نظرات یک استاد جغرافیا درباره ارتباط خشکسالی، زلزله و هارپ
به گزارش گروه فضای مجازی ،کاهش بارش در سطح کشور از یک سو و افزایش زمینلرزهها از سوی دیگر، پرسشهایی را مطرح کرده از این دست که آیا خشکسالی و زلزله عاملی مشترک دارند؟ این خشکسالی موقت است یا همیشگی؟ آیا پروژه هارپ آمریکا تأثیری در بروز خشکسالی و زمینلرزههای اخیر کشور دارد؟
بهمنظور بررسی این موارد، پرسشهایی را برای منوچهر فرجزاده، استاد گروه جغرافیای دانشگاه تربیت مدرس و پژوهشگر برتر سال 93 ارسال کرده که بههمراه پاسخهای این محقق در ادامه میخوانید:
علت کاهش بارندگی در کشور را چه میدانید؟
فرجزاده اصل: برای تشکیل بارش الزاماتی وجود دارد که در صورت مهیا شدن شرایط لازم میتوان انتظار داشت که بارندگی رخ بدهد.
مطالعه شرایط اقلیمی ایران نشان میدهد که ورود سیستم بارانزا از سوی غرب و جنوب غرب به داخل کشور نقش اصلی را در تأمین بارشهای کشور بهعهده دارند.
هرچند که در برخی سالها کشور شاهد ورود سیستمهای بارانزا از سمت جنوب شرق در فصل تابستان میباشد که برای منطقه جنوبشرق کشور ورود این سیستمها دارای نقش حیاتی است.
بهطور مسلم ورود سیستمها بههمراه سیستمهای شمالی و جنوبی حاکم بر کشور و ارتفاعات و دریاهای شمالی و جنوبی نقش زیادی را در کمیت رخداد بارش بهعهده دارند.
کنار این موضوعات عوامل سیارهای مانند سامانه گردش جهانی که آن هم تحت تأثیر انرژی تابش رسیده از خورشید قرار دارد و عواملی مانند سامانههای پیوند از دور که متأثر از شاخصهای متعدد افزایش دمای آب اقیانوسها است در آبوهوای کشور و رخداد بارش در آن تأثیرگذار است.
از معروفترین شاخصهای موجود در این زمینه میتوان به شاخصهای النینو و لانینا اشاره نمود که گفته میشود دارای همزمانی رخداد بارشهای کشور در رابطه با هریم از شرایط فوق الذکر هستند.
علاوه بر این، رخداد تغییرات آب و هوا و خشکسالی در ایران باعث گردیده که میانگین بارش 250میلیمتری نیز در برخی سالهای خشکسالی نبارد و شرایط خشکتری را برای ایران داشته باشد.
هرچند که رقم 250 میلیمتر رقم قابل توجهی در مقیاس جهانی نبوده ولی سیستمهای زیستبومی کشور در چهارگوشه کشور خود را با این شرایط انطباق داده و فعالیت کشاورزی و تأمین منابع آب مورد نیاز خود را بر مبنای این شرایط تنظیم کردهاند.
مطالعات انجامگرفته نشان میدهد که در نتیجه گرمایش جهانی بارشهای کشور از کاهشی حدود بیست درصد طی سالهای آتی برخوردار خواهد گردید و کنار این موضوع افزایش دما نیز رخ خواهد داد و خود عاملی خواهد بود که مقدار تبخیر افزایش یابد و حداقل آب بارش نیز از تلفات بیشتری برخوردار خواهد بود.
مطابق نظر سازمان ناسا، در شش ماه اول سال 2017، میانگین دمای جهانی 0.94 درجه سانتیگراد بالاتر از میانگین سالهای 1980-1950 بوده است.
این موضوع باعث شد که سال 2017، دومین سال بسیار داغ بعد از سال 2016 باشد. کنار این موضوع اشاره به نقش شاخصهای پیوند از دور نیز گردیده است زیرا سال 2017 تأثیر گرمایش رویداد النینو را نیز تجربه نکرده است، زیرا النینوها، گرمای اقیانوس را به سطح میآورد و بهطور موقت باعث افزایش دمای جهانی میشود.
در نتیجه این شرایط هوای گرمتر نیز میتواند آب را از سطوح بهطور سریعتری تبخیر کند، این بدین معنی است که مناطق مختلف جهان دارای آب قابل بارش کمتری خواهند بود، در حقیقت، احتمال دارد که در آینده در بعضی مناطق خشکسالی و سیل بیشتر وجود داشته باشد.
دورههای طولانیتر خشکی و با تبخیر سریعتر باعث خشکی خاک میشوند. اما زمانی که باران شروع میشود، این خاک خشک در معرض بارشهای حدی بهصورت سیلابی شدن قرار میگیرند که بهطور بالقوه منجر به سیل بیشتر میشود.
سیل اخیر در کالیفرنیا که در پی یک خشکسالی بسیار شدید و طولانی ایجاد شد نمونهای جالب از این امر است. اما هنگامی که درجه حرارت بیش از حد بالا باشد، حوادث حدی بارشی در این دماهای بیش از حد بالا، رخ نخواهند داد، در حقیقت، بارشهای حدی در دماهای بسیار بالا کاهش مییابند. برخی از دلایل روشن برای این امر وجود دارد، بهنظر میرسد افزایش در بارشها تا زمان یک پیک در دما ظاهر میشود و بعد از آن پیک، گرمایش بیشتر منجر به کاهش بارشها خواهد شد.
ایران نیز از این گرمایش جهانی مورد استثنا نیست. شکل زیر افزایش بیسابقه دمای برخی ایستگاههای سینوپتیک مهم کشور را نشان میدهد، بهطوری که برخی از استانهای بسیار سرد در دوره طولانیمدت خود همانند همدان، اردبیل و سنندج 13 درجه سانتیگراد بالای دمای میانگین قرار داشتند.
این امر نشاندهنده تغییرات بسیار مشخص مرتبط با افزایش دما میباشد. همانطور که در تمام گزارشات هیئت بین الدول تغییر آبوهوا آمده است این گرمای بیسابقه طی دهههای اخیر و بهویژه در سالهای اخیر باعث برهم زدن شرایط زیستی شکلگرفته طی دوره بلندمدت شده است. این عامل روی کشاورزی، امنیت غذایی، چرخه هیدرولوژی و بهویژه قابلیت دسترسی روی منابع آب تأثیرات بسیار مهمی خواهد داشت.
همانطور که گفته شد افزایش دما باعث کاهش بارشها و افزایش وقایع حدی بارشی خواهد شد. البته در ایران نیز با این افزایش دما و شدتبخشی به تبخیر از سطوح مختلف، میزان بارشها نیز کاهش داشته بهطوری که با این افزایش محسوس دما نسبت به شرایط میانگین بلندمدت، شاهد کاهش بارشها بهطور محسوس هستیم.
ایده اینکه با افزایش دما، بارشها کاهش مییابد در شکل زیر نمایش داده شده است که جزئیات آن بهطور مکانی متفاوت است، اما، هنگامی که جهان گرم میشود، تغییر منحنی از چپ به راست وجود دارد که باعث میشود بارشهای حدی در دماهای بالا رخ دهند سپس پس از پیک دمایی، بارشهای حدی نیز کاهش خواهند یافت.
در عین حال با توجه به پیشبینیها احتمال دارد وقفههای زمانی در رخداد بارشها اتفاق افتد و ورود سیستمهای بارانزا به کشور با تأخیر زمانی روبهرو باشد که در برخی سالها این حالتها نیز مشاهده شده است، بنابراین باید صبر نمود تا انشاءالله سیستمهای بارانزا طی زمان باقیمانده از سال آبی کشور را تحت تأثیر قرار دهند.
بررسی تغییرات بارشهای کشور تاکنون در نمودار زیر بیان میکند وضعیت ناگوار بارشی در کشور حکمفرماست و همه استانها بهغیر از استان اردبیل در معرض این مشکل عدم بارشها هستند.
بین کاهش بارشها و زلزلههای اخیر ارتباطی وجود دارد؟
فرجزاده اصل: این ارتباط موضوع مطالعات فراوانی بوده است و برخی از محققین به وجود ارتباط منفی و برخی نیز به وجود ارتباط مثبت بین این دو عامل اشاره نمودهاند.
مقالاتی که ارتباط بین بارش و زلزله را بررسی نمودهاند متوجه ارتباط منفی بین این دو شدهاند بهطوری که افزایش بارشها پس از یک دوره خشکی باعث تحریک گسلها شده است و برخی نیز ارتباط بین خشکسالی و افزایش زلزلهها را نشان دادهاند بهعنوان مثال در بررسیهای زیر ارتباط منفی مشاهده میگردد، برای مثال رابطه بین ناهنجاریهای بارندگی و وقوع زمینلرزهها (با بزرگی بیش از 6.5 ریشتر) در منطقه هند بررسی شده است.
برای این منظور، زمینلرزههای سیکیم (18 سپتامبر 2011)، گجرات (26 ژانویه 2001)، اوتکاراشی (20 اکتبر 1991) و آسام (15 اوت 1950) توسط گوسامی و همکاران در سال 2014 مورد بررسی واقع شد.
آنها آنومالی بارش با استفاده از نوسانات فصلی با توجه به دادههای بارش از اداره هواشناسی هند (IMD) (1 × 1 درجه)، دادههای بازتحلیل NECP / NCAR (2.5 ° 2.5 درجه) و دادههای ماهانه بارش از مؤسسه هواشناسی حارهای هندوستان (IITM) را محاسبه کردند.
همچنین دادههای ماهوارهای (TRMM) نیز برحسب مرکز زلزله را مورد بررسی قرار دادند. در زمینهای سیکیم، گجرات و آسام، در ماههای زمینلرزه، ناهنجاریهای مثبت بالا (فراتر از سطح محیط) در بارش باران مشاهده شد. هوانگ و همکاران (1979) با مقایسه دادههای بارش فصلی از 90 سال با وقوع زمینلرزههای بزرگ (M≥6) در امتداد ناحیه خشک گسل سانآندریاس در جنوب کالیفرنیا، ارتباطات خاصی را مشاهده کردند. آنها نشان دادند بیشتر زمینلرزههای بزرگ، از یک الگوی تشکیلشده از چند سال بارش پایینتر از دوره درازمدت (خشکسالی) که توسط یک یا چند فصل متوالی بارشهای سنگین (بالاتر از حد طبیعی) امتداد مییابند، ایجاد شدهاند.
در ایران بعد از دوره خشکی زلزلهها مشاهده شدهاند که نشان میدهند ارتباط مشخصی با افزایش خشکسالیها دارد اما از طرف دیگر نیروی محرک آنها افزایش بارش وجود ندارد، بنابراین در جای دیگر باید این موضوع بهطور گسترده مورد بررسی واقع شود.
با توجه به موارد فوق آنچه از نظر منطقی صحیح بهنظر میرسد بههنگام رخداد بارش دریاچه سدها بهویژه سدهای بزرگ پرآب گشته و بار زیادی را به زمین ساختگاه سد تحمیل میکنند ولی در شرایط خشکی این بار کاهش یافته ممکن است در تعادل ایزوستازی پوسته زمین اثرگذار بوده و عامل تحریک برای رخداد حرکتهای پوسته زمین باشد.
پروژه هارپ را میتوان عاملی در کاهش بارش دانست؟
فرجزاده اصل: پروژه هارپ که از سوی دولت آمریکا مورد مطالعه قرار گرفته است سعی دارد با ارسال تشعشعات خاص با فرکانسهای مختلف به لایه یونوسفر باعث تغییرات در این لایه شود.
از اهداف کاربردی این طرح میتوان به ایجاد اختلال در سیگنالهای موجود در فضا همچون سیگنالهای دستگاههای موقعیتیاب و یا تولید سیگنالهایی برای انحراف اجسام پرنده در فضا و در مواردی نیز به مهار انرژی حاصل از رعد و برق اشاره شده است.
تأثیر این نوع امواج برای ایجاد تغییرات آبوهوایی و تولید امواج زلزله جای تردید بسیاری است چراکه همهساله دولت آمریکا با رخداد طوفانهای حارهای فراوانی در کشور خود روبهرو است که باعث از بین رفتن سرمایه، مصدومیت و مرگ افراد زیادی میشود و تاکنون علیرغم وجود فناوریهای گسترده در کشور آمریکا از جمله هارپ، این کشور در مقابله با این پدیده ناتوان بوده است و عملاً تنها راهی که برای کاهش اثرهای آن انتخاب نموده است پایش آنها و تخلیه جمعیت سکونتگاههای شهری و روستایی بهصورت گسترده است.
با توجه به این موضوع میتوان پرسید که؛ اگر آمریکا ابزار قدرتمند هارپ را در اختیار دارد چگونه است که از آن برای مهار اینگونه مخاطرات آبوهوایی استفاده نمیکند؟ این موضوع میرساند که در خصوص نقش و کارکرد هارپ اغراقهای زیادی صورت گرفته است و حتی بروز امواج زلزله را به این پدیده نسبت میدهند که با توجه به شواهد موجود این امر منطقی نیست ولی در عین حال برخی این احتمال را میدهند که آمریکا فناوریهای پیشرفتهای که جنبه محرمانه دارد در اختیار دارد و هنوز آنها را بهصورت علنی مطرح نکرده است.
در اینجا سؤالی پیش میآید که؛ در صورتی که آمریکا این نوع فناوریها را در اختیار دارد چرا برای حفاظت ملت خود از مخاطرات طبیعی استفاده نمیکند؟
منبع:تسنیم