صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

استند آپ کمدی به سبک «هیلی» !

۱۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۸:۳۰
کد خبر: ۳۹۲۷۵۲
«نیکی هیلی»، نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل، در ادامه نمایش تبلیغاتی کاخ سفید در خصوص توان موشکی ایران اسلامی، ادعا کرده است که برای ترغیب «دونالد ترامپ» به حفظ برجام، تنبیه جمهوری اسلامی به دلیل نقض قطعنامه‌های شورای امنیت پیرامون موشک‌های بالستیک، ضرورت دارد!
به گزارش گروه فضای مجازی ،محمد حسن قدیری ابیانه در یادداشت روزنامه حمایت نوشت: «نیکی هیلی»، نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل، در ادامه نمایش تبلیغاتی کاخ سفید در خصوص توان موشکی ایران اسلامی، ادعا کرده است که برای ترغیب «دونالد ترامپ» به حفظ برجام، تنبیه جمهوری اسلامی به دلیل نقض قطعنامه‌های شورای امنیت پیرامون موشک‌های بالستیک، ضرورت دارد! این در حالی است که اساساً در توافق هسته‌ای میان ایران و گروه ۱+۵، بحثی در مورد محدود کردن توان موشکی یا مشروط نمودن اجرای تعهدات طرف مقابل به محدود نمودن این حوزه بسیار مهم، به میان نیامده است.

تنها محملی که این روز‌ها آمریکایی‌ها به آن استناد می‌کنند، قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است که در دو سطح، به بحث موشکی پرداخته؛ اول آنکه محدودیت‌ها علیه نقل و انتقال تجهیزات موشکی به ایران تا پایان یک دوره هشت ساله ادامه یابد و دوم، شورای امنیت به ایران «توصیه» نموده است که از توسعه موشک‌های بالستیک با توانایی حمل سلاح‌های هسته ای، خودداری کند. در مورد سطح اول باید گفت که در تولیدات موشکی، کاملاً بومی و خودکفا شده‌ایم و نیازی به واردات تجهیزات و فناوری‌های آن نیست. در خصوص مسئله تولید موشک‌های بالستیک با قابلیت حمل سلاح هسته‌ای نیز روشن است که حرکت به سمت توسعه تسلیحات کشتار جمعی به لحاظ شرعی و قانونی، در دکترین نظامی کشورمان جایی ندارد و نیازی هم به توصیه نداریم. از این رو، استند آپ کمدی «هیلی»، برای همراه کردن کشورها، تفسیر دیگری جز گروگان گرفتن برجام برای تحقق مطامع نامشروع و غیرقانونی آمریکا که از طرق دیگر حاصل نشده، ندارد. برای پاسخ به این سؤال که آمریکا چه اهدافی را از چنین نمایش‌هایی دنبال می‌کند، باید از این ماجرا عبور کنیم و برخی تحولات منطقه را از منظری کلان‌تر و در کنار هم تحلیل نماییم.

۱. پس از گذشت حدود ۷ سال از جولان تروریست‌ها در منطقه، برگ داعش برای آمریکایی‌ها سوخته و با وجود ژست‌های کذایی آمریکا و متحدانش برای تشکیل ائتلاف‌های خودخوانده علیه تکفیری‌ها، این پیروزی بزرگ توسط ایران و جبهه مقاومت به ثمر رسید و کام سعودی‌ها و اربابان آمریکایی آن‌ها را تلخ کرد. در یمن نیز، شرایط هر روز به ضرر سعودی‌ها پیش می‌رود و آل سعود به دلیل تحریم جمعی این کشور، تحت فشار افکار عمومی، رسانه‌های مستقل و حتی برخی نهاد‌های به اصطلاح حقوق بشری هستند. اکنون که ایران در ارائه راهکار‌های مبارزه میدانی با تروریست‌ها در سوریه، دست برتر را دارد، خطری جدی برای «نیروی مرزی آمریکا» در این کشور به شمار می‌آید و از طرفی، در عرصه دیپلماتیک، نقشی سازنده در اجلاس آستانه و سوچی ایفا نموده، بنابراین، قادر است که ابتکار عمل برای حل بحران یمن را نیز در دست بگیرد. این اتفاقات، ابداً خوشایند عربستان و متحدانش که تاکنون بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار برای حمایت از تروریست‌های سوریه و عراق و نیز جنگ سه سال یمن هزینه کرده‌اند، نیست.

از سوی دیگر، ایران اسلامی برای اولین بار بعد از جنگ تحمیلی، با موفقیت توانست مأوا و مأمن تروریست‌های داعش در سوریه را با موشک‌های نقطه زن بالستیکی که از دو کشور عبور کردند، هدف قرار دهد و این یعنی، به صدا در آمدن زنگ خطر برای دیگر گروه‌های تکفیری تحت حمایت آمریکا. مجموع این اقدامات، از کشورمان، چهره‌ای مقتدر در برابر تروریست‌ها به جهان معرفی کرده و هیمنه به اصطلاح ضدتروریستی کاخ سفید را زیر سؤال برده است.

