جنگ آمریکا در کِشتزار اَفیون و زادگاه "طالبان"
به گزارش گروه بینالملل ، محسن غریبی کارشناس مسائل سیاسی دریادداشتی برای فارس نوشت: آمریکا پس از حضور در طولانی ترین جنگ تاریخ خود در افغانستان که به شانزدهمین سالگرد آن رسیده است؛ در حال تحمل شکست ناگواری است. چطور ممکن است که آمریکا قادر به کنترل یکی از فقیرترین کشورهای جهان نباشد؟ چطور ممکن است علی رغم ادعاهای فراوان؛ طالبان، داعش و همچنین تولید خشخاش افزایش قابل توجهی یافته است؟
در تاریخ چهل سالِ گذشتهی افغانستان، از جنگهای دهه 80 میلادی تا جنگهای داخلی دهه 90 و تا اشغال این کشور توسط آمریکا در سال 2001، تریاک و به طور کلی مواد مخدر، نقش گسترده ای در شکل دهی به سرنوشت این کشور داشته است.
به گزارش گاردین؛ در طول دهه 1980میلادی، جنگ پنهان سیآیاِی آمریکا علیه تسلط شوروی در افغانستان، همراه با کمک به تجارت جهانی هروئین با گذر از مرزهای افغانستان و پاکستان بود.
طبق گزارش وزارت خارجه آمریکا در سال 1986 "اینجا نیروی پلیسی وجود ندارد، دادگاهی وجود ندارد، مالیاتی گرفته نمیشود،حمل اسلحه غیرقانونی نیست و حشیش و تریاک در ملا عام موجود است"
در این شرایط بود که سیآیای آمریکا با همکاری دستگاه اطلاعاتی پاکستان و برخی اجیرشدگان افغانستانی به بازیگر اصلی قاچاق تریاک تبدیل شد. این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که تولید سالانه تریاک افغانستان از حدود 100 تن در سال 1970 به 2 هزار تن در سال 1991 رسید و این منطقه به بزرگترین تولید کننده هروئین جهان تبدیل شد.
طبق گزارش وزارت خارجه امریکا برخی از گروههای مجاهد برای تامین مایحتاج نواحی تحت کنترل خود و همچنین جهت تهیه سلاح، به افزایش تولید تریاک روی آوردند. آنها با تصرف مناطق تحت تسلط شوروی، علاوه بر افزایش تولید تریاک به مبادله و خرید سلاح از رابط های سیا روی آورده بودند.
حتی زمانی که آمریکا سیاست خارجی خود را به سوی خلیج فارس و آفریقا متمرکز کرد، میراث او در انتقال اسلحه به این منطقه با شروع جنگهای داخلی افغانستان بین سالهای 1979 تا 1989 نمایان شد. در این جنگها حدود 1.5 میلیون نفر که معادل 10 درصد از جمعیت افغانستان بودند کشته شدند.
درطول سالهای درگیری، جنگ سالاران مسلح شده توسط سیآیای برای کسب قدرت جنگیدند و در عین حال به کِشت و تولید محصول پُر سود خود پرداختند. به گونه ای که پس از تصرف کابل توسط طالبان در سال 1996 و به دست گرفتن کنترل بخش زیادی از کشور، افغانستان تبدیل به تولید کننده بزرگ تریاک با سهم 75 درصد از تولید جهانی شد.
اما در جولای سال 2000، وقوع خشکسالی و کمبود مواد غذایی باعث شد تا حکومت طالبان محدودیتهایی را برای تولید تریاک اعمال کند. سه ماه بعد در سپتامبر سال 2000، طالبان نماینده ای را به سازمان ملل فرستاد و ادامه ممنوعیت تولید مواد مخدر را پیشنهادی جهت شناسایی دیپلماتیک خود قرار داد.
اما همان موقع سازمان ملل حکومت طالبان را به دلیل نگهداری اسامه بن لادن تحریم کرد. اما از سوی دیگر، آمریکا 43 میلیون دلار کمک بشر دوستانه! به طالبان اهدا کرد. اعطای این کمک توسط کالین پاول وزیر خارجه آمریکا اعلام شد و او گفت "تصمیم طالبان مبنی بر ممنوعیت تولید مواد مخدر، تصمیمی است که مورد استقبال ما قرار گرفته است".
در همان زمان در یکی از گزارشهای وبسایت گاردین؛ از یک سو اقدام نظامی آمریکا علیه طالبان و از سوی دیگر 43 میلیون دلار کمک اهدایی به این حکومت؛ متناقض توصیف شده بود.
به گزارش گاردین؛ اقدام ناگهانی طالبان در فشار جهت کاهش تولید تریاک مانند یک خودکشی اقتصادی بود که موجب تضعیف جامعه و فروپاشی نهایی شد. طبق گزارش سازمان ملل؛ این تصمیم باعث از دست رفتن درآمد 3.3 میلیون نفر –معادل 15 درصد جمعیت افغانستان- شد.
طبق این گزارش، این شرایط مقارن با «آسانتر شدن فشار نظامی غرب جهت متقاعد کردن نخبگان رقیب و مردم، برای قیام علیه رژیم طالبان بود.»
در این شرایط بود که بمبارانهای آمریکا و حملات زمینی متحدان آن آغاز شد و دفاع ضعیف طالبان فروپاشید. اما استراتژی بلند مدت آمریکا، کاشت بذری با احیا مجدد طالبان در چهار سال بعد از آن حملات بود.
با شروع بمباران، سیا برای مقابله با طالبان 70 میلیون دلار جهت بسیج متحدان قدیمی خود که در دوران جنگ سرد آنها را یاری کرده بودند، اختصاص داد. هزینه ای که به گفته جرج دبلیو بوش، یکی از بزرگترین معامله های تاریخ بود.
سیآیای برای کنترل کابل و سایر شهرهای مهم از نیروهای تاجیکی که در دهه 1980 علیه شوروی میجنگیدند و در دهه 90 علیه حکومت طالبان؛ جهت مقابله با بقایای طالبان حمایت کرد و در عوض، آنها نیز به تسلط بلند مدت خود بر قاچاق مواد مخدر در شمال و شرق افغانستان ادامه دادند. سیآیای همچنین از برخی پشتونهای ساکن در مرز پاکستان که خود از قاچاقچیان مواد مخدر در جنوب شرقی افغانستان بودند نیز حمایت میکرد.
طبق آمار و ارقام منتشر شده، حضور نظامی آمریکا در افغانستان، مصادف با افزایش تولید تریاک در این کشور بوده است. به طوری که تولید تریاک در این کشور در سال 2001 حدود 180 تن، در سال 2002 حدود 3 هزار تُن و در سال 2007 به 8 هزار تُن رسیده بود. این میزان تامین کننده 93 درصد از قاچاق هروئین جهان را شامل شده است.
از سال 2007 این میزان تولید سالانه نه تنها کاهش نیافته بلکه طبق آمار سال 2017، برداشت تریاک در افغانستان به بالاترین میزان خود یعنی 9 هزار تن رسیده است.
تَله طالبان
تله طالبان برای اتحاد شوروی پهن شد. به گفته زبیگنو برژینسکی وزیر خارجه سابق آمریکا، ایالات متحده در گمراه کردن شوروی در حمله به افغانستان نفش مهمی ایفا کرده است. او میگوید:
" طبق روایت رسمی تاریخ، کمک سیا به مجاهدین در سال 1980 آغاز شد. یعنی پس از حمله شوروی به افغانستان در 24 دسامبر 1979، اما واقعیت این است که در 3 ژوئیه 1979 رئیس جمهور کارتر اولین دستورالعمل را برای کمک مخفی به مخالفان رژیم شوروی در کابل امضا کرد و همان روز یادداشتی برای رئیس جمهور نوشتم و به او توضیح دادم که به به اعتقاد من، این کمک باعث مداخله نظامی شوروی میشود.
