پتانسیل رشد شاخص بورس از منظر رشد دلار و قیمتهای جهانی
شرکتهایی مانند معادن بافق، پتروشیمی پردیس، خارک، زاگرس، توسعه معدنی و صنعتی نور، باما و کالسیمین بالای 95 درصد فروششان به کشورهای خارجی و به نرخ ارز است.
این شرکتها هم از افزایش نرخ ارز بهره مند میشوند و هم از افزایش نرخهای جهانی محصولات خود، در چند ماه اخیر قیمت فلز روی و مس، و همچنین فرآورده های نفتی حدود 20 الی 30 درصد افزایش نرخ داشته اند.
همچنین مواد پتروشیمی از جمله اوره، متانول، دوده صنعتی، آمونیاک، انواع مواد هیدروکربوری و شوینده ها افزایش قیمتی خوبی را تجربه کرده اند، به طوریکه شرکتی مثل دوده صنعتی پارس در نتیجه این افزایش نرخ ها از شرکتی زیان ده به سود ده تبدیل شده است.
قیمت نفت برنت نیز به حدود هفتاد دلار رسیده که حدود 40 درصد نسبت به سال 1395 افزایش قیمت داشته است و شرکتهای پالایشی را در وضعیت مناسبی قرار داده است، قیمت جهانی زغال سنگ و فولاد و سنگ آهن نیز رشد قیمتی خوبی را داشته اند.
همچنین این شرکتها چون صادراتی هستند از افزایش نرخ ارز نیز به خوبی بهره مند میشوند، این افزایش نرخ ارز در چند هفته اخیر همراه با قیمتهای بسیار جذاب جهانی باعث میشود که این شرکتها برای استفاده از این فرصت مناسب، حتی تولید و استخراج خود را نیز زیاد کرده و از دو ناحیه افزایش تولید و افزایش قیمت(نرخ جهانی محصول و نرخ ارز) سودآوری خود را افزایش می دهند.
این بهره مندی در گزارش های سه ماهه، شش ماهه و نه ماه در سامانه کدال به وضوح لمس شد. به طوریکه شرکتی مانند شرکت نورد و قطعات فولادی سود خود را نسبت به سال گذشته حدود 700 درصد افزایش داد و یا نمادی مانند مس شهید باهنر رشد قیمتی صددرصدی را تجربه کرد.
ولی در چند هفته اخیر که دلار رشد مناسبی را داشت (همراه با قیمتهای جهانی بالای مواد صادراتی مذکور)، بورس اوراق بهادار حرکتی اصلاحی و معکوس را در پیش گرفته است(برعکس سالهای قبل مثل سال 1390) و این شرکتهای پرپتانسیل نه تنها رشد نکرده بلکه در حال اصلاح هم بوده اند.
دلایلی را برای این حرکت معکوس میتوان برشمرد، یکی از این دلایل عدم اعتماد سرمایه گذاران به نرخ های فعلی دلار می باشد و این احتمال را میدهند که این نرخ با عرضه های آبشاری دلار توسط دولت به قیمتهای پایین نزول کند.
دلیل دوم عدم استقبال خوب سرمایه گذاران از بازار بورس، ریسکهای سیاسی داخلی ناشی از افزایش تورم (ناشی از افزایش نرخ دلار) و همچین ریسک سیاسی خارجی ناشی از لغو برجام توسط ترامپ است.
دلیل سوم هم این میتواند باشد که قیمتهای جهانی بسیار رشد کرده¬اند و هر لحظه احتمال ریزش در قیمتهای محصولاتی مانند روی، مس و نفت و فولاد و دیگر محصولات صادراتی وجود دارد، اگر این نوع ریسکهای مالی و سیاسی تضعیف شوند موج صعودی شاخص بازار بورس دوباره شروع شده و نمادهای بورسی به خصوص شرکتهای صادراتی دوباره مورد استقبال قرار میگیرند.
این افزایش دلار حتی میتواند اثر کاهش قیمت جهانی فلزات و مواد نفتی و پتروشیمی بر سودآوری این نوع شرکتها را خنثی کند، البته ریزش احتمالی دلار به زیر 4200 تومان ممکن است پتانسیل رشد بازار بورس را با تهدید مواجه کند ولی تثبیت دلار بالای 4500 تومان و همچنین ثبات سیاسی کشور، با احتمال خیلی زیاد، رشد شاخص بورس بالای صدهزار واحد را به ارمغان خواهد آورد.
منصور ایزدپناه، دانشجوی دکتری اقتصاد نظری