ماجرای مخالفت نوبخت با پیشنهاد حذف یارانه ۳۳ میلیون نفر/ روایتی از تغییر مسیر هدفمندی در مجلس وقت/ افزایش جهشی قیمتها درست نیست/ ارز دو نرخی حتما رانت دارد
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: امروز دولت تازه به فکر افتاده تا ۳۳ میلیون نفر از یارانه بگیران را کاهش دهد من زمانی که رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بودم این پیشنهاد را روی میز گذاشتم، ولی آقای نوبخت به شدت مخالفت کرد که نطق ایشان موجود است و خوب است که مردم آن را مطالعه کنند، ایشان گفتند که مگر میشود ما میلیونها نفر را بهصورت یکباره از دریافت یارانه محروم کنیم.
تخصص مصباحی مقدم در بودجه و پیشنهاداتی همچون گنجاندن وام ازدواج در بودجه سنواتی و تسلط بر اقتصاد اسلامی ما را بر آن داشت در فصل بررسی لایحه بودجه ۹۷ گفتوگوی صرفا اقتصادی با او داشته باشیم.
مشروح گفتوگوی حدود یک ساعته خبرنگار با حجتالاسلام مصباحیمقدم که در مجتمع شماره ۱۸ دانشگاه امام صادق (ع) انجام شد به قرار زیر است:
سه هدف هدفمندی
میزان: آقای مصباحیمقدم از اینکه وقت خودتان را در اختیار قرار دادید سپاسگزارم. یکی از بندهای مهم و مورد توجه در لایحه بودجه سال آینده هدفمندی یارانهها است، بنا شده حذف ۳۰ تا ۳۳ میلیون نفر از یارانه بگیران در دستور کاردولت قرار بگیرد. با توجه به اینکه هدفمندی یارانه یکی از هفت بند طرح تحول اقتصادی بود که غیر از آن بندهای دیگر اجرایی نشدند و همچنین با نظر به نقدهایی که به عدم کامل اجرا شدن این طرح وجود دارد، بنظر شما این پرداخت باید چگونه انجام میشد؟
مصباحی مقدم: سال ۱۳۸۷ که درباره هدفمندی یارانهها بحث میکردیم،۳ هدف از این قانون را مورد بحث قرار دادیم. یکی بهینهسازی مصرف انرژی که شاید مهمترین هدف بود، دوم کمک به بنگاههای اقتصادی برای اینکه فناوریهای خود را بهروز کنند آنهم فناوریهای روزی که معمولاً متکی بر مصرف انرژی کمتر هستند مورد بهرهّبرداری و استفاده قرار بگیرند و برای این کار گفتیم که به تولیدکنندگان کمک کنند و با ۳۰ درصد از منابع هدفمندی به تولیدکنندگان کمک شود و هدف سوم این بود تا کمکی برای خانوادههای نیازمند باشد.
اگرسه هدف طرخ هدفمندی یارانهها کامل انجام میشد تحولی عظیم در اقتصادی کشور رخ میداد
پیشنهاد دولت اعطای یارانه به ۷ دهک بود، ابتدا دو دهک در کمیسیون را تصویب کردیم و بعد با اصرار رئیس جمهور وقت این را به ۵ دهک افزایش دادیم و وقتی که این لایحه از کمیسیون هدفمندی یارانهها به مجلس آمد در صحن مسئله عوض شد و خب با پیشنهاد یکی از اعضای هیئت رئیسه آن روز آقای میرتاجالدینی که گفت به همه خانوارها متناسب با درآمد یارانه داده شود، جریان شکل تازهای به خود گرفت. به این معنا که هرکس درآمدش کمتر است یارانه بیشتر بگیرد و هرکس درآمدش بیشتر است، یارانه کمتری دریافت کند.
اگر این سه هدف بهطور کامل اتفاق میافتاد یک تحول عظیم اقتصادی در کشور اتفاق میافتاد. از سال ۸۹ تا حالا مقدار مصرف انرژی در کشور مجددا سالانه رشدی بالای ۸ درصد داشته است.
مقدار مصرف گاز در کشور بیش از چین و کل قاره اروپا است
به عنوان نمونه، وقتی آقای روحانی در دوره یازدهم برای ریاست جمهوری انتخاب شد، مقدار تولید گاز در کشورمان ۵۳۰ میلیون مترمکعب بود هماکنون ۷۳۰ میلیون مترمکعب شده است و مقدار مصرفمان در کشور نیز به همین تناسب افزایش پیدا کرده است و حالا این مقدار بیش از مصرف کشور چین با یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفری چین و کل قاره اروپا با ۲۸ کشور و جمعیتی بیش از ۴۰۰ میلیون نفر است.
اگر مدیریت بهینهسازی مصرف میکردیم، چقدر میتوانستیم صرفهجویی کنیم، براساس برآورده اگر این اتفاق میافتاد هماکنون سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار از صادرات انرژی باید درآمد به دست میآوردیم طبعاً دیگر نیازمند ۵ میلیارد دلار کمک مثلاًیک شرکت فرانسوی مانند توتال نبودیم این یک طرف مسئله بود.
فاتحه سه هدف هدفمندی
طرف دیگر روزآمد شدن فناوریها بود که اگر فناوریهای ما روزآمد میشد تولیداتمان قدرت رقابت با تولیدات جهانی را پیدا میکرد، صادرات ما به شدت افزایش پیدا میکرد. هدف سوم رفع فقر نیازمندان بود که اگر محقق میشد حالا لازم نبود در بودجه سال ۹۷ بگویند، میخواهیم فقر مطلق را از بین ببریم و آن زمان فقر مطلق از بین میرفت. سه هدف مقدس بود، اما متأسفانه عملکرد این قانون بهطوری بودکه فاتحه هر سه هدف را خواند. صرفهجویی در مصرف هم انجام نشد وتنها بهصورت کوتاهمدت یک صرفهجویی انجام شد.
میزان: این صرفه جویی کوتاه مدت بخاطر افزایش قیمت حاملهای انرژی بود؟
مصباحی مقدم: بله، این افزایش قیمت یکی از راهکارها بود، یکی از راهحلها توجیه مردم برای استفاده از وسایلی بود که مقدار مصرف انرژی کمتری دارند. مثلا استفاده از یخچال یا پکیجی که مقدار مصرف برق کمتری دارند و یا خودرویی که مقدار مصرفش کمتر است.
افزایش جهشی قیمت حاملهای انرژی سیاست درستی نیست
الان چند سال است که قیمت بنزین تغییر نکرده است، قیمت گازوئیل ثابت است و هماکنون بعد چند سال میخواهند جهشی قیمتها را بالا ببرند. اینها سیاستهای درستی نیست، سیاست درست این بود که بعد از آن جهش اولیه احیاناً یکی دو دفعه دیگر جهش میداشتیم و قیمتها را بهٌصورت روز بینالمللی میکردیم و درآمدهایش را در آن اهدافی که عنوان کرده بودیم، هزینه میکردیم هیچکس ناراضی نمیشد. متاسفانه آمدند به همه خانوارهای ایرانی یارانه یکسان دادند. فقیر وثروتمند یارانه یکسان دریافت کردند که این پول برای فقیر خیلی مهم است، اما برای ثروتمند کمتر از پول توجیبی بچهاش بود.
مخالفت نوبخت با پیشنهاد حذف یارانه ۳۳ میلیون
امروز دولت تازه به فکر افتاده تا ۳۳ میلیون نفر از یارانه بگیران را کاهش دهد من زمانی که رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بودم این پیشنهاد را روی میز گذاشتم، ولی آقای دکتر نوبخت به شدت مخالفت کرد که نطق ایشان موجود است و خوب است که مردم آن را مطالعه کنند، ایشان گفتند که مگر میشود ما میلیونها نفر را بهصورت یکباره از دریافت یارانه محروم کنیم.
