فرهنگ «کارگردان فیلمنامهنویس» از کجا در سینمای کشورمان باب شد؟
دکتر محسن پرویز داستاننویس به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی درباره اینکه چرا به رقم اینکه کتابهای تاریخ شفاهی و همچنین منابع عظیمی از خاطرات ناب مربوط به انقلاب و جنگ کشورمان داریم، آثار اقتباسی آنچنانی در سینما صورت نمیگیرد و فکر میکنید حلقه مفقوده این ماجرا چیست، توضیح داد: ابتدا جا دارد به این نکته اشاره کنم که به نظرم در مورد اقتباس ادبی یک مشکل اساسیتر در فرهنگ سینما و تلویزیون کشورمان داریم و آن این است که معمولا کارگردانهای ما علاقهمندند تا خودشان بنویسند و اسمشان به عنوان کارگردان و فیلمنامهنویس در تیتراژ ذکر شود؛ حال این فرهنگ از کجا در کشورمان باب شده است را خیلی متوجه نمیشوم. البته مسلما ممکن است انگیزههای مالی و یا مسائل دیگری در این اتفاق موثر باشد. به همین خاطر، اکثر فیلمهایی که در صحنه دیده میشوند نام یک نفر در مقام کارگردان و نویسنده مطرح میشود و نام افراد دیگری هم به عنوان مشاوران فیلمنامه ذکر میشود.
وی در همین زمینه ادامه داد: در تلویزیون این مشکل تا حدودی طی سالهای اخیر برطرف شد اما بازهم وجود دارد ولی در سینما این قضیه شدیدتر است؛ این در حالی است که خیلی از کارگردانهای ما نویسنده نیستند و با وجودی که شاید در کارشان در حوزه کارگردانی بسیار قابل و توانمند باشند اما الزاما نویسنده خوبی نیستند. بنابراین طبیعی است که در چنین شرایطی ما با فرهنگی که اقتباس را به هیچ وجه نمیپذیرد، مواجه شویم. از طرفی دیگر، خیلی مواقع فیلمهایی در سینما و تلویزیون میبینیم که مشخص است از یک اثر ادبی و یا داستانی اقتباس شده و محل الهام کارگردان بوده که وی با الهام گرفتن از داستان فیلمنامهاش را نوشته اما متاسفانه خیلیها این مسئله را دریغ میکنند؛ به دلیل اینکه نام صاحب اثر ذکر نشود که این موضوع میتواند به دلیل مسائل حقوقی و مسائل دیگر باشد. من خودم شخصا خیلی مواقع آثاری را دیدم که احساس کردم از داستانی اقتباس شده ولی اثری از نام نویسنده اثر اصلی دیده نمیشود که این موضوع برخی مواقع با اعتراض نویسندگان روبهرو میشود. ناگفته نماند که منظورم از اشاره به این بحثها تنها مسائل حقوقی و فرهنگ اقتصادی ماجرا نیست بلکه وجهه فرهنگی این مسئله باید رعایت شود؛ اینکه وقتی از محصولی استفاده تصویری میشود، بهتر است نام نویسنده قید شود؛ چه بسا بتوانیم از خود صاحب اثر در تبدیل داستان به فیلمنامه کمک خوبی بگیریم. در مجموع به اعتقاد من عامل اصلی این ماجرا فرهنگ غلط در حوزه سینماست که تصور میکنیم کارگردان یک اثر خودش باید نویسندگی هم بکند. ناگفته نماند که ما آثار اقتباسی زیادی داشتیم که خیلی مواقع ذکر نمیشوند.
پرویز در ادامه در پاسخ به اینکه سینماگران و نویسندگانی که در حوزه اقتباس ادبی با یکدیگر همکاری میکنند برای حفظ حقوق یکدیگر به جهت اینکه هم به اصل اثر لطمه نخورد و هم اقتضائات سینمایی رعایت شود، باید به چه نکاتی توجه کنند، خاطرنشان کرد: این موضوع طبیعی است که کسانی که کار سینما انجام میدهند به این موضوع توجه دارند که ممکن است بخشهایی از یک اثر مکتوب گیرایی کافی برای سینما نداشته باشند و یا لازم به تغییر و تحولاتی است. بنابراین حتی در آثار مشهور سینمایی هم نمیشود عین آثار تصویر شود و قطعا کارگردان دخل و تصرفهایی دارد. نویسندگان ادبی ما هم دو دسته هستند، یک دسته آنهایی که شاید کار غیر اثر مکتوب نتوانند انجام بدهند اما گروهی از نویسندگان هم هستند که واقعا هم ذوق و سلیقه و هم توانایی کمک به سینماگران در امر اقتباس را دارند و حداقل میتوانند مشاوره بدهند. بنابراین به نظر میرسد این کار دو سویه است و باید نسبت همکاری میان هر دو طرف رعایت شود.
این نویسنده در پایان همین بحث تاکید کرد: علاوه بر مسائلی که در امر اقتباس ادبی در سینما بیان شد، باید از طرفی هم حد و حدود و حقوق افراد مشخص شود. واقعیت این است که سینما و تلویزیون درآمدزاییشان بهمراتب بیشتر از کتاب است که به نظرم اگر حقوق نویسندگان هم رعایت شود، شاید وضعیت حوزه نشر هم بهتر از الان شود و نویسندگان با دلگرمی بیشتری به آفرینش اثر بپردازند. قطعا وقتی یک نویسنده بتواند از این طریق درآمدزایی خوبی داشته باشد، وقت بیشتری هم برایش میگذارد. در کل این همکاری یک اتفاق دوسویه است و باید فکر کنیم که چگونه میشود یک ارتباط مناسب میان نویسندگان و سینماگران برقرار کرد و با استفاده از توان و حسن نیت هر دو طرف آثار خوبی را به فیلم تبدیل کرد و شاهد آثار کیفیتری بود.