چرا آمریکا نتوانست محدودیتهای برنامه هستهای ایران را دائمی کند؟
به گزارش گروه بینالملل ، وبسایت «آتلانتیک» در مطلبی با بررسی رفتارهای برجامی رئیس جمهور آمریکا مینویسد که بیانیه اخیر درباره توافق هستهای ایران در خصوص «بهتر» کردن توافق در واقع مجوز لغو برجام است تا اصلاح آن.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، جمعه گذشته طی بیانیهای تعلیق تحریمهای ایران را تمدید اما همزمان تأکید کرد این آخرین بار است که این کار را میکند، بنابراین چهار ماه آینده آخرین فرصت کنگره و اروپاییها جهت اصلاح توافق هستهای با ایران است. ترامپ تهدید کرده اگر 4 شرط مورد نظرش در مفاد برجام اصلاح نشود، آمریکا به صورت یکطرفه از برجام خارج خواهد شد.
«آتلانتیک» مینویسد: شروط دونالد ترامپ برای اصلاح برجام، در واقع گام نهادن در مسیر فروپاشی آن است بدون آنکه طرحی واقعی برای شرایط پس از نبود برجام داشته باشد.
چهار شرطی که ترامپ در پی گنجاندن آنها در برجام جدید است بدین قرار است: باید از ایران خواسته شود اجازه بازرسی فوری از همه سایتهای مورد درخواست بازرسان بینالمللی را بدهد، تضمین شود ایران هرگز حتی به تسلیحات هستهای نزدیک نخواهد شد، مفاد برجام تاریخ انقضا نداشته باشد و در صورت عدم پایبندی ایران به هر یک از مفاد برجام، تحریم های هستهای آمریکا به صورت خودکار بازگردند و باید به روشنی موشکهای بالستیک دوربرد را غیرقابل تفکیک از تسلیحات هستهای دانسته شود و توسعه و آزمایش موشکی ایران را تحت تحریم های شدید قرار گیرد.
به نوشته «آتلانتیک» ترامپ تهدید به خروج از برجام کرده و در پی فشار به اروپا و کنگره است تا با اعمال تغییراتی در مفاد برجام آن را نجات دهند، اما به گونهای که سرانجام نیز به نابودی این توافق منجر خواهد شد. فهرست خواستههای ترامپ زیاد است، برخی از آنها آشکار و برخی دیگر نیز نیاز به تفسیر دارند، اما اساس خواستههای رئیس جمهور آمریکا از توافق هستهای با ایران یک چیز است.
نگارنده تصریح میکند: دونالد ترامپ در پی اجبار ایران به پذیرش همه گونه محدودیتی بر فعالیتهای هستهای خود باشد، نه محدودیتهای 10،15، 20 و 25 ساله که هماکنون در برجام هم وجود دارد بلکه محدودیتهای همیشگی.
دونالد ترامپ محدودیتهای اعمال شده بر برنامه هستهای ایران در برجام که به آن «بند غروب آفتاب» نیز گفته میشود، «نواقص مرگبار» میداند، که باید با دائمیکردن آنها برطرف شوند.
نویسنده این گزارش در اعتراض به این نوع نگرش رئیسجمهور آمریکا به توافق هستهای با ایران مینویسد: محدودیتهای زمانی بر برنامه هستهای ایران نه نقص آن بلکه پیششرط این توافق هستند، نقص نامیدن محدودیتهای زمانی بر برنامه هستهای ایران درست مانند این است که قرارداد شغلی خود را معیوب بدانی چرا که به موجب آن کاری در اختیار شمار قرار گرفته و پولی دریافت میکنید.
وی تأکید میکند: واقعیت این است آمریکا از همان ابتدا علاقمند بود که محدودیتهای دائمی بر برنامه هستهای ایران اعمال شود و موضع «غنی صفر برای همیشه» را داشت، اما طی سالها ایران به چرخه سوخت هستهای دست یافت، هزاران سانتریفیوژ تولید کرد و راکتور آب سنگین را ساخت که قادر به تولید پلوتونیوم کافی برای ساخت انبوه سلاحهای اتمی بود.
«آتلانتیک» در پایان مینویسد که با پیشرفت هستهای ایران، تنها انتخاب واقعی برای آمریکا دستیابی به توافق کنونی بود که سالها محدودیت بر برنامه هستهای ایران ایجاد و امکان بازرسیهای سرزده همیشگی را فراهم میکند، یا اینکه در پی چنین توافقی نباشد که معنای آن هم این بود که هیچ گونه محدودیتی بر برنامه هستهای ایران وجود نداشت و امکان راستیآزمایی هم به مراتب کمتر بود.