برجام «باز هم» گرفتار ترامپ شد/ اروپا؛ شریک دزد و رفیق قافله
ترامپ رئیسجمهور آمریکا حدود ۶۰ روز پیش در تاریخ ۲۱ مهر ۱۳۹۶ (۱۳ اکتبر ۲۰۱۷) طی یک نطق تلویزیونی ضمن روا داشتن انواع و اقسام اتهامات به ایران از جمله تروریست نامیدن ملت ایران، اعلام داشت که پایبندی تهران به برجام را تایید نمیکند و تصمیمگیری برای استمرار تعلیق تحریمهای این کشور را به کنگره آمریکا واگذار میکند.
ترامپ در آن سخنرانی خود که در کاخ سفید ایراد شده بود نیز این را هم گفت که «چنانچه پیرامون برجام با متحدان و کنگره به توافق نرسیم، این توافق نامه لغو خواهد شد».
پایان ضربالاجل ۶۰ روزه
حالا ضربالاجل ۶۰ روزه کنگره هم پایان یافته است و قانونگذاران آمریکایی هیچگونه اعمال نظری را در خصوص برجام و لغو تعلیق تحریمهای ایران یا استمرار آن نکردهاند. بدین ترتیب از منظر قوه تقنینی ایالات متحده، برجام و شیوه عمل آمریکا در آن حداقل روی کاغذ، بی تغییر باقی میماند. البته که با استناد به صدها دلیل و سند و مدرک متواتر، آمریکاییها مدت هاست برجام را روحاٌ و جسماٌ نقض کردهاند.
۲۵ دی، موعد بعدی گزارشدهی ترامپ
اما این امر بدان معنا نیست که ترامپ از قصد خود برای ایجاد تغییر در برجام و یا خروج از این توافق بینالمللی کوتاه آمده است. بر اساس قانون تصویب شده در داخل آمریکا موسوم به «نظارت بر توافق هستهای با ایران» رئیسجمهور این کشور موظف است در مقاطع زمانی ۹۰ روزه پیرامون وضعیت برجام گزارش ارائه کند. آخرین باری که ترامپ در این باره گزارش داد، همان ۲۱ مهر (۱۳ اکتبر) بود که از تایید پایبندی ایران به توافق هستهای خودداری کرد و اصطلاحا توپ برجام را به زمین کنگره انداخت؛ توپی که کنگره هم با عدم اعمال نظر در برجام، آنرا برای کاخ سفید و رئیس سبک مغز و متکبرش پس فرستاد. حالا موعد بعدی گزارش دهی ترامپ پیرامون روند برجام، ۱۵ ژانویه ۲۰۱۸ برابر با ۲۵ دی ۱۳۹۶ خواهد بود.
شوآف آمریکایی
در تاریخ فوقالذکر ترامپ دو راه بیشتر ندارد یا پایبندی ایران به توافق هستهای را بر پایه مستندات مرجع رسمی راستی آزمایی فعالیتهای ایران یعنی آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کند یا اینکه باز هم از تایید آن خودداری کند که در اینصورت دیگر تبصره ارجاع به کنگره هم وجود نخواهد داشت و رئیس جمهور آمریکا باید رسما خروج این کشور را از برجام اعلام کند.
البته در این میان بحث دیگری نیز مطرح است اینکه این کشوقوسها و رفتوآمدهای برجامی بین کاخ سفید و کنگره صرفا یک مجادله زرگری است؛ چرا که توافق هستهای با ایران باب میل و منطبق با منافع هیئت حاکمه آمریکا است و آنها صرفا برای امتیازگیری بیشتر و همراه کردن متحدان اروپاییشان، قصد ایجاد نمایش تبلیغاتی برهم زدن برجام را دارند.
این گزاره را میتوان از چند رخداد و ادله استنباط کرد:
دلیل نخست: ترامپ و همکاران و همفکرانش در کاخ سفید و کنگره آمریکا به موازات اینکه از حدود شهریور ماه سال جاری (سپتامبر ۲۰۱۷) بحث پیرامون خروج از برجام را در میتینگهای تبلیغاتی - سیاسی خود مطرح میکردند، اخباری نیز از جهد آنها برای آنچه که «اصلاح برجام» نیز مینامیدند به بیرون درز کرد.