میزان: این حرف شائبه سیاسی- انتخاباتی نداشت؟
مصباحیمقدم: چرا، حالا که انتخابات گذشته و رأی را آوردهاند حذف این تعداد افراد از دریافت یارانه دیگر مشکلی ندارد. چون این مشکل باید یک روزی حل میشد حالا دولت میخواهد آن را حل کند، بسیار خب ما هم ابراز خرسندی میکنیم که بالاخره به این موضوع و به کاری که باید قبلتر از این انجام میدادند، وارد شدهاند. اما اگر این اقدام را زودتر انجام میدادند ۴ سال ضربدر ۲۰ هزار میلیارد تومان به رقمی در حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان میرسد و این نیمی از یارانهای است که به مردم میدادند و این ۸۰ هزار میلیارد تومان اگر سرمایهگذاری برای اشتغال میشد میتوانست مشاغل بسیاری را بهوجود بیاورد و همچنین میتوانست رونق تولید به وجود بیاورد.
هدفمندی یارانهها یعنی به هدف اصابت کردن یارانهها
میزان: یارانه باید چطور پرداخت میَشد که عادلانهتر بود و به اهداف مورد نظر میرسیدیم؟
مصباحیمقدم: عدالت به معنای برابری نیست، عدالت یعنی دادن حق هرکسی به خودش. نیازمندان جامعه حق معاش دارند. این حق معاش را باید از راه کار بدست بیاورند. دولت باید به بچههای نیازمندان شغل بدهد و اگر نمیتوانند برای این اقشار کار ایجادکنند باید منابع را بهصورت نقدی در اختیارشان قرار دهند یا حتی اگر خانوادههای محرومی هستند که امکان کارآفرینی دارند امکان انجام مشاغل خانگی را برایشان فراهم کنند مثلا در خانهشان دار قالی بزنند، به آن درآمد از راه کار هم میگویند پس باید سرمایهای را برای کار در اختیارشان بگذاریم، اگر نه باید پول نقدی را به آنها بدهیم تا معیشتشان را تأمین کنیم تا اینکه کسی در فقر و فلاکت زندگی نکند و خدایی نکرده کسی در نظام جمهوری اسلامی شب را گرسنه بخوابد این اصلاً پذیرفته شده نیست؛ هدفمندی یارانهها یعنی به هدف اصابت کردن یارانهها است و اینجور توزیع منابع بین مردم و یا به تعبیری پولپاشی غیر هدفمند کردن یارانهها بود.
فقرا خیی خوب قابل شناسایی بودند
میزان: یعنی باید با نیازسنجی قبلی دهکها شناسایی میشدند و بعد یارانه پرداخت میکردند؟
مصباحی مقدم: بله. البته مصوبه مجلس هم این بود که هرکسی به تناسب درآمدیارانه دریافت کند، یعنی اینکه کسانی که درآمد کم دارند، یارانه بیشتر بگیرند، اما اینکه یارانه را بطور مساوی بین همه مردم کشور پرداخت کردند و دلیلشان هم این بود که نمیتوانیم شناسایی کاملی انجام دهیم، خب این چه حرفی شد؟ فقرا خیی خوب قابل شناسایی بودند.
