ضرورت اتحاد حوزه به عنوان مرکز دین پژوهی عالمانه و دانشگاه
به گزارش گروه حقوقی و قضایی به نقل از ستاد حقوق بشر، سالروز شهادت استاد مجاهد شهید دکتر محمد مفتح فرزند راستین پایگاه علم ودین که شهادتش سلمه مضاعف برای این پایگاه مهم است ؛ فرصتی است برای نگاه عمیق تر به اتحاد دومرکز مهم وموثر درعرصه تصمیم گیری وتصمیم سازی و مدیریت کلان کشور،یعنی حوزه ودانشگاه.
ضرورت اتحاد حوزه به عنوان مرکز دین پژوهی عالمانه ودانشگاه مرکز علم، به مبانی ارزشمند انقلاب اسلامی واهداف وآرمانهای متعالی آن در بستر این اتحاد راهبردی و ارزشمند بر می گردد.
دین مبین اسلام که به عنوان آخرین دین پیامبر خاتم و کاملترین دین ،که به دلیل تحریف ناپذیر بودن قرآن به عنوان دستورالعمل کامل برای بشریت و تلاش خستگی ناپذیر علمای عالم و مراکز دین پژوهی که تلاش و تفقه آنها از طریق استنباط وبررسی دقیق در سیره علمی اهل بیت بوده است ؛این دین را درمعرض کمترین تحریف قرار داده است .
حضرت امام رحمه الله اتحاد دو تشکل حوزه ودانشگاه را ازضروریات اجتناب ناپذیر امروز می دانستند،و میتوان دلیل آن را در نظریه ولایت فقیه وحکومت اسلامی معظم له دانست.بی شک امام اداره حکومت را فقط مختص حوزویان نمی دانستند و نگاه استراتژی ویژه به قشر دانشگاهی فرهیخته داشتند، واین نگاه هدفمند وقتی ارزش واعتبار واقعی خود را نمایان می کند که به تقابل استکبار برای جلوه دادن ناکارآمدی مدل حکومتی دینی ارائه شده توسط امام نگریسته شود .
مقام معظم رهبری درخصوص این اتحاد میفرمایند منظور از اتحاد تدریس دروس تخصصی حوزه در دانشگاه و یا عکس آن نیست ،بلکه ایجاد برادری وحضور صمیمانه طلبه ها درمیان دانشجویان است.به عبارتی میتوان اینگونه استنباط کرد که طلبه به عنوان کسی که باشاخص ظاهری ونمادین از دین خود راملزم به حضور در میان دانشگاهیان کند ،برای اینکه بازخورد حضورش مثبت باشد و قادر به پاسخگویی عالمانه به قشر نوعا نخبه باشد می بایست هرچه بیشتر برعلم آموزی مستمر خود بیفزاید ،که البته باعنایت به ظرفیت بالای اسلام وتوجهش به علوم مختلف بانگاه توحیدی ،هم دین باوری درمیان قشر دانشگاهی به عنوان یکی ازمراجع فکری ورهبری دراجتماع بیشتر می شود وهم فهم مشترک وعالمانه از دین چالشهای تحمیلی برای ناکارآمدی حکومت دینی را مرتفع میکند.
امروز این اتحاد ضروری می بایست منجر به نتایج ملموس و مفید به حال مردم واجتماع شود.طیفی ازمشکلات درحوزه های مختلف اعم از اقتصادی ،فرهنگی ،سیاسی و....با این اتحاد واعتماد می تواند قابل حل باشد .مراکز علمی حوزه ودانشگاه می بایست هرچه سریعتر مبانی اقتصاد مقاومتی اسلامی را نه در تئوری وقالب نظری که در بسته کامل قابل اعمال واجرا ارائه دهند .
اسلام با نگاه دقیق و توحیدی خود وبه منظور نفع انسان و رفاه او درخصوص ربا ،رشوه ،اختلاس ،ویژه خواری که همه موجبات اضمحلال اقتصاد و ثروت وسرمایه مادی ومعنوی مملکت هستند دارای احکام صریح تکلیفی می باشد واساسا مجازاتهای تعیینی برای این مباحث که ناظر به قانونی بودن وتناسب جرم و مجازات است ،مبتنی برمبانی فقه اسلامی است و که مقدمه آن داشتن نظام خاص و منحصر به فرد درحوزه های مختلف خصوصا اقتصاد است.
به دلیل عدم اتحاد واقعی بین حوزه ودانشگاه که هیچ ابتکارعملی چه دربحث زیر ساختهای مدیریتی غیرقابل سواستفاده وشفاف وچه تربیت انسان عالم ومتعهد و معتقد به این مبانی نداشته است ،و صرفا به تعیین مجازات دربعضی مقوله ها بستنده کرده است .
اگر نگاه کلیشه ای و صرفا بزرگداشت ایام نبود واززمان فرمان امام مبنی بر ضرورت اتحاد این دو مرکز علمی ودینی دردهه ۶۰ کارعالمانه وکارشناسانه صورت میگرفت چه بسا خیلی ازمشکلات بانکداری و اقتصاد و اکنون به پاشنه آشیلی برای جمهوری اسلامی تبدیل نمی شد .
اگر اتحاد واقعی صورت گرفته بود اکنون حتی درسیاست خارجی ما کمترین تقابل و تشتت نظر را در میان نیروهای درون نظام اسلامی داشتیم .بسیاری از حقوق اساسی ملت به دلیل ماهیت اسلامی بودن نظام جمهوری اسلامی ایران ،که بسیار مترقی تر از حقوق بشر در غرب و فهم و قرائت آنها ازبشر است معطل این اتحاد ضروری محقق نشده در عالم واقع است.
اساسا تشکیل حکومت اسلامی به معنای عدم تقابل دین و علم ،و حضور و بروز مسوولانه دین در زندگی بشر است ،که اگر این دومرکز مهم علمی ودینی اتحاد واقعی خود را سریعتر محقق نکند هرگونه جلوه ناکارآمدی از نظام اسلامی ،به پای تعلل این دو مرکز نوشته خواهد شد. و بی شک مسوولیت این اتفاق نازیبا برای آنها جبران ناپذیر خواهد بود.