خودخوانده تلآویو منجر شده است.
این اولین بار از سال ۱۹۸۲ است که اسرائیل تایید میکند جنگنده این رژیم، هدف سامانه دفاعی سوریه قرار گرفته و رسانههای رژیم صهیونیستی نیز این حادثه را «ضربهای به اعتبار و ابهت» نیروی هوایی خود توصیف کردهاند.
ماجرا از آنجا آغاز میشود که آمریکا و اسرائیل از مدتی قبل نسبت به روند نابودی و سرعت پاکسازی مناطق مختلف سوریه از تروریستهای تکفیری ابراز نگرانی کرده و حتی هواپیماهای آمریکایی، حدود یک هفته پیش در جنوب دیرالزور، واحدهایی از ارتش سوریه را زیر آتش حملات خود قرار دادند تا یگانهای ارتش این کشور در شمال فرات، وارد محدوده امن داعش نشده و پاکسازی آنها اتفاق نیفتد.
گروه تکفیری جبهه النصره نیز که در بلندیهای جولان و قنیطره مستقر هستند، هر روز با پسرفت و فرار عناصر این گروه از ترس حملات ارتش سوریه مواجه شده و صهیونیستها برای ممانعت از پیشروی ارتش سوریه و تغییر معادلهای که در شمال حماء با پاکسازی ۱۱۰۰ کیلومتر از لوث وجود تروریستها ایجاد شده است، دست به شیطنتهای جدیدی زده و حملات گاه و بیگاه به یگانهای عمل کننده علیه تکفیریها را حق خود میدانند.
۲. پاسخ دندان شکنی که سامانه پیشرفته پدافند هوایی سوریه به جنگنده مدرن صهیونیستها داد، افزون بر مقابله با حمایت آشکار واشنگتن و تلآویو از تروریستها، آغاز مرحلهای جدید در حوزه فناوری نظامی سوریه و قدرت پاسخ دهی به موقع به رژیم صهیونیستی به شمار میآید. صهیونیستها همواره در زمینه جنگ الکترونیک، خود را پیشتاز در منطقه فرض میکردند و از این منظر، جنگندههای اسرائیلی در طول هفت سال گذشته موفق شده بودند، به دور از پایش سیستمهای راداری سوریه به اهداف مورد نظر خود در خاک این کشور دست یابند.
این واقعیت را نیز نباید نادیده گرفت که تقریباً در تمام موارد، هواپیماهای اسرائیلی از فضای هوایی تحت اشغال تروریستها اقدام به نفوذ به حریم هوایی سوریه کرده بودند، یعنی مناطقی که از لحاظ پوشش راداری ضربه پذیر بود، اما با سقوط جنگنده این رژیم به وسیله سیستم پدافندی سوریه، ورق برگشت و دیگر آسمان سوریه برای جولان جنگندههای اسرائیلی امن نخواهد بود.
۳. آنچه از طرف ارتش سوریه اجرا شد، یک اقدام دفاعی در بخش جنگ الکترونیک محسوب میشود، زیرا نیروهای نظامی این کشور هنوز وارد فاز تهاجمی نشدهاند. روایت صهیونیستها این است که یک پهپاد هجومی از مدل شبیه سازی شده آر کیو -۱۷۰ در بلندیهای جولان و بر فراز «الجلیل»، ساقط شده که چنانچه حتی این روایت را بپذیریم، صهیونیستها گل به خودی زدهاند.
پرواز این پهپاد در شمال فلسطین اشغالی برای تحت نظر گرفتن تحرکات فرودگاهی الجلیل و بلندیهای جولان، از تکنولوژی پیشرفته ارتش سوریه برای تعیین موقعیت اهداف پروازی و هدف قرار دادن آنها، نشان دارد. ضمن اینکه آنچه صهیونیستها از آن به عنوان مستمسکی برای حمله تلافیجویانه به سوریه استفاده و نقاطی که به آنها حمله کردهاند، اصلاً ربطی به این منطقه نداشته و آنها بیش از واکنش نظامی، به دنبال خبرسازی و جنجال بودند.
منطقه «تی – ۴» در حمص، جایی است که هدف حمله هواپیماهای اسرائیلی برای به اصطلاح حملات تلافیجویانه قرار گرفت، در حالی که این نقطه، بیابانی بدون پستی و بلندی است که عملیات نیروهای سوریه علیه داعش در آنجا در جریان است.
۴. مختصات حمله هوایی صهیونیستها، فاقد مؤلفههای برتری و پاسخ قهرآمیز بود، چراکه نشانههایی روشن از دستپاچگی بین فرماندهان اسرائیلی مشاهده شد و به سرعت دست به دامن محافل سیاسی شدند. افسران ارشد مطلع از وخامت اوضاع، در اندک زمانی از نخست وزیر این رژیم درخواست کردند از طریق روسیه، به طرف ایرانی و سوری پیغامی مبنی بر عدم استقبال از تنش ارسال کند. دومینوی این اتفاقات وقتی از یک سو به اظهارات «رکس تیلرسون»، وزیر خارجه آمریکا میرسد که چندی پیش از عدم آمادگی نیروهای آمریکایی برای مواجهه نظامی و تنش در دیرالزور خبر داده بود و از طرفی، به غافلگیری صهیونیستها از آمادگی فوقالعاده سوریه به مدد فناوری برتر پدافندی منتهی میشود، از سردرگمی و استیصال مفرطی حکایت دارد که به گفته روزنامه «هاآرتص»، «هر قدر هم که اسرائیل، سوریه را هدف قرار دهد، این تصویر لاشه جنگنده خواهد بود که در صدر اخبار قرار دارد.»
حزب الله لبنان، پس از این ضرب شست جانانه، اعلام کرد که معادلات قدیمی تغییر کرده و معادلات جدیدی در منطقه حاکم خواهد شد. در این رابطه، شاید بهترین توصیف از شرایط موجود، تعبیر مقام معظم رهبری در خصوص پایان یافتن دوران «بزن و در رو» باشد، چون دورهای که هواپیماهای اسرائیلی میتوانستند از فضای لبنان به طرف سوریه موشک شلیک کنند، گذشته و سوریه در مقابل آتش دشمن، پاسخی سنگین و زمین گیر کننده را در چله کمان آماده کرده است.
۵. بُعد تسلیحاتی این رویداد نیز قابل توجه است و نشان میدهد جنگندههای اف – ۱۶، پس از سه دهه پرواز برای ارتش رژیم صهیونیستی و چهار دهه استفاده توسط ارتش آمریکا و علیرغم نوسازیها، توان عملیاتی خود را در برابر موشکهای پدافندی «سام – ۵» سوریه از دست داده و دیگر قادر نیستند به عملیات مخفیانه از فضای لبنان علیه اهدافی در خاک سوریه ادامه دهند. البته این اولین بار نیست که اهداف زمینی و هوایی رژیم جعلی صهیونیستی هدف قرار میگیرند، ولی به دلیل اینکه تصاویری از آنها ضبط نشده بود، دیوار انکار صهیونیستها هم بلند بود، اما با انتشار تصاویر سقوط این جنگنده، جایی برای انکار و تکذیب باقی نماند و لذا تأثیر قابل ملاحظهای بر معادلات منطقه گذاشت.
۶. صهیونیستها از اینکه ابتکار عمل را در خط و نشان کشیدن برای طرف مقابل به دست گرفته و آنها را به انجام رفتارهایی که در راستای منافع خود باشد، مجبور کنند، عادت کرده بودند و سعی میکردند جاده یک طرفهای را برای منافع ملی خود ترسیم کنند؛ هرچند به نفع تروریستها و در حمایت از تکفیریها باشد. این تحول جدید، به صهیونیستها تابلوی جدید جاده دو طرفه را نشان داد؛ به این معنا که هر تجاوز آنها با پاسخ مشابه رو به رو خواهد شد که در برهه فعلی، ماهیت دفاعی دارد و بنا به تغییر شرایط در آینده، حالت تهاجمی به خود خواهد گرفت. از طرفی، اگر ۸۰ درصد کنونی پاکسازی سوریه به ۱۰۰ درصد برسد و ارتش این کشور، وارد فاز تهاجمی شود، قطعاً سامانههایی نظیر «گنبد آهنین» و «فلاخن داوود» نیز توان رویارویی با هزاران موشکی که به طرف سرزمینهای اشغالی شلیک میشوند را نخواهند داشت.
با این اتفاق میتوان انتظار داشت که سران تجاوزگر صهیونیستی دیگر بی محابا و با اطمینان خاطر از سکوت دمشق، در پی ماجراجویی در آسمان سوریه نباشند، زیرا بدون تردید، رویارویی نظامی تلآویو- دمشق علاوه بر اینکه به خاک فلسطین اشغالی نیز خواهد کشید، رژیم صهیونیستی را در مواجهه با سوریه همپیمان با حزب الله، ایران و روسیه، به مغلوب از پیش تعیین شده جنگ بدل خواهد کرد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *