زلزله چهارشنبه شب چه بر سر حنانه آورد!
به هرحال زلزله ترسناک است. همه ما از آن هراس داریم. نگران میشویم و به دنبال راه نجاتی از آوار و خرابیهای احتمالی هستیم. استرس و ترس در چنین شرایطی طبیعی است.
به گزارش گروه فضای مجازی ، با «محمد سمایی» عموی حنانه ۱۰ ساله که در زلزله اخیر در البرز جان خود را از دست داد گزارشی تهیه شده است؛ که در ادامه این گفت و گو را میخوانید:
حنانه چندسال داشت؟
حدود ١٠ سال. کلاس پنجم دبستان بود.
او فرزند چندم خانواده بود؟
حنانه دومین فرزند برادرم بود. آنها یک پسر به نام محمد دارند که حدودا ١٦ ساله است. حنانه دومین فرزند آنها بود و یک پسر ٥ ساله هم به نام محمدحسین دارند.
دقیقا برای او چه اتفاقی افتاد؟
برادرم برای من تعریف کرد؛ همه خانواده در پذیرایی منزل نشسته بودند که زلزله آمد. آنها با عجله از ساختمان خارج شدند. خانه آنها ویلایی است و به اندازه ٥ پله با سطح حیاط فاصله دارد. برادرم سعید با همه اعضای خانوادهاش از پلهها به سرعت پایین آمدند. همان موقع حنانه شروع به جیغ و فریاد میکند. برادرم به تصور اینکه ترسیده است، سعی میکند او را آرام کند و به حنانه میگوید: «نترس بابا، چیزی نیست. زلزله بود که تمام شد.» بعد از چند دقیقه سعید به داخل خانه میرود تا لباس گرم بیاورد. چون هوای کردان خیلی سرد است. سعید وقتی به حیاط برمیگردد، میبیند که حنانه بیحال شده و مادرش او را در آغوش گرفته است. سعید چندبار او را صدا میزند، تکانش میدهد، اما حنانه هیچ واکنشی نشان نمیدهد.
گفت: وگو با عموی دختر ۱۰ سالهای که در زلزله ۴ شنبه شب جانش را از دست داد
بعدش چه اتفاقی افتاد؟
حنانه فکش قفل شده بود. برادرم سریع او را با ماشین به درمانگاه کردان میبرد. اقدامات اولیه برای او انجام میشود و او را با آمبولانس به بیمارستان هشتگرد منتقل میکنند. تیم درمانی آنجا نیم ساعتی روی او کار میکنند و اقدامات احیا را انجام میدهند، اما حنانه دیگر برنگشت و همانجا پزشکان اعلام کردند که او فوت کرده است.
پزشکان علت مرگ را اعلام نکردند؟
به ما گفتند مرگ او بر اثر شوک و استرس بوده است. جنازه برای نمونهبرداری در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت. البته ما با این موضوع موافق نبودیم، اما با توجه به سن کم حنانه براساس قانون باید پزشکی قانونی به این موضوع ورود کند تا علت دقیق مرگ مشخص شود.
حنانه چندسال داشت؟
حدود ١٠ سال. کلاس پنجم دبستان بود.
او فرزند چندم خانواده بود؟
حنانه دومین فرزند برادرم بود. آنها یک پسر به نام محمد دارند که حدودا ١٦ ساله است. حنانه دومین فرزند آنها بود و یک پسر ٥ ساله هم به نام محمدحسین دارند.
دقیقا برای او چه اتفاقی افتاد؟
برادرم برای من تعریف کرد؛ همه خانواده در پذیرایی منزل نشسته بودند که زلزله آمد. آنها با عجله از ساختمان خارج شدند. خانه آنها ویلایی است و به اندازه ٥ پله با سطح حیاط فاصله دارد. برادرم سعید با همه اعضای خانوادهاش از پلهها به سرعت پایین آمدند. همان موقع حنانه شروع به جیغ و فریاد میکند. برادرم به تصور اینکه ترسیده است، سعی میکند او را آرام کند و به حنانه میگوید: «نترس بابا، چیزی نیست. زلزله بود که تمام شد.» بعد از چند دقیقه سعید به داخل خانه میرود تا لباس گرم بیاورد. چون هوای کردان خیلی سرد است. سعید وقتی به حیاط برمیگردد، میبیند که حنانه بیحال شده و مادرش او را در آغوش گرفته است. سعید چندبار او را صدا میزند، تکانش میدهد، اما حنانه هیچ واکنشی نشان نمیدهد.
گفت: وگو با عموی دختر ۱۰ سالهای که در زلزله ۴ شنبه شب جانش را از دست داد
بعدش چه اتفاقی افتاد؟
حنانه فکش قفل شده بود. برادرم سریع او را با ماشین به درمانگاه کردان میبرد. اقدامات اولیه برای او انجام میشود و او را با آمبولانس به بیمارستان هشتگرد منتقل میکنند. تیم درمانی آنجا نیم ساعتی روی او کار میکنند و اقدامات احیا را انجام میدهند، اما حنانه دیگر برنگشت و همانجا پزشکان اعلام کردند که او فوت کرده است.
پزشکان علت مرگ را اعلام نکردند؟
به ما گفتند مرگ او بر اثر شوک و استرس بوده است. جنازه برای نمونهبرداری در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت. البته ما با این موضوع موافق نبودیم، اما با توجه به سن کم حنانه براساس قانون باید پزشکی قانونی به این موضوع ورود کند تا علت دقیق مرگ مشخص شود.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *