هارپ بیمعناست؛ زلزلهها منشأ طبیعی دارند
این موضوع راسه شنبه گذشته همزمان با سالروز فاجعه بم با حضور دکتر رضا قائم مقامیان، رئیس پژوهشکده مدیریت خطر پذیری و بحران پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و دکتر محمد رضا قیطانچی، استاد دانشگاه و رئیس سابق زلزله شناسی دانشگاه تهران تشکیل شد، مطرح کردیم و میهمانان ما به این پرسش و مسائل دیگری در خصوص چالشهای مدیریت بحران و میزان خطر پذیری شهرهای ایران در قبال زلزله و دیگر بلایای طبیعی پاسخ گفتند.
چرا زلزلهها تکرار میشوند
دکتر قیطاچی در این میزگرد درباره تکرار وقوع زلزله در ایران طی روزهای اخیر و شایعاتی که در این خصوص مطرح میشود، گفت:چنین ادعاهایی جدید نیستند.
اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، بزرگترین زلزله فلات ایران در طبس رخ داد. آن زمان هم بعضیها میگفتند این یک حادثه هستهای از سوی آمریکا بوده است.
در زلزلههای بعدی مثل زلزله بم هم این گونه شایعات مطرح شد، البته در اینجا چون تأسیسات هستهای ما در نزدیکیهای بم است، رسانههای بیگانه ادعا کردند که این انفجار هستهای بوده که از سوی خود ایران اتفاق افتاده است. در صورتی که واقعیت چیز دیگری است.
چون اگر انفجار هستهای باشد از چند صد رکوردی که از این حادثه گرفته شده است، حداقل یک رکورد نشان میداد که این انفجار بوده؛ در حالی که تمامی رکوردها حاکی از وقوع زلزله است. با این همه به دنبال چنین اتفاقاتی شایعاتی هم هست.
اما اینکه چرا سه نقطه یا سه گسل فلات ایران به صورت تقریباً همزمان فعال شده است و ما شاهد تکرار زلزله هستیم، باید عرض کنم که از لحاظ علمی ممکن است آزاد شدن انرژی تجمیع شده در زمین و فعالیت گسلها در چند منطقه همزمان شود و این موضوع عجیب نیست و کاملاً منشأ طبیعی دارد، یعنی شرایط تکتونیکی (زمین ساختی) ایران به گونهای است که انرژی در زمین از طریق زلزله کوچک و بزرگ تخلیه میشود که قطعاً دومی برای ما بهتر است.
وی اضافه کرد: ضمن اینکه این موضوع نیز در کشور تازگی ندارد؛ یعنی یک سال قبل از زلزله طبس یکسری زلزله در نقاط مختلف کشور رخ داد که زلزله خورگو در بندرعباس در سال 1356 از آن جمله است. نمونه دیگر وقوع چند زلزله در قائنات قبل از زلزله 1/7 ریشتری در این شهرستان در سال 1376 است.
وی در خصوص نمایان شدن هالهای از نور و انعکاس صدا در آسمان به هنگام زلزله کرمانشاه که به برخی شایعات دامن زده است، میگوید: این موارد هم کاملاً طبیعی هستند؛ یعنی به هنگام زلزله و در اثر برخورد و جابهجایی گسلها نور و صدا ایجاد میشود. مثلاً در زلزله رودبار که شب رخ داد، مردم تصور کردند که کوه آتشفان کرده است. در واقع اگر زلزله در شب اتفاق بیفتد، نوری که در اثر وقوع زلزله ایجاد میشود، در آسمان دیده میشود. صدای شکستگی زلزله را هم مردم متوجه میشوند، البته اگر شکستگی خیلی عمیق باشد، مردم این صدا را نمیگیرند. پس صدا و نوری که مردم به هنگام زلزله میبینند و میشنوند، چیزی نیستند که نشان بدهند حتماً یک اقدام خرابکارانه رخ داده است. ضمن اینکه زلزلهها معمولاً در عمق 20 – 15 کیلومتر عمق زمین رخ میدهند و بشر توان دستکاری در چنین اعماقی را ندارد.
ثبت پیش لرزه هم دلیل آمدن زلزله نیست
دکتر قائم مقامیان هم با تأیید اظهارات همکارش درباره منشأ زلزلههای اخیر و تداوم آنها میگوید: برای پاسخ به این موارد باید کمی به وضعیت لرزه خیزی کشور بپردازم.
ببینید پوسته عربستان و پوسته اقیانوس هند به سمت ایران در حرکتند و به پوسته کشورمان فشار میآورند و به نوعی میتوان گفت پوسته کشور مابین این دو فشار محبوس شده است که وجود شکستگیها و کوه هایی مثل البرز و زاگرس به دلیل همین فشارها در طول سالیان دراز است؛ پس ایران به طور طبیعی لرزه خیزی بالایی دارد و شکستگیهای فراوانی داریم.
وی در همین زمینه با تأکید بر اینکه هیچ فناوری نمیتواند نیرویی در پوسته زمین به وجود بیاورد که زلزلهای به بزرگی 3/7 ایجاد کند، میافزاید: اصلاً به این موضوع اعتقاد ندارم و فکر میکنم طرح چنین مسائلی به خاطر فشارهای روحی است که به مردم وارد میشود. ضمن اینکه شناسایی زلزله و انفجار هستهای کار خیلی سختی نیست؛ چون زلزله یک نیروی برشی و انفجار یک نیروی تراکمی است. در تمام اتفاقات لرزهای که تا حالا در کشور افتاده، همه نگاشتها لرزهای بوده است؛ بنابراین ادعای انفجار بودن این حوادث و قضیه هارپ هم رد میشود؛ چون اگر بتوانیم چنین انرژی متمرکزی را از فاصله دور و آن هم از فضا به پوسته زمین وارد کنیم تا چنین وضعیتی ایجاد شود که هیچ سیستمی آن را رصد نکند، یک موضوع قابل باور نیست.
وی با اشاره به اینکه پس از وقوع زلزله یکسری شکستگیهای کوچک داریم تا پوسته به حالت تعال برگردد، تصریح میکند: بنابراین پس لرزه همیشه ثبت میشود، اما پیش لرزه ممکن است وجود نداشته باشد تا ثبت شود یا اگر هم وجود داشته باشد، تعدادش آن قدر نباشد که شما را متقاعد کند که ممکن است زلزله بزرگی در راه باشد.
در ادامه این نشست دکتر قیطانچی به بحث پیش بینی زمان زلزله پرداخت و گفت:علم بشری هنوز آن قدر پیشرفت نکرده که بتواند زمان زلزله را پیش بینی کند و بعید به نظر میرسد که در آینده نزدیک یا نه چندان دور موفق به انجام این مهم شود؛ چون برای این منظور باید تمام پارامترها مثل زمان، مکان و بزرگای زلزله را داشته باشیم و بگوییم اگر «آ» به نقطه «ب» برسد زلزله اتفاق میافتد، اما ما هنوز نقطه آ و نقطه ب را نداریم. آن چیزی که گفته میشود، فقط احتمال است نه بیشتر. البته بعضی از کشورها مثل ژاپن سیستمهای هشدار سریع راهاندازی کردند که به محض وقوع زلزله اولین امواج که به «پی» معروف هستند و چندان مخرب نیستند را ثبت میکند و از این زمان تا مدت برگشت موج «اس» که حالت افقی و رفت و برگشتی دارد و موجب تخریب سازهها میشود را هشدار میدهد. در واقع از فاصله زمانی دو موج برای اعلام هشدار استفاده میشود که ربطی به پیش بینی زلزله ندارد؛ یعنی زلزله رخ میدهد بعد هشدار داده میشود.
به جای پیشبینی مقاوم سازی کنیم
دکتر قائم مقامیان هم در این ارتباط گفت: کشورهای پیشرفته دنیا کار پیش بینی زلزله را کنار گذاشتهاند و روی مقاوم سازی سازهها و تأسیسات و بالا بردن توان امداد و نجات و مسائلی از این دست کار میکنند تا اثرات زلزله را کاهش دهند. ضمن اینکه سیستمهای هشدار سریع برای کشور ژاپن کار میکند؛ چون مدت فاصله بین دو موج پی و اس به گونهای است که میتواند هشدار داد، اما در ایران بیشتر شهرهای ما در کنار گسلها هستند و زمان برای اعلام هشدار سریع خیلی کم است و اگر گسلهای تهران و یا برخی دیگر از شهرها فعال شود، چندان به درد این شهرها نمیخورند، اما برای شهرهای دورتر که احتمالاً تحت تأثیر قرار بگیرند، مفید خواهند بود.