۲. آمریکایی‌ها آشکارا از تغییر حکومت سخن به میان می‌آوردند و برای دستیابی به این هدف، فشار از داخل و خارج را در دستور کار خود قرار داده‌اند. «رکس تیلرسون»، وزیر خارجه آمریکا در خرداد ماه امسال اعلام کرده بود برای تعبیر شدن این رؤیا، از «عوامل داخلی» خود حمایت می‌کند و روز گذشته، همزمان با اظهارات مداخله‌جویانه «نیکی هیلی» در زمینه تحدید توان موشکی، بر ضرورت مقابله با نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی تاکید و ادعا کرد که «ایران را بابت فعالیت‌های تهدیدآمیزش پاسخگو خواهیم کرد»! اگر این اظهارات را از منظر چاره جویی برای خروج از وضعیت نابسامان اقتصادی و تمدید هژمونی آمریکا ارزیابی کنیم، نتیجه این می‌شود که یانکی‌ها برای بقای ابر قدرتی خود، نیازمند منابع نفت و گاز ایران هستند و این امر زمانی اتفاق می‌افتد که انقلاب اسلامی را از بین برده باشند که زهی خیال باطل!

۳. اینکه تیلرسون، فعالیت‌های کشورمان را «تهدید آمیز» توصیف می‌کند، دلیل دیگری هم دارد و آن، مخدوش کردن پیشینه صلح طلب بودن جمهوری اسلامی است. ایران اسلامی تاکنون به هیچ کشوری حمله نکرده و در مقابل، عربستان و متحدانش در منطقه از سوی نهاد‌های مختلف امنیتی حتی در کشور‌های غربی و اروپایی به عنوان پشتیبانان اصلی تروریسم و ناامنی شناخته شده‌اند. واضح است که از منظر غرب، این امر یعنی «صلح طلب بودن ایران» و «تروریست پرور بودن عربستان سعودی و متحدانش» باید معکوس شود، حتی اگر در کنگره آمریکا سندی ۲۸ صفحه‌ای وجود داشته باشد که اتباع عربستان را عاملان حادثه ۱۱ سپتامبر بداند. به عبارت دیگر، به هر نحو ممکن میکوشند به جای عربستان، امارات، القاعده، جبهه النصره، داعش و...، ایران، حزب الله لبنان و انصارالله یمن باید عوامل تروریسم و تهدیدی برای ثبات منطقه معرفی شوند.

۴. به زعم سیاستمداران شیطان بزرگ، توانمندی صلح آمیز هسته‌ای ایران محدود شده و حالا برای ترسیم خط قرمز موشکی و منطقه‌ای باید دست بکار شوند. در گام‌های بعدی، پایان دادن به حمایت از گروه‌های مقاومت، حقوق بشر و دیگر مطالبات نامشروع را تا حصول آخرین خواسته‌های خود در دستور کار قرار می‌دهند. همه این موارد در کشور‌های آمریکای لاتین که بسیاری از آن‌ها تمایل زیادی به ارتباط با آمریکا دارند، پیاده شده و به خواسته‌های کاخ سفید تن داده‌اند، اما باج دهی آن‌ها باعث نشده که واشنگتن دست از توطئه علیه این کشور‌ها بر دارد.

اگر توان موشکی خود را از دست دهیم، قدرت بازدارندگی و تنبیه متجاوز را از دست خواهیم داد. آمریکایی‌ها در حالی برای کسب اجماع علیه قدرت نظامی جمهوری اسلامی به دوره گردی افتاده‌اند که صد‌ها میلیارد دلار سلاح در اختیار دشمنان ما در منطقه قرار داده‌اند. این رویکرد آمریکایی‌ها را رهبر حکیم انقلاب، در اولین روز سال ۹۵، در جمع زائران و مجاوران رضوی به دقت پیش بینی کرده بودند، آنجا که فرمودند: «اگر بر اساس خواست و میل آمریکا عمل شود، جمهوری اسلامی ایران باید از ابزار‌های دفاعی خود نیز صرف‌نظر کند و دائماً در مقابل چرا‌های مختلف و زیادهخواهانه آمریکا پاسخگو باشد... اگر در مقابل آمریکا کوتاه بیاییم، دشمن گام به گام جلو می‌آید.»

راه حلی که بر این اساس کارآمد بوده و تجربه نیز درستی آن را ثابت کرده است، یک گام به جلو برداشتن و افزایش توان دفاعی و تهاجمی کشور است. در این میان، باید توجه داشت که یکی از تاکتیک‌هایی که آمریکا برای همراه کردن اروپا و دیگر کشور‌ها بکار می‌گیرد، گرفتن ژست تهدید از یک سو و مداخله اروپا برای کسب امتیاز از ایران به نیابت از آمریکا برای باقی ماندن واشنگتن در برجام، از سوی دیگر است، اما این سیاست و بازی «پلیس بد» و «پلیس خوب» نیز تکراری شده و جواب نمی‌دهد. دشمنان ما باید بدانند که ایران اسلامی ذره‌ای از قدرت نظامی و تسلیحاتی خود کوتاه نمی‌آید و با افزایش توان موشکی، دندان تهدید و طمع بدخواهان این مرز و بوم را خواهند کشید.
 
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *