چهارمین پروژه آمریکا هم شکست خورد/ سیلی مقاومت به محور غربی - عبری - عربی
غربیها به سرکردگی آمریکا دهههاست که برای ناامنسازی منطقه غرب آسیا برنامهریزی و عملیات میکنند. روزی با تطمیع و ترعیب حکام فاسد و وابسته رژیمهای مرتجع مستقر در منطقه و روزی دیگر با تجهیز عناصر نفوذی و پیاده نظامهای خود و در مقطعی هم با پروژههای سری سازمانهای جاسوسیشان.
تعجیل آمریکا در پروژههایش در عصر پساداعش
اقدامات آمریکا برای ناامن سازی و به راه انداختن جنگ در منطقه غرب آسیا در ماههای اخیر نیز تشدید شده است. در واقع پس از شکست و هزیمت کامل گروه تروریستی – تکفیری داعش در عراق و سوریه که به نیابت از آمریکا و رژیم صهیونیستی ماموریت جنگافروزی در منطقه را داشتند، اتاق فکر مستکبران پروژههای بعدی خود را کلید زد که همه این پروژهها محکوم به شکست شدند.
سناریو اول؛ تجزیه عراق
در گام نخست، اتاق فکر جبهه استکبار پس از مشاهده فروپاشی داعش به رغم هزینههای سرسامآور برای سرپا نگاه داشتن این درندگان خونآشام، به حربه تجزیه منطقه متوسل شد؛ همان حربهای که ۱۵ سال پیش «برنارد لوئیس» استراتژیست نومحافظهکار آمریکایی - صهیونیستی به دولت بوش پسر پیشنهاد کرده بود. آمریکاییها برای این منظور به سراغ طایفه بارزانی رفتند و برای تجزیه اقلیم کردستان از بغداد به این طایفه فشار آوردند.
در روز ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ (سوم مهرماه ۱۳۹۶) علیرغم هشدارهای سران کشورهای منطقه، «مسعود بارزانی» به پشتوانه حمایت آمریکا و اسرائیل، رفراندوم تجزیه اقلیم را برگزار کرد.
خطای راهبردی بارزانی و شتابزدگی او در برگزاری رفراندوم تجزیه اقلیم کردستان از دولت مرکزی عراق، تنها سران آمریکا و رژیم صهیونیستی را خرسند کرد و همه سران کشورهای منطقه و حتی برخی کشورهای فرامنطقهای را به واکنش واداشت.
سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان، سران اقلیم کردستان عراق به اشتباه خود در برگزاری رفراندوم تجزیهطلبی، اذعان کردند. در تاریخ ۲۹ آبان، دادگاه عالی فدرال عراق به طور رسمی حکم غیر قانونی بودن همه پرسی جدایی اقلیم کردستان عراق را صادر کرد و ضمن غیرقانونی دانستن همهپرسی اقلیم کردستان عراق، تمامی آثار و نتایج مترتب بر آن را باطل اعلام کرد.
دولت اقلیم کردستان عراق نیز چند روز بعد از آن، تعهد خود را به حکم دادگاه عالی فدرال و لغو نتایج همهپرسی اعلام کرد.مجله «فارین پالیسی» آمریکا روز اول دسامبر (۱۰ آذر) طی مقالهای نوشت: «شکست همهپرسی اقلیم کردستان، یکی از نخستین اقدامات منفعلانه واشنگتن بود، جایی که آمریکا باید با استفاده از توانایی بالقوه خود دربرابر مخالفان میایستاد».
سناریو دوم؛ جنگافروزی در لبنان
پس از شکست پروژه آمریکا در اقلیم کردستان، سردمداران کاخ سفید به سراغ لبنان رفتند و خواستند پروژه جنگ مجدد در غرب آسیا را از این کشور کلید بزنند. در اجرای این پروژه، سعودیها از آمریکا ماموریت گرفتند و موظف شدند در لبنان ابتدا خلاء سیاسی و سپس بیثباتی امنیتی ایجاد کنند. آمریکاییها در این پروژه در سودای خام تضعیف حزبالله قهرمان و ضربه زدن به جبهه مقاومت هم بودند، اما این نقشه شوم آنها هم با شکست مفتضحانهتری روبه رو شد.
«محمد بن سلمان» ولیعهد جوان و ناپخته سعودی نقش اول توطئه آمریکا در لبنان بود. او که اخیرا اسناد کودتایش با حمایت «جارد کوشنر» داماد ترامپ عیان شده است، ماموریت داشت «سعد حریری» نخست وزیر لبنان را با فراخواندن به ریاض، دستگیر و بدین ترتیب سکانس نخست، جنگ و آشوب در عروس خاورمیانه را کلید بزند.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز، سناریو آمریکایی – سعودی بازداشت حریری و ایجاد جنگ در لبنان را اینگونه شرح میدهد:
«سعد حریری نخستوزیر لبنان، ۱۴ نوامبر (۲۴ آبان) چند ساعت پس از دیدار با علیاکبر ولایتی مقام ارشد ایرانی در بیروت، ساعت هشت و ۳۰ دقیقه صبح به اداره سلطنتی سعودی (در ریاض) فراخوانده شد، ساعتی که طبق استانداردهای پادشاهی سعودی خیلی زود بود. حریری، متحد دیرینه سعودیها آن روز صبح لباس جین و تیشرت پوشید و فکر میکرد که قرار است با ولیعهد در صحرا چادر بزند، اما تلفنهای همراهش را از او گرفتند و مورد اهانت نیروهای امنیتی سعودی قرار گرفت. به حریری متن از قبل نوشته شده درباره سخنرانی استعفایش داده و او مجبور شد در شبکه تلویزیونی سعودی آن را بخواند.حریری قبل از اینکه به شبکه تلویزیونی عربستان سعودی برود، حتی اجازه رفتن به خانهاش در ریاض را هم نداشت و مجبور شد از نیروهای امنیتی بخواهد برایش کت و شلوار بیاورند. در این ماجرای عجیب و غریب، حریری تبدیل به یک سرباز برای ضربهزدن به ایران شد.»
حریری در نطق تنظیم شدهاش از تلویزیون دولتی سعودی، مطابق با خواست آمریکا و بنسلمان، ایران و حزبالله را آماج هجمهها و تهمتهای خود قرار داد و پس از آن دوباره به بازداشت خانگی رفت. با گذشت چند روز و پس از فشارهای زیاد ماموران سعودی به او و خانواده اش، با هوشیاری «میشل عون» رئیس جمهور لبنان و مداخله مقامات فرانسه، حریری از چنگال رژیم سعودی رهایی یافت و در بازگشت به لبنان نیز استعفایش را پس گرفت.
سناریو سوم؛ احمقانهترین پروژه
شکست پروژه ایجاد جنگ فراگیر و ناامنی در غرب آسیا با هزیمت داعش؛ ناکام ماندن توطئه تجزیه عراق از طریق رفراندوم اقلیم کردستان و افتضاح در لبنان، همه و همه باعث سرخوردگی بیش از پیش آمریکاییها و اذناب منطقهایشان یعنی سعودیها و صهیونیستها شد؛ لذا احمقانه و متهورانه پروژه اصلی را کلید زدند و به سراغ مقتدرترین کشور منطقه یعنی جمهوری اسلامی ایران آمدند. روزی پادشاه سابق سعودی ملک عبدالله به مقامات آمریکایی گفته بود «اقدامات دیگر را رها کنید و دست دست نکنید، به سراغ سر مار یعنی ایران بروید».
مقامات قبلی آمریکایی علیرغم دشمنی فزآینده با ایران، به سبب آگاهی از اقتدار کشورمان جرئت پذیرفتن توصیه شاه سعودی را نداشتند، اما ترامپ و هیئت حاکمه جدید آمریکا با کلید زدن پروژه ناامنی در ایران بار دیگر ثابت کردند که ذرهای از اصول سیاست خارجی و واقعیتهای منطقه ژئواستراتژیک غرب آسیا و اقتدار ایران اسلامی، آگاهی و شناخت ندارند.
امام سجّاد (علیه السّلام) میفرمایند: «الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء و الجهلاء ...» خدا را شکر میکنیم که دشمنان ما را از احمقها قرار داده است. این فرمایش گوهربار امام زینالعابدین (ع)، این روزها برای ایران اسلامی کشور ائمه اطهار علیهم السلام و دشمنانش، مصداق بارزی دارد. ترامپِ سبکمغز و بنسلمانِ نادان و سرانِ کودککش و بزدل صهیونیستی تصور کردهاند، ایران اسلامی کشوری در مقیاس و حد سایر کشورهاست.
فتنهای که مقتدرانه خاموش شد
ماجرا از آنجایی شروع شد که عدهای از مردم تجمعات به حقی را پیرامون مشکلات معیشتی که در همه جای دنیا متداول است، برگزار کردند؛ پس از چند روز عدهای عنصر معلومالحال با ماموریتی از پیش تعیین شده خود را به تجمعات مردم رساندند و شعارهای معیشتی را به سمت شعارهای سیاسی و ساختارشکنانه کشاندند.
این جماعتِ ماموریت یافته به صرف سردادن شعار بسنده نکردند، بلکه اقدام به تخریب و آتش زدن اموال عمومی و مردمی نیز کردند. اشوبگران بیشتر انرژی خود را در شهرستانهای کشور گماشته بودند چرا که خط دهندگان به آنها چنین اعتقاد داشتند که مردم در شهرستانها از وصعیت معیشتی گلایه بیشتری دارند لذا به آشوبگران خواهند پیوست؛ اما زهی خیال باطل.
ستایشِ دشمنان از آشوبگران
به موازات شروع شدن آشوبها و اغتشاشات در شهرستانها، همزمان جبهه رسانهای و معاندان و منافقان هم شروع به کار کردند. چندین کانال تلگرامی وابسته به دشمنان ملت ایران دستورالعمل ساخت مواد و تجهیزات تروریستی را بر روی خروجی خود قرار دادند. سرکرده گروهک تروریستی منافقین برای آشوبگران پیام داد. ربع پهلوی هم از اقدامات تخریبگران حمایت کرد. گروه تروریستی تکفیری داعش هم با پیام حمایت آمیز خود برای اغتشاشاگران، پازل دشمنان ملت ایران را تکمیل کرد.
ترامپ رئیسجمهور سبک مغز آمریکا هم در این مدت بر تعداد توئیتهای مضحک خود علیه نظام و مردم ایران افزود و بار دیگر در این توئیتها، ملت ایران را آماج اهانتهای خود قرار داد. سران رژیم کودک کش صهیونیستی هم از اقدامات تخریبگان اموال ملت ایران به وجد آمدند.
آشوبهای جماعتِ تخریبگر ماموریت یافته، سه شب بیشتر دوام نیاورد و بار دیگر حضور مردم در صحنه باطلالسحر توطئه دشمنان این آب و خاک شد. البته نباید از اقدام مسئولان ذیربط در انسداد برخی شبکههای اجتماعی که به ابزار کار تخریبگران و خط دهندگان خارجی آنها، تبدیل شده بود، غافل شد. این اقدام نیز در فروکش کردن آشوبها نقش بسزایی داشت.
نقش دشمنان در آشوبهای اخیر
سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران روز چهارشنبه ۱۳ دی در مصاحبهای ضمن اعلام پایان یافتن فتنه زمستان ۹۶، گفت: کشتهسازی یکی از برنامههای اصلی فتنه گران و اربابان آنها در اغتشاشات اخیر بود و میخواستند کاملا به صورت جدی و هدفمند جان مردم چه کودک و چه بزرگ را بگیرند و به گردن حکومت اسلامی ایران بیندازند. این کشته سازیها را در قهدریجان، ایذه و نجف آباد دیدیدم که حتی دو برادر بسیجی را با گلوله ساچمهای و چاقو به شهادت رساندند و این جنایات را از لابه لای جمعیت هدایت میکردند.
سرلشکر جعفری در همان مصاحبه به نقش بیگانگان در آشوبهای اخیر هم اشاره کرد و گفت: بسیاری از اغتشاشگرانی که از روز جمعه به بعد در مرکز فتنه بودند همه آموزش دیده ضدانقلاب و منافقین بودند که دستگیر شدند و به شدت با آنان برخورد خواهد شد. علاوه بر ۵ هزار نیرویی که خانم کلینتون اعلام کرد برای ایجاد آشوب و فتنه و ناامنی در ایران آموزش داده اند، تعداد قابل توجهی دیگر از عوامل ضدانقلاب، سلطنت طلب و منافقین داخلی ماموریت یافتند اغتشاش و فتنه را گسترش دهند.
روز پنجشنبه ۱۴ دی ماه نیز وزارت اطلاعات از انهدام دو شبکه تروریستی وابسته به گروهک منافقین در بروجرد و پیرانشهر خبر داد. هدف این شبکههای منهدم شده، کشتن شهروندان و بمب گذاری در برخی مناطق بود که هوشیاری و رشادت سربازان گمنام امام زمان (عج) و سپاهیان سلحشور قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) مانع از جنایت این مزدوران شد.
حجتالاسلام و المسلمین منتظری دادستان کل کشور نیز روز پنجشنبه ۱۴ دی، طی سخنانی در مدرسه دارالشفای قم به پشتپرده آشوبهای اخیر اشاره کرد و گفت: هدف دشمنان سلب اعتماد مردم و بی اعتمادی آنان به نهادهای کشور و هدف قرار دادن دستگاههایی مانند سپاه و قوه قضاییه است تا در مجموع بتوانند اعتماد مردم را به نظام و مراکز تصمیم گیری پایین بیاورند. این پروژه را دشمنان در محاسبات خود انجام دادند و دیدیم که این بار هم بلافاصله رئیسجمهور آمریکا به میدان آمد، پیام داد و بعد انگلیس و اسرائیل و کشورهای اروپایی حمایت کردند.
دادستان کل کشور در همان سخنرانی تصریح کرد که «۴۰ سال است که دشمنان علیه نظام و انقلاب وارد عمل شده اند، ولی خدا نخواسته که این توطئههای آنها از جمله توطئه اخیر هم نتیجه بدهد و این بار هم مکر آنها را به خودشان باز گردانید، اما جامعه اسلامی نباید بصیرت و هوشیاری را از دست دهد و کسانی که درجامعه عهده دار تبیین و آگاهی دادن هستند از رسالت خود عقب نشینی کنند».
به هر ترتیب، با عنایت خداوند متعال و بصیرت ملت، فتنه زمستان ۹۶ به سرعت خاموش شد و بار دیگر نظام اسلامی از آزمونی دیگر سرفراز بیرون آمد؛ البته کید و حیله دشمنان را پایانی نیست و هر لحظه باید منتظر مکر و توطئه آنها باشیم.
بنابراین با شکست ۱. ابرپروژه آمریکا به دست مقاومت آن هم با محوریت ایران - یعنی شکست گروه تروریستی آمریکایی داعش - پروژههای ۲. «تجزیه عراق»، ۳. «جنگ افروزی در لبنان» و ۴. «اغتشاش در ایران» بار دیگر محور غربی - عبری - عربی از محور مقاومت سیلی سنگینی خوردند. البته باید به این فهرست «شکست شوی شب گذشته شورای امنیت» را هم اضافه کرد.