چالشهای مدیریت بحران
قیطانچی سپس به بحث چالشهای مدیریت بحران در کشور اشاره کرد و افزود: بحران را مدیریت کردن، ادعای بزرگی است؛ یعنی خود ژاپنیها هم نمیتوانند ادعا کنند که در مدت کوتاهی بلایای طبیعی را مدیریت خواهند کرد یا وقتی در آمریکا سیل میآید، ماهها طول میکشد تا آثار آن را از بین ببرند و وضعیت را به حالت قبلی برگردانند.
پس موضوع استحکام سازهها پیش میآید که در کاهش آسیبها بسیار تأثیرگذار است که در این ارتباط باید گفت اگر چه ما از لحاظ فنی و تخصصی برای ساخت سازههای مقاوم مشکل خاصی نداریم، اما فرهنگ ساخت خانههای مقاوم را نداریم؛ یعنی آن قدر احساس مسئولیت نداریم تا خانههایی بسازیم که اگر خواستیم خودمان در آن ساکن نشویم، سقفش در صورت وقوع زلزله فرو نریزد.
دکتر قائم مقامیان نبود مدیران متخصص و فنی و همچنین تخصیص نیافتن بودجه برای سازمان مدیریت بحران را مهمترین چالشهای این سازمان میداند و میگوید:مدیریت بحران در زمانی که تصویب شد، از افراد متخصص و فنی کم برخوردار بود و فقط تعداد کمی متخصص در حوزه امداد و نجات فعالیت میکردند. اواسط کار این سازمان بود که متوجه شدند جای نیروهای متخصص و فنی در خصوص زلزله در این سازمان خالی است؛ بنابراین ارتباطاتی با دانشگاهها و جاهای دیگر برقرار کردهاند برای انجام برخی از مطالعات تخصصی که اکنون هم با خراب شدن بودجه کشور این موضوع لنگ ماند؛ چون معمولاً اولین جاهایی که در چنین شرایطی آسیب میبینند مراکز مطالعاتی و علمی است؛ یعنی میگویند که حالا که زلزلهای نیست، چرا باید بودجه را صرف آن کنیم در حالی که کشور در جاهای دیگر مشکل دارد؟ این در شرایطی است که اگر زلزله مثل سرپل ذهاب، بم یا رودبار بیاید ما باید 100 برابر هزینه فعلی برای بازسازی آن خرج کنیم. مثلاً اکنون دولت 1000 میلیارد تومان فقط برای ساخت کانکس بودجه اختصاص داده است، در حالی که میتوانستیم با این رقم مطالعات آسیب پذیری تمام شهرهای مهم کشور را انجام بدهیم. این موضوع برای فقط زلزله مهم نیست، بلکه برای توسعه پایدار شهری مهم است.
پس مبنای اصلی توسعه شهری مطالعات مدیریت بحران است. متولی این مطالعات هم میبایستی سازمان مدیریت بحران باشد که متأسفانه به نظرم به دلیل کمبود بودجه و نبود امکانات فنی و حتی برخی رفتارهای سیاسی، سبب شده این کار به سرانجام نرسد. در نتیجه کار به کاردانش سپرده نشده است و ما مثل خیلی دیگر از کارهای خود به جای مسائل فنی چیزهای دیگر را دیدیم، درحالی که در بحث زلزله باید بیشتر مسائل فنی را دید.
ضمن اینکه در حال حاضر سازمان مدیریت بحران در عمل مصوبه مجلس را ندارد و بدون هیچ بودجهای فعالیت میکند؛ بنابراین خیلی نمیتوان از آن انتظار مدیریت بحران را به هنگام وقوع بلایای طبیعی داشت. توان این سازمان بیش از این نیست.
منبع:قدس انلاین