چرا خدا «ابلیس» را آفرید؟/ مقصود از شیطان در قرآن کریم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ * وَقُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَکُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ * فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ؛ و (یاد کن) هنگامى را که به فرشتگان گفتیم: «براى آدم سجده (و خضوع) کنید!» همگى سجده کردند جز ابلیس که سرباز زد، و تکبّر ورزید، و (بخاطر نافرمانى و تکبّرش) از کافران شد. و گفتیم: اى آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن و از (نعمتهاى) آن، از هرجا مىخواهید، در کمال فراوانى بخورید (ولى) نزدیک این درخت نشوید که از ستمکاران خواهید شد. پس شیطان موجب لغزش آنها از بهشت شد و آنان را از آنچه در آن بودند، بیرون کرد. و (دراین هنگام به آنها) گفتیم: (همگى از مقام خویش) فرود آیید! در حالى که دشمن یکدیگر خواهید بود. و براى شما در زمین، تا مدّت معیّنى محل اقامت و وسیله بهره بردارى خواهد بود». (بقره/ 34 تا 36)
مقصود از شیطان در قرآن چیست؟
کلمه «شیطان» از ماده «شطن» گرفته شده، و «شاطن» به معنى خبیث و پست آمده است و شیطان به موجود سرکش و متمرد اطلاق مىشود، اعم از انسان و یا جن و یا جنبندگان دیگر، و به معنى روح شریر و دور از حق، نیز آمده است، که در حقیقت همه اینها به یک قدر مشترک بازگشت مىکنند.
باید دانست «شیطان» اسم عام (اسم جنس) است، در حالى که «ابلیس» اسم خاص (عَلَم) مىباشد، و به عبارت دیگر «شیطان» به هر موجود موذى و منحرف کننده و طاغى و سرکش، خواه انسانى یا غیر انسانى مىگویند، و ابلیس نام آن شیطان است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر و جنود خود در کمین آدمیان است.
از موارد استعمال این کلمه در قرآن نیز بر مىآید که «شیطان» به موجود موذى و مضرّ گفته مىشود، موجودى که از راه راست بر کنار بوده و در صدد آزار دیگران است، موجودى که سعى مىکند ایجاد دودستگى نماید، و اختلاف و فساد به راه اندازد، چنان که مىخوانیم:
إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ...: «شیطان مىخواهد بین شما دشمنى و بغض و کینه ایجاد کند...».
با توجه به این که کلمه «یُرِیْدُ» فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد حاکى از این معنى است که این اراده، اراده همیشگى شیطان است.
و از طرفى مىبینیم در قرآن نیز شیطان به موجود خاصى اطلاق نشده، بلکه حتى به انسانهاى شرور و مفسد نیز اطلاق گردیده است. آنجا که مىخوانیم: وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیّ عَدُوّاً شَیاطینَ الإِنْسِ وَ الْجِنّ: «بدین گونه ما براى هر پیامبرى دشمنى از شیطانهاى انسانى و یا جن قرار دادیم».
و این که: به ابلیس هم شیطان اطلاق شده به خاطر فساد و شرارتى است که در او وجود دارد.
علاوه بر اینها گاهى کلمه شیطان بر «میکروبها» نیز اطلاق شده:
به عنوان نمونه امیر مؤمنان(علیه السلام) مىفرماید: لاتَشْرَبُوا الْماءَ مِنْ ثُلْمَةِ الإِناءِ وَ لا مِنْ عُرْوَتِهِ فَإِنَّ الشَّیْطانَ یَقْعُدُ عَلَى الْعُرْوَةِ وَ الثُّلْمَة:
«از قسمت شکسته و طرف دستگیره ظرف، آب نخورید، زیرا شیطان بر روى دستگیره و قسمت شکسته شده ظرف مىنشیند».
و نیز امام صادق(علیه السلام) مىفرماید: لایُشْرَبُ مِنْ أُذُنِ الْکُوزِ وَ لا مِنْ کَسْرِهِ إِنْ کانَ فِیهِ فَإِنَّهُ مَشْرَبُ الشَّیاطِینِ:
«از دستگیره و قسمت شکسته کوزه آب مخورید که جایگاه آشامیدن شیطانها است».
از قول پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مىخوانیم: «موهاى شارب (سبیل) خویش را بلند مگذارید، زیرا شیطان آن را محیط امن براى زندگى خویش قرار مىدهد، و در آنجا پنهان مىگردد»!
به این ترتیب، روشن شد که یکى از معانى شیطان میکروبهاى زیان بخش و مضر است.
ولى بدیهى است: منظور این نیست که: شیطان در همه جا به این معنى باشد، بلکه منظور این است که: شیطان معانى مختلفى دارد، که یکى از مصداقهاى روشن آن «ابلیس» و لشکریان و اعوان او است: و مصداق دیگر آن انسان هاى مفسد و منحرف کننده، و احیاناً در پاره اى از موارد به معنى میکروب هاى موذى آمده است (دقت کنید).
خدا چرا شیطان را آفرید؟
بسیارى مىپرسند شیطان که موجود اغواگرى است اصلاً چرا آفریده شد؟ و فلسفه وجود او چیست؟! در پاسخ مىگویئیم:
اوّلاً: خداوند شیطان را، شیطان نیافرید، به این دلیل که سالها همنشین فرشتگان و بر فطرت پاک بود، ولى بعد از آزادى خود سوء استفاده کرد و بناى طغیان و سرکشى گذارد، پس او در آغاز پاک آفریده شد، و انحرافش بر اثر خواست خودش بود.
ثانیاً: از نظر سازمان آفرینش، وجود شیطان براى افراد با ایمان و آنها که مىخواهند راه حق را بپویند زیان بخش نیست، بلکه وسیله پیشرفت و تکامل آنها است، چه این که پیشرفت، ترقى و تکامل، همواره در میان تضادها صورت مىگیرد.
به عبارت روشنتر: انسان تا در برابر دشمن نیرومندى قرار نگیرد هرگز نیروها و نبوغ خود را بسیج نمىکند و بکار نمىاندازد، همین وجود دشمن نیرومند سبب تحرک و جنبش هر چه بیشتر انسان و در نتیجه ترقى و تکامل او مىشود.
یکى از فلاسفه بزرگ تاریخ معاصر به نام «تواین بى» مىگوید: «هیچ تمدن درخشانى در جهان پیدا نشد، مگر این که، ملتى مورد هجوم یک نیروى خارجى قرار گرفت و بر اثر این تهاجم نبوغ و استعداد خود را به کار انداخت و آن چنان تمدن درخشانى را پىریزى کرد».
منبع: فارس
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.