میزان: ظاهرا در بودجه سال ۹۷ مبلغ ۱۲۶ هزار میلیارد تومان برای برای پروژههای عمرانی در نظر گرفته شده است. مبلغ ۳۵۰ هزار میلیارد تومان هم هزینه پروژههای نیمهتمام در کشور است. بنظر شما آیا هزینه بودجههای عمرانی قابل تأمین است و از کجا تأمین میشود؟
مصباحی مقدم: هزینههای پروژههای عمرانی از چند منبع تأمین میشود. طبق گزارشی که از سازمان برنامه بهدست آوردهام. منابع لازم برای اجرای برنامه ۷۳ هزار میلیارد تومان برای تولید و اشتغال در نظر گرفته شده، ۱۷ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی صرف یارانه سود تسهیلات و کمکهای فنی و اعتباری و وجوه اداره شده میَشود. ۱۵ هزار میلیارد تومان تسهیلاتی است که از صندوق توسعه ملی به منظور اعطای تسهیلات به طرحهای اشتغال زا میدهند و این غیر از آن پولی است که از صندوق توسعه ملی میخواهند در بودجه استفاده کنند. ۳۵ هزار میلیارد تومان پیشّبینی کردهاند از منابع بانکی تسهیلات داده شود و دولت اینجا باید مدیریت کند و ۶ هزار میلیارد تومان از مانده اعتبارات قانون حمایت توسعه و ایجاد اشتغال پایدار در مناطق روستایی سال جاری که باقیمانده برای سال آینده است و این مقدار به نظر قابل تأمین است و مشکل ندارد.
میزان: پروژههای نیمهتمام چه میشوند؟
مصباحی مقدم: پروژههای نیمه تمام دوباره باقی ماندند تا احیاناً در سالهای بعد ادامه یابند.
خروج برخی طرحهای نیمه تمام از دور
میزان:باقی ماندن این طرحها به اقتصاد کشور ضرر نمیزند؟
مصباحی مقدم: لازم است روی برخی از این طرحها مطالعاتی انجام شود تا کلاً از دور خارج شوند، چون دیگر از نظر اقتصادی با صرفه نیستند. این را هم اضافه کنم، دولت ۶۸۰ میلیارد تومان هم برای مشارکت عمومی و خصوصی در نظر گرفته است که این میزان سهم دولت ۱۵ هزار میلیارد تومان و از محل صندوق توسعه ملی ۱۷ هزار میلیارد تومان، از محل بازارهای پولی و مالی و تأمین مالی خارجی ۳۰ هزار میلیارد تومان و از محل آورده بخش خصوصی ۶ هزار میلیارد تومان تخصیص گردد.
میزان: در قسمتی از گفتگو اشاره کردید وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی درست نیست خب این وابستگی چه مشکلاتی بر پیکره اقتصاد کشوروارد میکند و برای رفع آن چه باید کرد؟
مصباحی مقدم: نوسان قیمت نفت، فشارهایی مانند تحریم مورادی هستند که نباید آنها را نادیده گرفت همچنین مشکلاتی مانند اینکه برخی کشورهای طرف معامله، ممکن است مقدار خریدشان را کاهش دهند که همه اینها یعنی بودجه مان را به یک منبع ناپایدار وصل کردیم و این بد است.
از جهت دیگر باید به این موضوع هم توجه کنیم که نفت یک درآمد خارج از سیستم اقتصادی در ایران است و به همین خاطر متناسب با درآمد نفتی که بدست میآوریم کار، ابتکار، خلاقیت و فناوری رخ نداده است به عبارت دیگر یک درآمد بادآورده است.
این درآمد بادآورده به اقتصاد آسیب میزند. حداقل انتظار این است که این درآمد را فقط تبدیل به سرمایه ملی کنیم در این صورت است که ماندگار میشود و نسلهای بعدی هم میتوانند از آن استفاده میکنند و این حق نسلهای بعدی هم هست. وقتی نفت تبدیل به سرمایه ملی میشود که به صندوق توسعه ملی برود که در آنجا رفت و برگشت و همچنین ماندگاری دارد.