لذا اگرچه ما روسها را به مداخله وانداشتیم، اما دانسته احتمال حرکتشان را افزایش دادیم. روزی که شورویها رسما از مرز گذشتند، من به رئیس جمهور نوشتم که اکنون فرصت داریم به شوروی جنگ ویتنام را عطا کنیم. برای تاریخ جهان چه چیز بیشتر اهمیت دارد؛ طالبان یا فروپاشی امپراتوری شوروی، چند مسلمان تحریک شده یا آزادی اروپای مرکزی و پایان جنگ سرد؟"
جالب است که برداشت شوروی در آن مقطع متفاوت بود. زیرا در شرایطی که سفارت آمریکا در ایران تسخیر شده بود، کرملین که از سرمایه گذاری در خصوص انقلاب ایران مایوس شده بود، تصور میکرد حمله شوروی به افغانستان، حمله آمریکا به ایران را در پی خواهد داشت.
گسترش طالبان و نفوذ داعش
شکل گیری القاعده و تقویت طالبان، با استفاده از زمینههای مذهبی و فرهنگی افغانستان و البته با حمایتهای سازمان امنیتی پاکستان (آیاسآی)، تحرکات دینی و حمایت مالی عربستان و با حمایتهای نظامی آمریکا متولد و رشد یافت.
در آن دوران مهمترین هدف آمریکا صید شوروی با دام طالبان بود. هدفی که با موافقیت به نتیجه رسید. اما کار به جایی رسید که طالبان به قدرت اصلی افغانستان تبدیل و بهانه آمریکا برای حمله به این کشور و نابودی القاعده و حکومت طالبان را پس از حوادث 11 سپتامبر فراهم آورد.
حال آمریکا به شانزدهمین سال از حمله خود به افغانستان وارد شده است و پس از این مدت طولانی، طالبان نه تنها از بین نرفته، بلکه مجددا گسترش یافته است.
طبق گزارش "سَر مفتش ویژه برای بازسازی افغانستان" که جهت ارائه در کنگره، وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا ارائه شده است؛ در اکتبر سال 2017، طالبان بر 13 درصد از 407 ولسوالی (شهرستان) افغانستان کنترل و یا نفوذ داشته و در 30 درصد از مناطق دیگر نیز در حال رقابت است.
علاوه بر گسترش مجدد طالبان، نیروهای داعش نیز پس از شکست در سوریه و عراق، وارد افغانستان شده اند. طبق برآورد زمیر کابالوف؛ نماینده ویژه پوتین در افغانستان " تعداد نیروهای داعشی حاضر در افغانستان بیش از 10 هزار نفر بوده و این تعداد در حال افزایش یافتن است. بیشتر این نیروها در شمال افغانستان و در مرزهای تاجیکستان و ترکمستان مستقر هستند".
آمریکا در واکنش به گسترش داعش در آپریل2017، بزرگترین بمب غیرهسته ای جهان- مادر بمبها- را در افغانستان آزمایش کرد و تاکنون به بهانه مبارزه با طالبان، مناطق بسیاری را بمباران کرده است. دونالد ترامپ نیز در استراتژی خود؛ حضور نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان را افزایش داده است. طبق این تصمیم، با ارسال 3800 نیروی جدید، تعداد نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان در سال 2018 به حدود 15 هزار نفر میرسد.
نتیجه
آمریکا پس از 16 سال درگیری، با استقرار بیش از 100 هزار نیروی نظامی در اوج درگیریها، با تلف شدن نزدیک 2 هزار و 300 نفر از سربازان خود، باصرف تقریبا 1 تریلیون دلار جهت عملیاتهای نظامی، با اختصاص حدود 100 میلیون دلار جهت دولت-ملت سازی و با کمک مالی و همچنین آموزش نظامی نزدیک به 350 هزار نفر از نیروهای هم پیمان خود در ارتش و.... موجب محدود کردن طالبان، ممانعت از نفوذ داعش و کاهش گسترش تولید خشخاش نشده است.
اصلی ترین دلیل این مسئله را میتوان در استفاده ابزاری از این سه وسیله- طالبان، داعش و مواد مخدر- برای بازیگری در منطقه، حفظ بهانه برای حضور نظامی جهت کنترل و نظارت بر چین، روسیه و ایران و همچنین امتداد فروش سلاح و تجارت مواد مخدر تلقی کرد.
/