مشخصا در شهریور ماه سال جاری که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا رفته بود، پس از آنکه از ملاقات با ترامپ خارج شد گفت که «آمریکاییها خواهان خروج از برجام نیستند بلکه مایل به تغییر و اصلاح توافق هستهای (برجام) هستند و من طرحی برای چگونگی انجام این کار ارائه کردم».
«رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه آمریکا نیز در همان مقطع، درمصاحبه با فاکسنیوز صریحا اعلام کرد که «رئیسجمهور ترامپ واقعاً خواستار تغییر توافق است. او میگوید که مجدداً مذاکره انجام شود». تیلرسون در آن مصاحبه این را هم گفت که «اگر در برجام تغییراتی انجام نشود واشنگتن از آن خارج خواهد شد».
البته بحث مذاکره مجدد و به تعبیر آمریکاییها «اصلاح برجام» مقولهای است که مقامات کشورمان صریحا و به کرات به رد و غیر قابل تحقق بودن آن اشاره کردهاند. روحانی رئیس جمهور کشورمان روز چهارشنبه ۲۹ شهریور پس از سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در یک نشست خبری حاضر شد و واکنش قاطعانهای نسبت به احتمال مذاکره مجدد برای ترمیم برجام اتخاذ کرد و گفت که «موضوع برجام پایان یافته است و هیچ گونه برگشتی به سوی این توافق نخواهد بود... این توافق چیزی نیست که بشود به آن دست زد و با کشیدن یک آجر این ساختمان فرو میریزد... برجام یا میماند با همه ویژگیهایی که دارد یا از بین میرود... برجام قابل مذاکره نیست».
دلیل دوم: اروپاییها و مشخصا «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، اگر چه در اوایلِ کوک شدن ساز ناکوک برجامی آمریکا، بر ضرورت حفظ برجام با همین سیاق فعلی پای میفشردند، اما اظهارات و مواضع اخیر آنها (مقامات اتحادیه اروپا) حاکی از نوعی همپوشانی با آمریکا در قبال حفظ برجام با افزودن ضمائم و ملحقات است. (البته با یک تفاوت کوچک؛ آمریکاییها میگویند این ضمائم در قالب فرایند اصلاح و تغییر برجام باشد؛ اروپاییها میگویند، این ضمائم در فرآیندی جداگانه لحاظ شود).
اما این ضمائم و ملحقات چیست؟ با تحلیل محتوای اظهارات چند ماه اخیر مقامات اروپایی از جمله «امانوئل ماکرون» و «آنجلا مرکل» سران فرانسه و آلمان و اظهارات و مواضع جدید «فدریکا موگرینی»، عیان میشود که این ضمائم و ملحقات همان موضوعات مرتبط با اقتدار منطقهای و دفاعی و موشکی ایران است.
موگرینی روز چهارشنبه طی سخنانی در پارلمان اروپا صریحا اعلام کرد که در مقدمه توافق ۱۰۴ صفحهای برجام، «نیم جملهای» آن هم به درخواست ایران گنجانده شده ناظر بر اینکه این توافق (برجام) زیربنای constructive engagement یا «تعامل سازنده» است. تعامل سازندهای که از منظر طرف اروپایی و آمریکایی ناظر بر تحدید اقتدار منطقهای و موشکی ایران است و از منظر طرف ایرانی صرفا ناظر بر ایجاد صلح و ثبات در منطقه است؛ نه هیچگونه تفسیر مصداقی دیگر؛
بنابراین از برآیند موضوع چند واقعیتِ غیر قبال خدشه استخراج میشود، نخست آنکه آمریکاییها به هیچ وجه راضی به لغو برجام نمیشوند و ترامپ قطعا در تاریخ ۱۵ ژانویه ۲۰۱۸ (۲۵ دی ۹۶) برجام را مجددا تایید میکند (البته کیفیت این تایید نامشخص است). دوم آنکه اروپاییها با اندکی تفاوت در تاکتیک، راهبرد آمریکایی فشار به ایران برای دادن امتیازات بیشتر ذیل برجام را پذیرفتهاند.