آینده لیبرال دموکراسی در جهان!
یک تفاوت ساختاری بین اعتراضات در ایران و اعتراضات روز یک شنبه مردم آمریکا وجود دارد و آن این که پشت اعتراضات مردم آمریکا هیچ دولت خارجی و هیچ سرویس امنیتیای که ریشه در یک دولت مخالف آمریکا داشته باشد، وجود نداشت، اما پشت سر اغتشاشات دی ماه گذشته در ایران، دولت آمریکا و برخی دولتهای اروپایی و نیز رژیم صهیونیستی و دولت تبهکار عربستان قرارداشتند.
در دستنوشتهها و پلاکاردهایی که مردم با خود در این تظاهرات حمل میکردند نوشته شده بود:
- از رأی خود استفاده میکنیم تا دموکراسی را اعاده کنیم
- مقاومت کنید و سپس رأی دهید
- ما برای برانگیختن دیگران قیام کردیم
- ما بازگشتهایم و مقاومت میکنیم
دامنه اعتراض و گسترش حضور مردم به گونهای بود که شهردار لس آنجلس شمار معترضین را در این شهر ۵۰۰ هزار و پلیس نیویورک همین شمار را در این شهر ۲۰۰ هزار نفر ذکر کرد.
مردم فریاد میزدند؛ کنگره، ترامپ را استیضاح کند.
گاردین در گزارشی از یک سالگی حکومت ترامپ در آمریکا گفته است.
هرج و مرج سراسر این کشور را فرا گرفته است.
این اوضاع آمریکایی است که به عنوان یک ابرقدرت، رئیس آن به اعتقاد مشاوران و معاونان و وزرایش یک «احمق» و «خنگ» است و به اندازه «گاو نمیفهمد»!
این اوضاع کشوری است که در مورد فساد اخلاقی رئیس جمهورش هر روز یک افشاگری تأسف بار و وقیح از سوی زنان علیه وی صورت میگیرد!
تظاهر کنندگان با صدای بلند فریاد میزدند؛ ترامپ لیاقت ندارد، باید استعفا دهد.
ترامپ در پاسخ به اعتراض مردم در پیامی توئیتری نوشت: «در سراسر کشورم هوای بسیار مطبوعی برقرار است، یک روز عالی برای راهپیمایی! بیایید بیرون و دستاوردهای تاریخی و موقعیتهای بیسابقه و ایجاد ثروت طی ۱۲ ماه گذشته را جشن بگیرید»!
رئیس جمهور آمریکا میلیونها معترض در خیابانها به عملکرد خود را مسخره کرد. آن هم در شرایطی که دولت فدرال آمریکا اصلاً به دلیل اختلاف سنا با کاخ سفید در مورد چند و، چون بودجه تعطیل است.
این یک تصویر از ریخت حکومت داری، آن هم در یک کشور به اصطلاح ابرقدرت است.
کمتر از یک ماه پیش در ایران در چند شهر، برخی به خیابانها آمده و تظاهرات اعتراضآمیز به راه انداختند. بر اساس آخرین آماری که توسط دستگاههای قضائی، انتظامی و امنیتی ارائه گردیده و نیز مشاهدات حضوری شمار معترضین از ۵۰ هزار نفر تجاوز نمیکرد. همین رئیس جمهور احمق آمریکا و دستگاه عریض و طویل دیپلماسی او ذوقزده موضوع اعتراضات در ایران را در دستور کار شورای امنیت سازمان ملل قرار دادند و برخی از مسئولین احمقتر از او در اروپا هم در این باره با او همراهی کردند. نماینده روسیه در شورای امنیت پاسخ خوبی به او داد و گفت؛ اگر این کار رویه شود، شورای امنیت هر روز باید به خاطر اعتراض مردم آمریکا به سیاستهای دولت، تشکیل جلسه دهد! البته شورای امنیت هم پیشنهاد آمریکا را مسخره خواند و آن را از دستور خارج کرد! ترامپ انتظار داشت جامعه جهانی بر این حماقت دیپلماتیک صحه بگذارد!
یک تفاوت ساختاری بین اعتراضات در ایران و اعتراضات روز یک شنبه مردم آمریکا وجود دارد و آن این که پشت اعتراضات مردم آمریکا هیچ دولت خارجی و هیچ سرویس امنیتیای که ریشه در یک دولت مخالف آمریکا داشته باشد، وجود نداشت، اما پشت سر اغتشاشات دی ماه گذشته در ایران، دولت آمریکا و برخی دولتهای اروپایی و نیز رژیم صهیونیستی و دولت تبهکار عربستان قرارداشتند. این دولتها حتی از باب رعایت حقوق بین المللی نتوانستند جلوی ذوقزدگی خود را بگیرند و آشکارا در مورد ایران دخالت نکنند و حد اقل اعتراضات را طبیعی و غیر مداخله جویانه جلوه دهند.
آنها بیپروا رسماً حمایت مادی و معنوی خود را از این اعتراضات اعلام و حتی هزینه حیثیتی دیپلماتیک را، آن هم در سطح شورای امنیت سازمان ملل، سخاوتمندانه پرداخت کردند. نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل گفت: واشنگتن قصد دارد صدای مردم ایران را رساتر کند!
خباثت اجانب و به ویژه آمریکاییها علیه مردم ایران به گونهای بود که با آشوبگری جلوی اعتراضات مدنی و بحق مردم در پاسخگو کردن دولت که ماهها پیش از این انجام میشد را گرفتند و با مداخله در امور داخلی ایران، هم نقض حقوق بشر کردند و هم نقض حقوق بین الملل، که در منشور سازمان ملل، دولتها را از مداخله در امور یکدیگر پرهیز میدارد.
اینکه ترامپ بر اساس توئیت خود صدای مردم آمریکا، آن هم در چند قدمی کاخ سفید و نیز در حجم میلیونی در ۳۰۰ شهر کشورش را نمیخواهد بشنود، اما صدای جمعی محدود و معترض در ایران را که پرچم آتش زدند، حسینیه و مسجد را سوزاندند و به اماکن عمومی و مردم آسیب رساندند، میشنود و حتی برای دفاع از آن از حیثیت یک ابرقدرت هزینه میکند، از حکایات طنزآمیز و در عین حال تلخ حکومتداری آمریکا در هزاره سوم است.
رفتار ترامپ در اداره سیاست داخلی و مدیریت سیاست خارجی امروز در دستور کار اندیشکدههای سیاسی است که چنین رفتارهایی را رصد میکنند. فیلسوفان سیاسی غرب که مُبلغ لیبرال دموکراسی هستند به این سؤال پاسخ دهند که در هزاره سوم میلادی آیا با این دیوانه بازیهامیشود یک الگوی منطقی از حکومتداری خوب ارائه داد و در برابر رقیب اصلی خود یعنی مردم سالاری دینی که ایران اسلامی و انقلاب اسلامی آن را نمایندگی میکند، حرفی برای گفتن داشت؟!
فیلسوفان سیاسی غرب این همه زحمت کشیدند تا بگویند چگونه باید حکومت کرد. آیا میتوانند به خود زحمت بدهند و به این سؤال هم پاسخ دهند که؛ «چه کسی باید حکومت کند؟»
راه دادن یک انسان زنباره، فاسد، دروغگو، فریبکار و پیمان شکن - که قائل به رعایت کمترین اصول اخلاقی نیست - به کاخ سفید، چه تصویری از لیبرال دموکراسی را در جهان واتاب میدهد؟
اگر او شبی مست در اتاق فرمان هستهای قرار گیرد و انگشت بر ماشه هستهای بگذارد و به بهانه مهار و ادب کردن مثلاً دولت کره شمالی، آن را بفشارد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟!
آیا تجربه کاباره داری و مدیریت کازینو، برای اداره کردن یک کشور کافی است؟! این سؤال را باید کسانی پاسخ دهند که مجوز ورود به رقابتهای سیاسی را برای چنین شخصی صادر میکنند و آبروی دموکراسی، آن هم از جنس لیبرال آن را در سراسر جهان به حراج میگذارند!
آخرین نظر سنجیها نشان میدهد ۶۳ درصد از مردم آمریکا از عملکرد ترامپ ناراضی هستند. ترامپ امروز نماد نقض حقوق بشر و نقض استانداردهای دموکراسی در جامعه خود و جامعه جهانی است.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *