بررسی بازار گاز در سال ۲۰۱۷
به گزارش گروه اقتصاد ، گاز طبیعی به عنوان سوخت پاک با منابع غنی قابل استحصال، حدود ۲۲ درصد از ترکیب انرژی مصرفی جهان را به خود اختصاص داده است.
مزیتهای اقتصادی، فنی و زیست محیطی گاز طبیعی در مقایسه با دیگر سوختها سبب شده است اهمیت آن به عنوان یک منبع مهم انرژی افزایش یابد و در دهههای اخیر از یک سوختی بومی که در بازارهای محدود منطقهای مصرف میشد، به عنوان یک منبع مهم در تجارت جهانی انرژی بدل شود؛ به طوریکه حجم تجارت آن از ۵۳۶ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۰۰ به ۱۱۷۴,۱ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۱۶ افزایش یافته است. همه کشورها بهویژه کشورهای در حال توسعه بر این باورند که گاز طبیعی میتواند به عنوان سوخت منتخب برای جامعه و اقتصاد پایدار مورد استفاده قرار گیرد و نیز بهترین مکمل انرژیهای تجدیدپذیر برای کاهش گازهای گلخانه ای و آلودگی هوا باشد.
در سالهای گذشته نرخ رشد تقاضای گاز طبیعی از دیگر سوختهای فسیلی بیشتر بوده و سهم آن همواره در ترکیب انرژی جهان افزایش یافته است. بر اساس چشم انداز گاز مجمع کشورهای صادرکننده گاز( جیییسیاف) سهم گاز طبیعی در ترکیب انرژی جهان از ۱۸ درصد در سال ۱۹۹۰ به ۲۲ درصد در سال ۲۰۱۶ افزایش یافته است و انتظار میرود تا سال ۲۰۴۰ سهم این حامل انرژی به ۲۶ افزایش یابد.
بازار گاز طبیعی طی سالهای اخیر دچار تحولات عمده ای شده است که از آن جمله می توان به افزایش سهم گاز طبیعی مایع شده (LNG) در تجارت بین المللی گاز، افزایش تولید گاز از منابع غیرمتعارف، افزایش عرضه کنندگان جدید، ایجاد مراکز توزیع (HUB)، رقابتیتر شدن بازار و تحولات در چارچوب قراردادها و سازوکارهای قیمتگذاری اشاره کرد.
با افزایش LNG در تجارت بین المللی گاز، بازار گاز انعطاف پذیری بسیاری پیدا کرده و الگوی تجارت را از حالت انحصار چندجانبه به شکل رقابتی تر تغییر شکل داده است. این موضوع سبب کم رنگ شدن نقش مسائل ژئوپلتیکی در تجارت بین المللی گاز شده است. به عنوان مثال اگر ایران دارای تأسیسات LNG بود میتوانست به راحتی محموله های LNG را به هند و پاکستان صادر کند، همانگونه که می تواند به هند نفت بفروشد. این درحالی است که خط لوله ایران-پاکستان- هند تحت تأثیر دخالتهای سیاسی تا کنون تحقق نیافته است.
ایجاد مراکز توزیع (HUB) و برنامه ریزی برای فعال کردن این مراکز پویایی جدید را به بازار گاز القا کرده و مکانیزمهای قیمت گذاری و چارچوبهای قرار دادی سنتی را دچارچالش اساسی کرده است. هماکنون برخی خریداران گاز به دنبال برداشتن بند مربوط به مقصد نهایی (Destination Clause) و کوتاه کردن مدت قرارداد در مذاکرات بر قراردادهای بلندمدت گاز هستند.
البته بازار گاز از ملاحظات ژئوپلتیکی بدور نیست و در برخی موارد ملاحظات ژئوپلتیکی جدید بهوجود آمده که بر موقعیت گاز در عرصه جهانی انرژی اثر می گذارد. بهطوریکه کشورهای عمده مصرف کننده گاز در اروپا سیاستهای متناقضی را در راستای کاهش وابستگی شان به سوختهای فسیلی و واردات گاز اعمال می کنند و با استفاده از ابزارهای قیمتی و غیر قیمتی در برخی مناطق زغال سنگ را بر گاز ترجیح میدهند و در برخی موارد موقعیت انرژیهای تجدیدپذیر را ارتقا میبخشند. در واقع اروپا برای کاهش وابستگی به روسیه و نیز در واکنش به اتفاقات اوکراین به دنبال کاهش واردات گاز از روسیه است و در همین راستا جنب و جوشی برای جلو انداختن انرژیهای تجدیدپذیر در برابر گاز به راه انداخته است.
با این مقدمه چند وىژگی را می توان برای بازار گاز برشمرد. نخست اینکه وضع فعلی بازار گاز به شدت رقابتی است و پویایی جدیدی به خود گرفته است. دوم اغلب صادر کنندگان از جمله روسیه به دنبال ورود به بازار الانجی هستند. سوم اینکه عرضه گاز به مقدار کافی در همه مناطق جهان یافت میشود و تقاضا کنندگان را در شرایط قویتر قرار داده است. به طوریکه اکنون به دنبال دیکته کردن برخی شرایط به صادر کنندگان هستند.
با وجود این وضع مصرف گاز طبیعی در سال ۲۰۱۷ حدود سه میلیارد و ۵۹۵ میلیون متر مکعب برآورد میشود، که نسبت به سال ۲۰۱۶ حدود ۱,۷ درصد افزایش داشته است. که این افزایش خوبی است. این امر ناشی از بهبود وضعیت اقتصاد جهانی و رشد تقاضای انرژی در سال جاری و همچنین پایین بودن سطح نسبی قیمت گاز در بازارهای مختلف منطقه ای بوده است. با توجه به پیش بینی های صورت گرفته از سوی سازمانهای معتبر بین المللی در باره رشد اقتصادی سال بعد، پیش بینی میشود رشد تقاضای گاز در سال ۲۰۱۸ نیز تداوم یابد.
حجم تجارت LNG از ابتدای سال ۲۰۱۷ تا ماه پایان ماه نوامبر (طی ۱۱ ماه) معادل ۲۶۳ میلیون تن بوده است که تقریبا معادل کل رقم تجارت LNG در طول ۱۲ ماه سال ۲۰۱۶ بوده است. با احتساب یک ماهه آخر سال، برآورد می شود که تجارت LNG در سال ۲۰۱۷ به حدود ۲۹۰ میلیون تن برسد که رشدی معادلی ۱۱ درصد را نشان میدهد.
افزایش تقاضا و رشد تجارت LNG به همراه افزایش قیمت نفت، منجر به بهبود قیمتهای گاز در بازارهای منطقه ای نسبت به سال قبل شده است، بهطوریکه میانگین قیمت گاز در برخی بازارهای ۲۰ تا ۳۰ نسبت به ۲۰۱۶ رشد یافته است. البته بخشی از افزایش اخیر قیمت گاز ناشی افزایش تقاضای فصلی در فصل زمستان بوده است.
در سال جاری میلادی قیمت گاز در مناطق مختلف ٢١ تا ٣١ درصد رشد یافته است. در هفته های اخیر قیمت گاز در مناطق مختلف بعلت سرما و نیز انفجار خط لوله گاز روسیه به اتریش افزایش پیدا کرده است.
قیمت گاز در هنری هاب آمریکا حدود ۲ دلار و ۶۶ سنت برای هر میلیون بی تی یو است. قیمت در اروپا بین ۷ دلار و ۴۵ سنت تا ۹ دلار و ۲۵ سنت و در آسیا حدود ۱۱ دلار و سه سنت بوده است. این قیمتها بالاتر از انتظارات است و علت آن بیشتر هوای سرد و تحولات موقتی و فصلی است.
البته پارسال پیش بینیها در باره عملکرد گاز بسیار پایین تر از این بود، تصور نمیرفت تقاضا رشد قابل توجهی داشته باشد و تصور قیمت امروز هم نمی رفت.
با این وجود اگر همه این تحولات را در کنار یکدیگر قرار دهیم، به نظر می رسد در شرایط کنونی بازار گاز وضع مناسبی دارد.
البته باید توجه داشت که گاز در چالش رقابت جدی قرار دارد. این رقابت هم از جانب تولیدکنندگان جدید از نقاط مختلف جهان و هم از سوی سایر انرژیهای دیگر است. در برخی مناطق زغالسنگ رقیب گاز به شمار میآید و در برخی موارد انرژیهای تجدیدپذیر. عرضه گاز نیز به اندازه کافی در بازار وجود دارد و حتی در بازار LNG در برخی موارد مازاد عرضه نیز وجود دارد که انتظار می رود از سال ۲۰۲۰ بعد تعادل عرضه و تقاضا در بازار بر قرار شود.
نتیجه آن که بازار گاز از آینده روشنی برخوردار است، و بویژه نگرانیهای زیست محیطی جهانی می تواند به کمک موثر گاز بیاید. اما این موضوع تضمین شده نیست و نیاز به سیاستگذاری، انجام سرمایه گذاریهای و راهبردهای بازاریابی برای تقویت جایگاه گاز در عرصه جهانی انرژی است. در این میان نقش مجمع کشورهای صادر کنندگان گاز در زمینه سازی برای همکاری در بازاریابی و تعیین راهبرد بازار اهمیتی بسزا خواهد داشت.
محمد حسین عادلی