هرچه منابع صندوق توسعه ملی بزرگتر باشد بخش خصوصی بیشتر تقویت میشود
میزان: برای جلوگیری از وابستگی بودجه به نفت چه باید کرد؟
مصباحی مقدم: اگر صرفهجویی در مصرف انرژی داشته باشیم، موجب میشود تا بخشی از این انرژی صادر شود و تبدیل به درآمد شود. اگر بیاییم آن درآمد را به صندوق توسعه ملی واریز کنیم، بخش خصوصی بیشتر تقویت میشود. بخش خصوصی است که شغلآفرینی میکند. چرا برخی شرکتهای خارجی به ایران نمیآیند تا سرمایهگذاری مشترک با ایرانیان داشته باشند؟ چون شرکت قوی در داخل ایران نمیّبینند. حال اگر اقتصاد داخلی کشور را با تقویت بخش خصوصی قویتر کنیم، یک اقتصاد محکم با بنیه قوی و مقتدر میشود که مسلما در این صورت دنیا هم با ما کار خواهد کرد و قدرت چانه زنی بیشتری در مناسبات بینالمللی پیدا خواهیم کرد.
میزان: غیر از قطع وابستگی بودجه به نفت چه عوامل مهم دیگری در تقویت بنیه اقتصاد داخلی نقش دارد؟
مصباحی مقدم: یکی از این مولفهها میتواند اقتصاد مقاومتی باشد، رهبر معظم انقلاب این مهم را ابلاغ و سیاستگذاری کردهاند و مسئولان بایدآن را اجرایی کنند و اگر اقتصاد مقاومتی را دنبال کنیم یقیناً زمینه و بستری فراهم میشود تا سرمایه گذاران خارجی برای کار به ایران بیایند و تعامل کنند.
چطور در بخش نظامی کاری کردیم که دشمنان ناچار به زانو زدن شدند؟ اقدامات نظامی کشور در منطقه قابل تقدیر است، همه این پیروزیهادر سطح منطقه نشان میدهد این اقتدار، ناشی از امنیت ملی و قدرت دفاعی ما است؛ لذا برای اقتدار در بخش اقتصادی هم باید بیشتر تلاش کنیم و اجرای فرامین اقتصاد مقاومتی را در دستورکار قرار دهیم.
میزان: به صندوق توسعه ملی اشاره داشتید، دولت تصمیم گرفته در لایحه بودجه ۹۷ مبلغی را از منابع صندوق توسعه ملی برای حقوق و دستمزد برخی نهادها استفاده کند آیا این کار مجوز دارد و مغایر با سیاستهای اقتصاد مقاومتی و برنامه ششم توسعه نیست؟ برداشتهای دولت از صندوق توسعه چه پیامدهایی برای کشور خواهد داشت؟
مصباحی مقدم: این بند مغایر با سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغی مقام معظم رهبری است که بهمن سال ۱۳۹۲ ابلاغ شده است، چون در آنجا حداقل واریزی از درآمد ناشی از صادرات نفت و گاز را ۳۲ درصد از صندوق توسعه ملی در نظر گرفتهاند. این ۳۲ درصد را اینها واریز میکنند و از آن طرف ۱۲ درصد را برداشت میکنند، خب برداشت از صندوق توسعه ملی برای دولت خلاف ماهیت صندوق توسعه ملی و سیاستهای ابلاغی برنامه ششم توسعه است.
همچنین خلاف سیاستهای کلانی است که میگوید باید وابستگی بودجه عمومی به نفت را کاهش دهید و بند بودجه از نفت، باید قطع شود. برداشت دولت از صندوق توسعه ملی حتما با سیاستهای اقتصاد مقاومتی و برنامه ششم توسعه سازگاری ندارد و به احتمال قوی در مجلس تصویب نشود و اگر هم در مجلس تصویب شود، مجمع تشخیص مصلحت با توجه به وظیفه نظارتی که دارد، ورود میکند تا جلوی این کار را بگیرد.
البته آن بدهیهایی که دولت به کارکنان آموزش و پرورش و جاهای دیگر دارد را باید در بودجه مورد نظر قرار دهد تا این موارد تسویه شوند، اما از چه منبعی؟ در جواب میتوانم بگویم امکان صرفهجویی در جاهای دیگر وجود دارد که اینها را باید مد نظر قرار دهد.
میزان: آیا مواردی برای صرفهجویی دولت در ذهن دارید که به آن اشاره کنید؟
مصباحی مقدم: البته، این مسئله در کمیسیون اقتصاد مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شد و از سازمان برنامه و بودجه به این کمیسیون آمده بودندتا نسبت به این مسئله پاسخ دهند و ما مواردی را هم در آنجا اشاره کردیم و فعلاً تا تکمیل شدن بررسیها در این زمینه به این سوال پاسخ نمیدهم.
میزان: درلایحه بودجه ۹۷ عنوان شده افزایش ۲۰ درصدی گازوئیل و آب را خواهند داشت، اما حمیدرضا حاجی بابایی، نماینده مجلس در مصاحبهای گفته است، همه حاملهای انرژی افزایش قیمت خواهندداشت و منحصر به گازوئیل نمیشود. نظرتان درباره افزایش قیمت این حاملهای انرژی چیست؟
مصباحی مقدم: علی القاعده قیمت همه حاملهای انرژی باید با هم و به صورت متوازن اصلاح شوند و گرنه حالت جایگزین پیدا میکنند یعنی هر چه قیمت بنزین را بالا ببرند، مصرف گازوئیل بالا میرود یا اگر قیمت گازوئیل را بالا ببرند، مصرف گاز افزایش پیدا میکند، یا اینکه هر چه قیمت گاز را بالا ببرند مصرف برق افزایش پیدا میکند.
میزان: آقای حاجی بابایی در قسمت دیگر مصاحبه اش به تبصره ۱۸ لایحه بودجه ۹۷ اشاره کرده که در آن آمده است ۱۰۰ درصد مابهالتفاوت منابع حاصل از قیمت حاملهای انرژی به حساب خاصی در خزانه واریز میشود؛ که این نشان میدهد دولت به دنبال افزایش حاملهای انرژی بوده و دنبال مجوز میگشته است و تصویب این تبصره در مجلس به معنای چک سفیدامضای نمایندگان به دولت است و دست دولت را در افزایش حاملها باز میگذارد. نظرشما در این باره چیست؟
مصباحی مقدم: درست است، اما گمان میکنم این نظر برخی از نمایندگان باشد.
میزان: یعنی در این صورت رقم ۱۵۰۰ تومان نیز برای بنزین در لایحه بودجه ۹۷ تصویب میشود؟
مصباحی مقدم: من احتمالش را قوی میدانم.
افزایش قیمت بنزین روی سایر قیمتهای اثر نمیگذارد
میزان: افزایش قیمت حاملهای انرژی آیا تأثیر مثبتی در اقتصاد کشور خواهد داشت؟
مصباحیمقدم: در حال حاضر شرایط خوبی نداریم، ولی باید توجه کنیم افزایش قیمت بنزین روی سایر قیمتهای اثر نمیگذارد. مثال میزنم، قیمت گازوئیل که بالا میرود روی قیمت حمل ونقل نیز اثر گذاشته و آن را بالا میبرد. در عین حال قیمت گازوئیل که زیاد میشود، قیمت مرغ بالا میرود، چون گازوئیل در کارهای مربوط به مرغداری، دامداری و کشاورزی موثر است. همچنین قیمت برق اگر افزایش یابد، قیمت محصولات کشاورزی بالا میرود.
ولی قیمت بنزین که بالا رود فقط در افزایش قیمتها در حوزه حمل ونقل تاکسیرانی اثرگذار است که تجربههای قبلی اصلاح قیمتها نشان داد که اگر ۱۰ درصد اصلاح قیمت در حمل ونقل شود، پاسخگوی این افزایش قیمت خواهد بود.
اصلاح قیمتها نیازمند یک مدیریت قوی از ناحیه دولت است
میزان:، اما این روند از قدیم در جامعه وجود داشته که تا قیمت بنزین گران میشود، افراد وقتی به نانوایی مراجعه میکنند، میبیند نان گران شده و پاسخ نانواییها نیز این است که بنزین گران شده است.
مصباحی مقدم: نکته درستی است، اما به شما بگویم که اصلاح قیمتها نیازمند یک مدیریت قوی از ناحیه دولت است که با اصناف وارد گفتگو شود و برایشان توضیح دهد که این تغییراتی که در حال وقوع است را اگر به صورت حسابداری بررسی کنند، میبینند که آثار زیادی در هزینه هایشان ندارد لذا با توجه به آن تغیرات اندک، حق ندارند بگویند قیمت بنزین ۵۰ درصد اضافه شده پس سیگاری که من میفروشم ۵۰ درصد با ید افزایش قیمت داشته باشد.
آقای احمدی نژاد در سال ۱۳۸۹ اصلاح قیمتها را انجام داد که تا یکسال، بقیه قیمتها تکان نخورد که این یعنی مدیریت. نمیخواهم از همه کارهایی که آقای احمدی نژاد کرده است، تمجید کنم، من به خیلی از کارهای ایشان نقد دارم، اما این کارشان را تحسین میکنم، چون ایشان تا یکسال توانست به خوبی مدیریت کند البته ایشان طرح هدفمندی یارانهها را بد اجرا کرد که این موضوع منشا ایجاد تورم شد. نقدینگی که بواسطه این طرح در جامعه به شدت افزایش پیدا کرد باعث شد تا نرخ کالاها هم افزایش پیدا کند.
بالا بردن عوارض خروج موضوع نگران کنندهای نیست
میزان: عوارض خروج از کشور در لایحه بودجه ۹۷ به میزان ۲۲۰ هزار تومان در نظر گرفته شده که نسبت به مبلغ ۷۵ هزار تومان سابق، حدود ۳ الی ۴ برابر افزایش یافته است حال با وجود سالانه ۹ میلیون سفر تجاری آیا این افزایش عوارض توجیهی دارد؟
مصباحی مقدم: اصل مسئله بالا بردن عوارض خروج موضوع نگران کنندهای نیست، چرا؟ چون کل جمعیتی که به خارج از کشور میرود، حدود ۴ درصد جمعیت ایران است. درست است که ۹ میلیون سفر اتفاق میافتد، ولی تکراریها را که حذف میکنیم، برخی افراد دو، سه یا پنج بار سفر میکنند که معلوم میشود تعداد این سفرها ۹ میلیون نیست و به عبارت دیگر ۹ میلیون نفر به خارج نرفتهاند و این رقم تعداد سفرها را نشان میدهد.
پس تعداد دفعات کسانی که به سفر میروند اگر کاهش یابد تعداد افرادی که واقعاً سفر خارجی میروند، کاهش پیدا میکند. بخشی از این سفرها ماموریتی است که هزینه سفرهای مأموریتی را دولت میدهد. برخی سفرهای تفریحی است خب چه اشکالی دارد که کسی میخواهد گردشگری برود یک مقدار پول عوارض بیشتری بدهد.
میزان: آیا این افزایش نرخ عوارض بر سفرهای زیارتی مردم نیز تأثیرگذار خواهد بود؟
مصباحی مقدم: مجلس میداند با سفرهای زیارتی و مذهبی چطور برخورد کند، معلوم است که نرخ عوارض خروج برای افراد مذهبی را بسیار پایینتر در نظر میگیرند و نرخ عوارض خروج برای اهداف گردشگری را متفاوت قرار میدهند. این مسئله ملی نیست وبخشی است. ولی قبول کنیم افراد که به سفرهای تفریحی میروند هزاران دلار ارز با خودشان میبرند و این ارزی که ما در داخل به آن به شدت نیازمندیم، این سفرها مجوز خروج ارز بدون کالا میشود پس باید این را مدیریت کنیم. من با این افزایش عوارض خروج از کشور مخالف نیستم.
ارز دو نرخی حتما رانت دارد و در مواردی منتج به فساد میشود
میزان: دولت بارها به تکنرخی شدن ارز اشاره کرده بود، اما در بودجه سال ۹۷ مبلغ ۳ هزار و ۵۰۰ هزار تومان برای نرخ ارز در نظر گرفته شده که نرخ ارز در بازار آزاد ۴ هزار و ۲۰۰ تومان است و میزان نرخ ارز مبادلهای ۳ هزار و ۵۵۰ تومان است و حال با این اختلاف ۷۰۰ تومانی در نرخ ارز درنظر گرفته شده با نرخ ارز بازار آزاد چه توجیهی دارد و به نظر شما زمینههای ایجاد رانت و فساد را بهوجود نمیآورد؟
مصباحی مقدم: وجود ارز دو نرخی حتما رانت دارد و در مواردی منتج به فساد میشود این هم در صورتی است که کسانی از ارز رسمی برخوردار باشند و دیگران برخوردار نباشند. هم اکنون که این نرخ تعیین شده هرگز ربطی به نرخ بازار ارز ندارد و این نرخی که تعیین شده برای تبدیل قیمت ناشی از فروش نفت به ریال در بودجه است شاید کسانی که از کار بودجه سر رشته نداشته باشند شاید این سخن را برای اولین بار باشد که میشنوند. تعیین این رقم به این معنا نیست که دولت میخواهد این ارز را به این قیمت در بازار عرضه کند این صرفاً یک نرخ رسمی و محاسباتی است برای اینکه میخواهند سرجمع بودجه را به ریال مشخص کنیم نه به دلار، چون درآمدها دلاری و ارزی است بودجه ما ریالی است پس باید این را تبدیل کند و با چه نرخی تبدیل کند؟ این نرخ البته به یک معنا جهت دهنده هم هست. اگر این را به جای ۳ هزار و ۵۰۰ مثلا بگذارند ۳ هزار و ۸۰۰ تومان، فردا یک جهش در قیمت ارز در بازار اتفاق خواهد افتاد. پس این پایین گرفتن نرخ در محاسبات بودجهای این الهام را به بازار میدهد که دولت بنا ندارد به صورت جهشی قیمت ارز را در بازار هم بالا ببرد و گرنه این نرخ که نرخ تبدیل نیست. در حال حاضر دو نرخ داریم یکی نرخ بازارآزاد است و یکی هم نرخ مبادلهای است اگر کسی به نرخ مبادلهای ارز بگیرد و بعد محصولش را دربازار به قیمت آزاد عرضه کند این رانت پیدا کرده است و اشکال دارد، این را دولت باید مدیریت کند تا ما به التفاتش به نفع مردم قیمت محصولاتش را پایین نگه دارند، ولی آن مدیریت نمیشود، اما این هم هست که نرخ بازار آزاد خصوصاً درباره دلار بدون حساب و کتاب است. دلار دیگر جزو مجموع منابع ارزی ما نیست ما هیچ درآمد زایی دلاری نداریم، آن هم به خاطر تحریم دلار. همانطور که میدانیم جابه جایی دلار برای ایران در جهان ممنوع است و این را فدرال رزرو آمریکا مونیتور میکند اگر در یک کشوری کسی هزار دلار بخواهد به نام یک ایرانی تبدیل کند، متوجه میشود. بنابراین امروزه اصلا نباید جزو سبد ارزی ما باشد. برای اینکه دربازار آزاد ما مبادله میشود، چون برخی آن را میخرند تا در سفرهای خارجیشان استفاده کنند وگرنه ما هیچ حواله دولتی نداریم. بیشتر یورو است و البته ارزهای شرقی مثل ین، یوآن و روپیه و امثلا اینها است، ولی عمدتاً یورو، مورد استفاده قرار میگیرد مبادلاتی که ما با کشورهای اروپایی داریم با یورو انجام میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *